ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

14 مـــــــهر  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

گزارش روحانی به نمایندگان مجلس

فکر نکنید با یک تلفن

امریکا اشهدش را میگوید 
 
 
 
 

عدم بازگشت اعتباراتی که بانک‌ها داده‌اند، مشکلات فراوانی را بوجود آورده است. بانک‌های ما به دلایل مختلف از جمله بدهکاری شان به بانک مرکزی و خاصه به خاطر طرح مسکن مهر که بدهی بزرگ و عامل اصلی افزایش تورم در سال‌های اخیر بوده که ارقام و اعداد آن گفته شده و گفته خواهد شد؛ از طرف دیگر محیط کسب و کار، محیط کسب و کار سالمی نبوده، به دلایل مختلف‌ از جمله عدم اعتماد بخش خصوصی به سیاست‌های دولت، عدم رقابت‌های صحیح در بخش اقتصاد، واگذاری‌های ناصحیح به عنوان اصل 44 و امثال آن. در سال 90 با تورمی حدود 21 درصد مواجه بودید؛ در سال 91 ، 30 درصد و ما در مرداد وقتی دولت را تحویل گرفتیم تورم سالانه 39 درصد بوده است.

در زمینه یکسان سازی نرخ ارز اگر در مسأله هسته‌ای پیشرفت داشته باشیم و بتوانیم تحریم‌ها را کاهش دهیم، تا پایان سال آینده به توفیقاتی دست پیدا می کنیم. در سال‌های گذشته تعامل با جهان در بخش اقتصاد بیشتر به مفهوم تسهیل در واردات بوده است؛ این دولت هدفش سرمایه‌گذاری و تسهیل در صادرات است.

در مورد سوریه با سران بسیاری از کشورها و از جمله رئیس جمهور فرانسه گفتگو کردم و گفتم که ما معتقدیم در نهایت رأی مردم سوریه هر چه گفتند و هر راهی را که انتخاب کردند باید حاکم شود.

در مورد امریکا، سیاست را سیاستمداران اتخاذ می‌کنند، اما تصمیم‌سازی برای سیاست را صاحبنظران و نخبگان آماده می‌کنند. گروه‌های صاحبنظر و موسسات مختلفی در آمریکا وجود دارد که ما ارتباط را با آنها قطع کردیم. ما فرهیختگان، صاحبنظران و اساتید فراوان ایرانی داریم که عاشق انقلاب و ایران هستند و در آمریکا هستند. ما این فضا را به بهانه‌های واهی یا احتیاط‌ های نابجا یا سخت‌گیری‌های غیرضرور رها کردیم و برای اسراییل باز گذاشتیم و آنها در دنیا حرف می‌زنند.

از بدو ورود من به نیویورک تلاش های زیادی شد بلکه ملاقاتی بین من و آقای اوباما صورت بگیرد. حتی یک نوبت پروتکلی تهیه شد که جز یک مورد با تمام بندهای دو طرف موافقت کرده بودند و گفتند آن یک مورد هم در مذاکرات حضوری می تواند حل شود، اما بدلیل همین یک بند من زیر بار ملاقات نرفتم. تلاش این بود که ترتیبی داده شود تا من و آقای اوباما هنگامی که از یکی از دیدارهائی که با هیات های دیگر داشتیم وقتی از محل دیدار خارج می شویم با هم روبرو شده و به هم دست بدهیم. اما این امکان پیش نیآمد. تا این که بالاخره در آستانه بازگشت از امریکا یک مکالمه تلفنی 15 دقیقه با ایشان (اوباما) داشتم. تلفن زنگ خورد وایشان پشت خط بود. در مجموع من فکر می‌کنم این مکالمه تلفنی یک مقدار شرایط را تسهیل کرد. ما نباید فکر  کنیم با یک مکالمه تلفنی طرف باید بیاید اشهد ان لا اله الاالله هم بگوید، (خنده حضار) بحث این است که یک مقدار فضا تلطیف شود و راه باز شود که ما بتوانیم در مذاکره هسته ای پیشرفت بیشتری داشته باشیم و بتوانیم به مقصد برسیم.

