در چهارمین سال در گذشت آیت الله منتظری، فرزند وی "احمد
منتظری" مصاحبه ای کرد که بخش هائی از آن را می خوانید.
یادآوری می کنیم که فرزند ارشد آیت الله منتظری "محمد منتظری"
عضو معترض در رهبری حزب جمهوری اسلامی بود که در جریان انفجار
مرکز این حزب توسط مجاهدین خلق کشته شد. نقل است که در شب
انفجار، شخصی به محمد منتظری تلفن می کند و با اصرار از وی می
خواهد که در جلسه پرسش و پاسخ آیت الله بهشتی در دفتر مرکزی
حزب جمهوری اسلامی در خیابان سرچشمه شرکت کند. و این درحالی
بوده که محمد منتظری از مدتی پیش و براثر برخی اختلاف نظرها در
جلسات این حزب شرکت نمی کرده است! محمد منتظری از منتقدان حضور
بقایای فدائیان اسلام و موتلفه اسلامی در رهبری حزب جمهوری
اسلامی بود و نظرات اقتصادی و سیاسی آنها موافق نبود و علیرغم
نزدیکی و ارتباط عاطفی که آیت الله بهشتی با وی داشت، محمد
منتظر تا لحظه انفجار دفتر مرکزی این حزب، همچنان بر سر نظرات
خود باقی مانده بود.
احمد منتظری برادر کوچکتر محمد منتظری در مصاحبه که به آن
اشاره شد، از جمله گفت:
ایشان کاملا با حصر و سیاستهای بگیر و ببند مخالف بودند. در
آغاز پیروزی انقلاب حتی میگفتند تیمسار مقدم شخص دوم ساواک را
نباید اعدام کرد و باید از تجربیاتش استفاده کرد و شاید این
نظر به گوش برخی رسید و زودتر او را اعدام کردند. ایشان
میگفتند تا جایی که میشود باید از اعدام جلوگیری کرد، نباید
زندانی داشته باشیم. حصر که دیگر جای خود داشت که کسی را بدون
محاکمه آزادیهایش را سلب کنند و او را محدود کنند؛ این برخلاف
قانون اساسی و دین ماست. متاسفانه حصر خانگی یک امر من درآوردی
است که وجود داشته و هنوز هم وجود دارد.
ایشان هم در مورد آیت الله شریعتمداری و هم پیش از آن در مورد
آیت الله قمی که در مشهد محصور بودند انتقاد داشتند و در چندین
مورد به بنیانگذار جمهوری اسلامی تذکر داده بودند که این حصر
صلاح نیست و آقای قمی همرزم شما بوده و برای انقلاب زحمت کشیده
و در زمان شاه در کرج تبعید بوده است، اما متاسفانه موثر واقع
نشد. آیتالله منتظری هیچگاه در قبال حصر آنان سکوت نکرد.
نشر آثار آیت الله منتظری
متاسفانه در طول این
۴
سال اخیر اجازه نشر حتی یک جلد کتاب ایشان را نداده اند و برای
مثال کتاب شرح خطبه حضرت زهرا (س) که
۶
بار در زمان حیات ایشان تجدید چاپ شد اما بعد از رحلتشان برای
چاپ هفتم اجازه ندادند. اما برخی از آثار ایشان به طور زیراکس
و بدون اجازه ارشاد پخش میشود و در فضای مجازی هم آثارشان بر
روی سایت قرار گرفته است.
