دوره دوم ریاست جمهوری علی خامنه ای، از همان آغاز با چالشی
بزرگ بر سر انتخاب نخست وزیر روبرو شد. آقای خامنه ای عزم داشت
میرحسین موسوی را از نخست وزیری بردارد و یکی از یاران همسو با
دیدگاه های سیاسی و اقتصادی خود را جانشین او کند. مجلس وقت به
اکثریت و اقلیت تبدیل شد و اقلیت معروف به 99 نفره از خامنه ای
دفاع کرد و اکثریت از ابقای موسوی. کار به حکمیت آقای خمینی
کشید و او بی آن که حکمی صادر کند و دست خطی بنویسد، برای مجلس
پیغام داد که نظر او نیز ابقای موسوی است و ظاهرا در جلسات
خصوصی هاشمی و خامنه ای و سید احمد خمینی با آقای خمینی، وی
همین را گفته بود. پس از این پیغام آقای خمینی، چند تنی از این
اقلیت 99 نفره که روحانی بودند و سابقه حوزه ای نیز داشتند با
زمزمه یک واکنش تند عقب نشینی کرده و موسوی در مقام نخست وزیر
باقی ماند. آن زمزمه تند این بود: آقا، چند پوزه بند هم می
فرستادند!
آنها که طلب پوزه بند کرده بودند، پس از درگذشت آیت الله خمینی
گام به گام قدرت را بدست گرفته و طیف چپ مذهبی و طرفداران
نظرات اقتصادی و سیاسی آقای خمینی را کنار زده و حتی در کودتای
خرداد 88 بسیاری از کارگزاران آن دوران را زندانی کردند و
بالاخره کار به حصر خانگی موسوی و کروبی هم رسید!
آن اقلیت 99 نفره، از شمارشان کم شد و جمعی از آنها به مخالفان
حاکمیت کنونی پیوستند (از جمله ناطق نوری که ریاست آن فراکسیون
را داشت) اما قدرت را همچنان در قبضه خود نگهداشتند. در این
انتخابات اخیر یکبار دیگر وزن کشی شد و بر همگان معلوم شد که
آنها پایگاه قابل اعتنائی در میان مردم ندارند. پایگاه ندارند،
اما از آنجا که همچنان سکان های قدرت را دراختیار دارند، امام
جمعه اند، سرپرست کیهان اند، شورای ائمه جمعه را اداره می
کنند، شورای تبلیغات اسلامی را در اختیار دارند، نماینده رهبر
در سپاه و بسیج و دیگر ارگان های نظامی اند، حراست ها را در
چنگ گرفته اند و .... دوباره، پس از انتخابات اخیر نیز مانند
دوران پس از انتخابات دوم خرداد مخالفت ها را آغاز کرده و
سرگرم سازماندهی خود برای کارشکنی اند. با این تفاوت که این
بار و در نخستین واکنش ها و حرکات سعی می کنند موقعیت حکومتی
خود را حفظ کنند و همزمان رصد کنند که در بیت رهبری باد از
کدام سو می وزد! رفتنی اند و یا ماندنی؟
نشانه هائی وجود دارد که این بار مسئله اصلاحات، با توجه به
ویرانی ای که دولت احمدی نژاد و جناح راست جمهوری اسلامی بوجود
آورده، قوی تر و پرقدرت تر از دوران دولت خاتمی مطرح است و از
سوی دیگر، اصلاح طلبان نیز با تجربه گذشته، بسیار هوشیارتر و
واقع بین تر و بی شتاب حرکت به جلو را سازمان داده و یا سرگرم
سازمان دادن آن هستند. رئیس جمهوری که انتخاب شده نیز پل
پیوندی است که هم با خامنه ای رابطه قدیمی دارد و نیاز نیست
خامنه ای بترسد که او می خواهد آجر از زیر پای او بکشد و هم با
خاتمی و بویژه رفسنجانی همکاری و همسوئی قدیمی دارد. بگذریم که
حالا بر همگان مشخص شده که در 35 سال گذشته، او – روحانی- در
بسیاری از تصمیم گیری های مهم نظامی و غیر نظامی، داخلی و
خارجی، امنیتی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حضور و نقش داشته و
اطلاعاتش در تمام این زمینه ها بسیار وسیع است.
این که او چه خواهد کرد و چگونه جلو خواهد رفت، موکول به آینده
است، اما جلوگیری از کارشکنی ها و ایجاد جنگ روانی با مردم و
منتخب آنها موکول به آینده نیست و از همین حالا باید جلوی آن
را گرفت. شاید برای بستن دهان امثال علم الهدا امام جمعه مشهد،
جنتی امام جمعه موقت تهران و احمد خاتمی، شیخ محمد یزدی و حسین
شریعتمداری و بقیه این طیف عملی شدن همان زمزمه ای لازم باشد
که برخی از همین طیف در مجلس سوم و در پاسخ به پیغام آقای
خمینی برای ابقای موسوی کردند و به گوش خمینی هم رسید و در
بالا نوشتیم.
مگر آیت الله و مجتهد در جمهوری اسلامی کم است که امثال امام
جمعه هائی که در بالا نامشان را بردیم در شهرهای مهم ایران
مقتدای نماز جمعه شوند. کسانی که اگر در همان شهری که خطبه
نماز جمعه می خوانند رای گیری شود، حتی باندازه کسانی که پشت
سر آنها اجبارا و یا برای نان و آب نماز می خوانند هم رای نمی
آورند.
پیک نت 4 تیــــــــــــر
http://www.pyknet.net/1392/09tir/04/page/22Sardabir.php
پیک نت 13
مــــــــــهر |