 

متن گزارش روحانی به نمایندگان مجلس:

بانک‌های ما در تجهیز منابع مشکلات فراوانی دارند، متاسفانه بانک ها به جای اینکه بتوانند نقدینگی را جذب کنند در مسیر سفته بازی(ارز، طلا و امثال اینها) حرکت می‌کنند.

عدم بازگشت اعتباراتی که بانک‌ها داده‌اند، مشکلات فراوانی را بوجود آورده است. بانک‌های ما به دلایل مختلف از جمله بدهکاری شان به بانک مرکزی و خاصه به خاطر طرح مسکن مهر که بدهی بزرگ و عامل اصلی افزایش تورم در سال‌های اخیر بوده که ارقام و اعداد آن گفته شده و گفته خواهد شد؛ از طرف دیگر محیط کسب و کار، محیط کسب و کار سالمی نبوده، به دلایل مختلف‌ از جمله عدم اعتماد بخش خصوصی به سیاست‌های دولت، عدم رقابت‌های صحیح در بخش اقتصاد، واگذاری‌های ناصحیح به عنوان اصل 44 و امثال آن.

ما در زمینه مسایل یارانه نیز علی‌رغم اینکه همه امید بسته بودیم به این قانون خوب، با مشکلات مواجه بودیم؛ عدم تعادل در درآمدهای موجود و پرداخت یارانه نقدی به خانوارها، عدم هدفمند بودن پرداخت‌ها، مشکلات اساسی ما در بخش یارانه بوده که هنوز هم ادامه دارد. 

مسأله ارز یکی از مشکلات اساسی است؛ چند قیمتی بودن ارز، یک بحث و یک مشکل است، نوسانات عجیب و غریب در ماه‌های اخیر و سال‌های اخیر، مشکل دوم بوده و در کنار همه اینها البته تحریم‌ هم باعث شده تجارت خارجی، سرمایه‌گذاری خارجی، فروش و صادرات نفت، استفاده از ارزی که حاصل فروش نفت یا غیر نفت است، جابه‌جایی ارز و نقل و انتقال آنها کم و بیش مشکلات فراوانی است که در اقتصاد کشور بوده و دولتی که تنها از عمرش فقط 45 روز گذشته و از 24 مرداد که با رأی شما نمایندگان محترم دولت اجازه یافت کار خود را آغاز کند تا امروز یک ماه و نیم است. برخی از صحبت‌ها، سخن‌ها و نقدها به گونه‌ای می‌شود که گویی دولت 4 سال از عمرش گذشته است. فقط 45 روز از عمر این دولت گذشته است.

دولت دو اقدام اساسی در بخش اقتصاد و معیشت مردم انجام داده است؛ یک بخش اقدامات ضروری و فوری بوده؛ مثلاً تأمین کالای اساسی؛ وقتی ما دولت را شروع کردیم، در برخی از موارد، کالاهای اساسی ذخیره‌های ما، برای ماه و هفته نبود، کمتر از هفته بود؛ در بنادر ما بخاطر کشتی‌هایی که معطل تخلیه بودند، دموراژ عظیمی پرداخت می‌شد، در یک بندر اصلی 45 کشتی بودند و ما دموراژ می‌دادیم. دولت امروز این موارد را حل کرده، امروز حتی یک کشتی در نوبت نیست؛ تمام کالاهای اساسی به اندازه مورد نیاز کشور و با احتیاط لازم تا به امروز تامین شده و ان‌شاء الله تا پایان سال هم تأمین خواهد شد.
دولت در بخش کشاورزی قدم‌های مهمی را برداشته است؛ این اولین بار است که در شهریورماه قیمت تضمینی را اعلام می‌کنیم؛ برای اولین بار است که دولت برای رسیدن کود و سم تمام توانش را گذاشته است (چه کود داخلی و چه کود خارجی) تا کشاورزهای ما بتوانند با دلگرمی فعالیت کنند. حالا بگذریم از وسایل کشاورزی، تراکتور و کمباین که در همین مدت 700 میلیارد تومان اعتبار گذاشتیم برای تهیه این لوازم و موارد دیگر که تفسیر آن باید در فرصت دیگر انجام شود.