حتی نوشتهای از تقریرات درس آیت الله بروجردی که چاپ نشده بود
و نهایتاً آیتالله شبیری زنجانی گفتند که این باید چاپ شود و
آیت الله استادی که زمانی عضو شورای نگهبان بودند و الآن امام
جمعه قم هستند مامور کرده بودند که این نوشته آیت الله منتظری
چاپ شود (حدود هشت ماه قبل) و اداره ارشاد قم هم به یکی از
ناشرین مجوز داده بود؛ اما باز هر چه پیگیری کردیم تاکنون به
مرحله عمل در نیامده است. اینقدر تصمیم حاکمیت در این زمینه
جدی است که حتی آیت الله شبیری زنجانی که به وسیله آیتالله
استادی مجوز را هم گرفتند باز نگذاشتند به چاپ برسد. در حقیقت
اطلاعات در اینجا حاکم است و امر و نهی میکند. یعنی با وجود
اینکه مجوز گرفته شده و ناشر هم مشخص شده باز
اطلاعات از نشر آن جلوگیری میکند.
دفتر و حسینیه ایشان همچنان پلمپ است؛ حدود
۲
ماه قبل قاضی دادگاه ویژه روحانیت حکم داده بود که حسینیه رفع
توقیف شود تا تحت نظارت اداره اوقاف و تولیت آن یعنی من و
برادرم آقا سعید و طبق نظر واقف یعنی آیتالله منتظری عمل کند.
من هم نوشتم که اعتراضی ندارم و امضا کردم. پس از مدتی که به
این رفع توقیف عمل نشد یکی از بزرگان حوزه علمیه قم مسئله را
پیگیری کرد و مشخص شد که حتی آن قاضی حکم دهنده از تهران توبیخ
شده است.
فضای مجازی وجود دارد و سعی میکنیم از این طریق آراء ایشان را
در اختیار مردم قرار دهیم اما در یک سطح خاصی است و توده مردم
نمیتوانند از آن استفاده کنند.
رابطه با آمریکا
نظر شخصی ایشان این بود که رابطه باید برقرار شود اما اینکه چه
کسی باید در مورد برقراری این رابطه تصمیم بگیرد نیاز به نظر
کارشناسان سیاسی دارد. ایشان یک جملهای از آیتالله شیخ محمد
حسین اصفهانی نقل میکردند که فقیه، متخصص در فقه است، نه
متخصص در سیاست و اقتصاد. آیتالله منتظری چندین بار در
نوشتههایشان استدلال میکردند که ولی فقیه نباید در امور
سیاسی و اقتصادی شخصا تصمیم بگیرد بلکه باید این مسائل به
متخصص ارجاع داده شود. در مورد مسئله رابطه با آمریکا هم
میگفتند باید به کارشناسان وزارت امور خارجه واگذار شود و
آنها تصمیم بگیرند. اولین باری که خاطرم است در بیستمین
سالگرد پیروزی انقلاب یعنی در سال
۷۷
ایشان پاسخ هایی به سوالات در این زمینه دادند و ما به صورت
جزوه پخش کردیم و فکر کنم اولین بار بعد از قطع ارتباط با
امریکا بود که مطرح کردند چرا این مسئله به کارشناسان وزارت
امور خارجه محول نمیشود؟
من امیدوارم مبانی فکری که به آن معتقد هستیم در عمل هم به آن
متعهد باشیم. الآن صحبت مبارزه با آمریکاست و یکی از گناهان
بزرگی که آمریکا کرده و باعث رنجش ملت ایران شده است کودتای
۲۸
مرداد و سقوط دولت دکتر محمد مصدق است. اما از یاد نبریم که
آمریکا با چه وسیلهای این کار را کرد، توسط افرادی مانند
شعبان جعفری که پول گرفتند و اراذل و اوباش را بسیج کردند و یک
حکومت را ساقط کردند. حالا اگر ما مرگ بر آمریکا بگوییم اما در
عمل همان کارها را انجام دهیم پسندیده نیست. در حقیقت شخصی
که به ماشین دکتر روحانی در بازگشت از سفر نیویورک کفش زد،
ادامه راه همان شعبان جعفری است. این اقدامات با عقل جور در
نمیآید و یک تضادی وجود دارد. از یک طرف بگوییم مرگ بر
آمریکا، اما از طرف دیگر شیوه آمریکای آن زمان را به کار
ببریم.
پیک نت 25
آبــــــان |