دولت اقتصاد کشور را در همان بررسی‌های اولیه با آمار و ارقام، رکود تورمی تشخیص داد که فکر نمی‌کنم جای تردید باشد؛ رشد منفی در سال گذشته با رقم باورناکردنی . شما در سال 90 با تورمی حدود 21 درصد مواجه بودید؛ در سال 91 ، 30 درصد و ما در مرداد وقتی دولت را تحویل گرفتیم تورم سالانه 39 درصد بوده است.

تمام تلاش دولت مهار رشد تورم و مهار رشد منفی است .

مسأله سوم اینکه دولت بتواند برای سال آینده اصلاحات لازم اقتصادی در بخش ارز، بانک، یارانه را انجام دهد.

در زمینه یکسان سازی نرخ ارز اگر در مسأله هسته‌ای پیشرفت داشته باشیم و بتوانیم تحریم‌ها را کاهش دهیم قصد دولت در این است که تا پایان سال آینده در این راستا به توفیقاتی دست پیدا کنیم. شما می‌دانید که قیمت‌های مختلف ارز چه فساد بزرگی را بوجود .  اورده است

اولین قدم تعاملی این دولت، تصحیح رابطه با همسایگان است که این جزو اولویت‌های ماست؛ ما حتی در بخش اقتصاد اگر بتوانیم با همسایگانمان رابطه بهتری داشته باشیم، اولین قدم‌ها برداشته خواهد شد. البته در سال‌های گذشته تعامل با جهان در بخش اقتصاد بیشتر به مفهوم تسهیل در واردات بوده است؛ این دولت هدفش در زمینه تعامل در بخش اقتصادی با جهان به مفهوم سرمایه‌گذاری و تسهیل در صادرات است.

روحانی درباره سفر به نیویورک نیز گفت:

بنده در ابتدا تا همان روزهای آخر به دلایلی نسبت به انجام این سفر تردید داشتم، گرچه وزارت خارجه و مشاورین و دوستان و اعضای دولت مُصر بودند و در نهایت آنها بر بنده غالب شدند و در محاسبه نهایی وقتی دیدیم که برنامه چه خواهد شد و چگونه خواهد بود و برای کشور مفید است تصمیم نهایی را اتخاذ کردیم.
هیچ مقام خارجی نبود که با بنده - در سازمان ملل - ملاقات کند و از عظمت انتخابات صحبت نکند؛ مخصوصاً آقای دبیرکل که می‌گفت چهره امروز ایران با چهره دیروز، زمین تا آسمان فرق کرده؛ که البته اینها مربوط به حضور و رای مردم است.

در اولین قدم اروپایی‌ها تحریمی را که اعلام کرده بودند (بعضی‌ها می‌گویند تحریم کاری شد) اولین قدم در این سفر صورت گرفت؛ بنده با همه مقامات بلند پایه اروپایی که در سازمان ملل حضور پیدا کرده بودند، ملاقات کردم.

یک روزی گزارش کامل این ملاقات‌ها منتشر خواهد شد.

در ملاقات با رئیس جمهور فرانسه، در زمینه سوریه با اینکه در آغاز جلسه با فرانسه اختلاف نظر داشتیم، در آخر جلسه به آقای اولاند گفتم ما معتقدیم سوریه نباید تجزیه شود و باید تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و ایشان گفتند ما هم قبول داریم؛ گفتم ما معتقد هستیم تروریست‌ها در سوریه باید بیرون رانده شوند؛ گفت ما هم قبول داریم. گفتم ما معتقدیم که راه حل در سوریه جنگ نیست و سوریه راه‌حل نظامی ندارد بلکه راه حل سیاسی است؛ گفت ما این را هم قبول داریم؛ گفتم در سوریه باید مذاکرات بین معارضین سوریه و دولت سوریه آغاز شود و ما معتقدیم در نهایت رأی مردم سوریه هر چه گفتند و هر راهی را که انتخاب کردند باید حاکم شود، ایشان گفتند تمام این مواردی که شما گفتید ما قبول داریم. گفتم اگر شما قبول دارید پس با یکدیگر همکاری کنیم. (صلوات حضار)

در ملاقات با نخست‌وزیر ایتالیا، اسپانیا، در بعضی از موارد چیزی را که بنده می‌خواستم بگویم آنها می‌گفتند؛ بنده یکی از هدف‌هایم در ملاقات‌ها این بود که به غربی‌ها بگویم تحریمی را که شما اعمال کردید بحث غیرقانونی، ناکارآمدی و غیرمتمدنانه بودن نیست بلکه این کار شما غیرانسانی بوده است و بنده با صراحت با آنها صحبت کردم و گفتم شما می‌دانید اثر تحریم‌ چه بوده؟ دارو زودتر به بیماری که در بیمارستان بوده، نرسیده است؛ اثر تحریم شما این بوده که مردم زندگی روزمره‌شان با مشکل مواجه شده است. 

نخست‌وزیر اسپانیا مفصل‌تر از این صحبت کرد و گفت که این تحریم درست و صحیح نبوده و ما برای آن باید فکری کنیم؛ نخست وزیر ایتالیا با یک بیان دیگر می‌گفت ما باید از تحریم عبور کنیم.

همه آنها، رییس‌جمهور اتریش، وزیر خارجه آلمان و همه این مقاماتی که با آنها ملاقات داشتیم به بیان‌های مختلف تبیین می‌کردند که تحریم ناکارآمد بوده و بعضی دیگر آن را ناصحیح و غیر انسانی می دانستند. ما به چه موفقیتی می خواستیم برسیم؟

با آقای دبیر کل سازمان ملل هم راجع به تحریم و مسأله هسته‌ای بحث‌های مفصلی داشتیم؛ تقریباً در این مذاکرات هم قبول داشت که راه جدیدی باید انتخاب شود و هم از انتخابات ایران و حضور مردم تجلیل کرد.
بنده در این سه روز و نیم کاری در این کشور، 18 ملاقات داشتم.

این درست است که صهیونیست‌ها بسیار فعال هستند و عده‌ای در آمریکا و حتی منطقه با کاهش تنش مخالفند. اسراییل هم که معلوم است که با کاهش تنش مخالف است اما ما به هر حال در تمام فضاها روشن کردیم که جمهوری اسلامی ایران جز احقاق حقوق خود به دنبال چیز دیگری نیست.

جمهوری اسلامی ایران به دنبال جنگ، تنش و تجاوز نیست. سیاست را سیاستمداران اتخاذ می‌کنند اما تصمیم‌سازی برای سیاست را صاحبنظران و نخبگان آماده می‌کنند. گروه‌های صاحبنظر و موسسات مختلفی در آمریکا وجود دارد که ما ارتباط را با آنها قطع کردیم. ما فرهیختگان، صاحبنظران و اساتید فراوانی در ایران داریم که عاشق انقلاب و ایران هستند و حتی در آمریکا هستند. ما این فضا را به بهانه‌های واهی یا احتیاط‌ های نابجا یا سخت‌گیری‌های غیرضرور رها کردیم و برای اسراییل باز گذاشتیم و آنها در دنیا حرف می‌زنند.

من نمی‌خواهم بگویم در آمریکا کار کردم و با یک جلسه و دو جلسه حل می‌شود؛ اما این کار باید شروع شود و ما در حد آن جلسات، آثارش را شاهد بودیم.

شما دیدید در نظرسنجی که سی.‌ان.‌ان کرد، 75 درصد مردم آمریکا گفتند که ما باید با مردم ایران مذاکره کنیم؛ این در آمریکا خیلی مهم است؛ این یعنی علیه جنگ طلب‌ها و افراطی‌ها؛ بله آقای اوباما یا مقامات دیگر بخاطر فشارهای صهیونیست‌هایی که وجود دارند حرف‌هایی می‌زنند.

در بخش‌های مختلف با مسئولین رسانه‌ها جلسه داشتیم؛ در یک جلسه‌ای که شورای روابط خارجی و جامعه آسیایی در حدود 300 نفر از اساتید و فرهیختگان را دعوت کرده بودند 40 سوال در جلسه مطرح شد و من سوالات را پاسخ دادم. 

یکی از هدف‌های ما این بود که مقداری از تبلیغات اسراییلی‌ها را خنثی کنیم و یک مقدار کار را برای رییس این رژیمی که الان به آمریکا رفته سخت کنیم و من معتقدم که این کار انجام گرفت؛ از خود رسانه‌ها، صحبت‌ها، رفتارها و لحن اسرائیلی‌ها روشن می‌شود که این اقدامات تا چه حد مؤثر بوده است.

در مصاحبه‌های عمومی هم معلوم است که میدان های مینی که بی‌جهت بین ایران و غرب درست شده بود که خیلی دلایلش را نمی‌فهمم. 

در آنجا به صراحت گفتیم که ما محقق تاریخ نیستیم (سئوال در باره هلوکاست) و نمی‌دانیم که چقدر آدم کشته شده و ربطی هم به ما ندارد، اما جنایت نازی‌ها را محکوم می‌کنیم؛ فرقی نمی‌کند نازی‌ها جنایت کردند به مسیحی‌ها، یهودی‌ها، مسلمان‌ها به همه؛ یعنی ایران باید در کنار نازی‌ها قرار بگیرد؟ این میدان مین را ما یکی یکی خنثی کردیم؛ میدان مین از بین رفت به گونه‌ای که در مصاحبه‌های آخر کسی دیگر از ما در این باره نمی‌پرسید.

این دولت دنبال این است که مشکلات و معیشت مردم حل شود.

یکی از سرمایه‌های ایران، ایرانیان مقیم خارج از کشور است؛ دولت و مجلس تسهیل کنند ایرانیان راحت بیایند و برگردند؛ بی‌خود وسواس سر چیزهای جزئی به خرج ندهید؛ اگر آدمی شاکی خصوصی ندارد و جنایتی نکرده می‌شود به ایران بیاید و برگردد؛ بچه‌هایشان و نسل بعدیشان بیایند ایران را ببینند و تحت تأثیر این جامعه قرار بگیرند. حضور ایرانی‌های سراسر جهان یک فرصت است برای ما؛ متاسفانه بعضی‌ها یک جور دیگر می‌فهمند و تعبیر می‌کنند که واقعیت این نیست. اینطور نیست که همه یک جور بیندیشند و ببینند؛ کشور ما هم یکجور نیست، افکار مختلف و اندیشه‌های مختلف وجود دارد؛ باید به همدیگر احترام بگذاریم؛ باید ادب و احترام و قواعد سیاسی اصل باشد؛ اما بگذاریم هر کس نظرش را بگوید.

نسبت به مساله آمریکا آنچه از نظر من مهم است به عنوان رییس‌جمهور کشور؛ ما اهداف و مواضعی داریم که مواضع انقلابی و اهداف ملی‌مان است که نباید بگذاریم خدشه‌دار شود، آنها سرجایش محفوظ است. ما مشکلاتی با آمریکا داریم، این مشکلات زیاد است، حالا بگذریم، آنها کارهای عجیب و غریبی در منطقه کردند، ما مواضعمان و محکوم بودن کارهایشان را اعلام کردیم؛ هیچ کس ابداً در این کشور نمی‌خواهد بگوید که ما از مواضعمان برگشتیم؛ آن راهی را که امام برای ما در انقلاب ترسیم کردند و مقام معظم رهبری ادامه می‌دهند، ما همان مسیر را ادامه می‌دهیم.

خون مسلمان‌ها که از نظر من بسیار مهم است؛ ما اگر بتوانیم با حرف زدن و مذاکره کردن خون مسلمان‌ها را حفظ کنیم و جلوی ریختن آن را بگیریم و نگذاریم جنگ جدیدی شود، این وظیفه ماست؛ ما که نباید بخاطر حرفی بترسیم یا بهراسیم، ما باید به وظیفه‌مان عمل کنیم.
در مذاکره آمریکا با ایران و مذاکرات اروپایی‌ها با ایران راجع به سوریه من یک مقایسه‌ای که انجام می‌دهم در مذاکرات نه تبلیغات، مواضع آمریکایی‌ها انعطاف بیشتری دارد تا مواضع اروپایی‌ها. حتی از مواضع برخی از کشورهای منطقه. ما نمی‌خواهیم بگوییم که موضع آمریکا درست است؛ موضع آمریکا اشکال دارد من دارم مقایسه می‌کنم. 

ما راجع به افغانستان سال‌ها حرف زدیم ده‌ها مذاکره هدایتش به عنوان رییس شورای امنیت ملی آن زمان با بنده بوده است.

ما که از مذاکره با کسی هراس نداریم. بعد از انتخابات چند روز بعد از مراسم تحلیف، آقای اوباما رییس جمهور آمریکا نامه ای به من نوشت، در آن نامه تبریک و تجلیل از انتخابات بود و بعد مسائلی در آن نامه مطرح شده بود چون علی‌الظاهر قرار نبود علنی شود، ما هم اعلام نکردیم. من یکی دو روز بعد نامه را پاسخ دادم و نامه را برای ایشان فرستادم و همه مواردی را که در آن نامه آمده بود، پاسخ دادم. این اولین قدم از طرف آمریکایی ها بود و آنها نامه را نوشتند و تبریک گفتند، ما هم جواب دادیم. اروپایی‌ها هم همه تبریک و مطالبی گفتند، حالا من نمی خواهم این نامه‌ها را با هم مقایسه کنم. 
قدم دوم وقتی من عازم نیویورک بودم دوشنبه صبح از [تهران] حرکت کردم تا آنجا [نیویورک] رسیدیم. شب بود و غروب به آنجا رسیدیم. اینها [آمریکا] از روز جمعه صبح اولین پیام را از طرق سیاسی برای ما فرستادند که آقای اوباما می‌خواهد با فلانی ملاقات کند. به من روز جمعه اطلاع دادند که یک چنین درخواستی از طرف آمریکایی‌ها است. من گفتم حالا بگذارید من آمدم آنجا بحث می‌کنیم، موضوع و خصوصیات آن چیست؟ البته در این وسط دو طرف با هم درباره مکان و محل ملاقات و نحوه خبری شدن و چیزهای مختلف در مورد تشریفات و برخی در مورد محتوایی آن گفتگو و مذاکره می‌کردند.

از روز جمعه تا روز دوشنبه آنها حدود 5 بار تماس گرفتند و این درخواست را تکرار کردند و از ما جواب می‌خواستند. من وقتی وارد نیویورک و وارد هتل شدم شاید 5 دقیقه نگذشته بود که از کاخ سفید به افرادی که از وزارت خارجه آ‌نجا فعال بودند، زنگ زدند و گفتند ایشان که حالا رسیدند به ما جواب بدهید. ما بحث را با حضور وزیر امور خارجه و تیمی که همراه من بود بررسی کردیم که چکار کنیم. در مجموع ما چارچوبی را مشخص کردیم که مذاکرات چه باشد و از کجا شروع شود و به کجا منتهی شود؟ مهمتر از مذاکرات وقتی که بیرون می آییم مصاحبه ما چه باشد؟ او و یا من چه بگویم؟ این بحث‌ها چون حساس بود ما همه را روی کاغذ مکتوب کردیم و گفتم اینها را منتقل کنید و حتی تا نیمه شب این بحثها ادامه داشت در نهایت امر، من تصمیم گرفتم که این ملاقات انجام نشود با اینکه جز یک مطلب، بقیه مطالبی که مورد نظر ما بود آنها پذیرفته بودند و آن یک مطلب هم البته دوستان ما می گفتند قابل حل و فصل است و من‌ حیث‌المجموع رد کردم. تقریبا آخر شب، شب سه شنبه. چون این ملاقات بنا بود صبح سه شنبه انجام شود. بعد ما هم تا سازمان ملل وارد می شدیم همه خبرنگاران از همه طرف داد می زدند که ملاقات انجام می شود یا خیر؟ خلاصه سوال شان این بود. یعنی این صدای

obama?  Do you meet   همه فضای سازمان ملل را گرفته بود و همه حرف این بود که آیا رییس جمهور ایران با رییس جمهور آمریکا ملاقات می‌کند؟ بعد دو طرف بحث کردند که اگر ملاقات نمی شود و امکان پذیر نیست اینها همدیگر را یک جایی ببینند که در سازمان ملل ایشان و ایشان (رییس جمهور ایران و رییس جمهور آمریکا) هست. مثلا در حد سلام علیکی و دست دادنی. من خیلی تو این کار خاصیتی نمی دیدم. اینکه به هم برسیم دست بدهیم، باید فوایدش برای ما مشخص شود، که چکار می‌خواهیم بکنیم؟ این هم عملا روز سه شنبه تمام شد و این کار هم صورت نگرفت چون من ملاقات های متعددی داشتم و همین‌طور آقای اوباما ملاقات های متعددی داشت. همه تلاش این بود که یک جوری او از ملاقاتی بیاید بیرون که ما به هم برسیم حالا دیگه نشد.

از غروب سه شنبه یک هجمه تبلیغاتی شدیدی در آمریکا علیه اوباما شروع شد و آن بحث این بود که آمریکا در این سفر تحقیر شده.  من چند شبکه را آخر شب خودم گوش کردم، دیدم بحث ها چه است. مثلا تیترها این بود که روحانی دست رد به سینه اوباما زد. ایران، آمریکا را تحقیر کرد، اوباما تحقیر شد، کاخ سفید تحقیر شد. من از این تبلیغات خوشحال نبودم، نه اینکه آمریکا تحقیر شد یا نشد، چون بحث این است که ما یک هدف مهمی پیش رو داریم، ما باید مسئله هسته‌ای را عزتمندانه حل و فصل کنیم. در 1+5 همه شما می‌دانید کسی که بیش از همه تاثیر دارد آمریکایی ها هستند. ما قرار بود در این سفر وزرای خارجه همدیگر را ببینند که البته این کار انجام شد و ما قرار بود در این سفر بتوانیم برنامه ریزی کنیم. برای اولین ملاقات کاری بین دو طرف که البته انجام شد. برای ما هدف مهم است نه تنها در سیاست خارجی، در همه امور مهم ما باید اهم و مهم کنیم و بسیاری از موارد مهم را فدای اهم کنیم. این دستور عقل است و این دستور شرع است. من نمی خواستم این کار بشود و لذا صبح فردا وقتی مسئولین رسانه‌ها با من ملاقات داشتند یک نفر از مسئولین رسانه‌ها به من گفت: فلانی تو چرا آمریکا را در این سفر تحقیر کردی؟ من آنجا پاسخ دادم با اینکه off the record بود، گفتم: من قصد تحقیر نداشتم، من علی‌الاصول مشکلی ندارم که با آمریکایی ها مذاکره کنم یا حرف بزنم، منتها زمان کم بود ما باید خیلی چیزها را هماهنگ می کردیم و وقتی من این پاسخ را دادم، گفتم این قسمت را شما می توانید پخش کنید که خیلی برایشان مهم بود و گفتند ما می ‌توانیم؟ که همان لحظه عده‌ای رفتند و شروع کردند به پخش کردن که ایران گفته که این تعبیر درست نیست، ما قصد تحقیر نداریم.

ببینید، سروران عزیز! ما در مسئله مهمی که در سیاست خارجی پیش رو داریم از دو حال خارج نیست، یا موفق می شویم یا شکست می خوریم. به نظر بنده با همه علائم و قرائن انشاءالله به حول قوه الهی ما پیروز می شویم. اگر پیروز می شویم، باید راه را برای این پیروزی تسهیل کنیم، راه را آماده کنیم، موانع را برداریم. اگر خدای ناکرده شکست بخوریم که این احتمال به نظر بنده بسیار ضعیف است، ما می توانیم حجت کافی برای دنیا و مردم خودمان داشته باشیم. ما با کسی لجبازی نکردیم. ما در مسیر راه مذاکره کسی را تحقیر نکردیم، ما به کسی فحش ندادیم، ما اهانت نکردیم، ما با منطق حرکت کردیم، با منطق رفتار کردیم. از من پرسیدند آقا شما به غرب و آمریکا خوش بین هستی؟ من به عنایت حق خوش بینم، من به حمایت مردم خوش بینم، من به تدبیر رهبری خوش بینم، ما داریم با طرف‌مان وارد یک مذاکره مهم می شویم، ما می‌خواهیم احقاق حقوق بیشتر از ملت ایران بکنیم، ما می خواهیم معضلات را برداریم، ما می خواهیم تحریم ناحق و ظالمانه و غیرانسانی را برداریم، آن هدف برای ما مهم است. 
روز پایانی که می خواستم از نیویورک برگردم که در واقع آنجا جمعه ظهر بود، دو طرف با هم مرتب مذاکره می کردند که حالا چی شد؟ خوب شد؟ بد شد؟ حالا چی کار کنیم؟ من نماز ظهر و عصر را که خواندم، گفتند بحث این شده که حالا که نیم ساعتی فرصت دارید، از کاخ سفید به شما زنگی بزنند و به شما بگویند سفر شما به خیر. شما این را جواب بدهید و من گفتم این چیست؟ همه دوستان بر این مساله اصرار کردند. اتفاق نظر داشتند که اگر شما می‌گویید آن تحقیر نباید بشود فضای آمریکا باید تعدیل شود، دشمنان نتوانند سوء استفاده کنند، حتی گفتند آقای نتانیاهو دارد به آمریکا می‌رسد و فردا می‌آید و بهانه می شود و اصرار کردیم و گفتیم وقت ما که تمام شده و باید حرکت کنیم، در همین حین موبایل سفیر ما زنگ خورد و کاخ سفید پشت خط بود. ما در این مکالمه تلفنی کوتاه که من فکر می‌کنم یک ربع یا 20 دقیقه شاید طول کشید. اساس بحث ما در این مکالمه تلفنی بحث هسته‌ای بود. من به ایشان گفتم که همه اختیار در مذاکره هسته‌ای را به وزیر امور خارجه دادیم و شما همه اختیار را به وزیر خارجه‌تان بدهید و بگویید که این کار باید در یک زمان کوتاه تمام شود. ایشان گفت: همین طور هست و من به وزیر خارجه دستور دادم که با خلاقیت در این کار حرکت کند، کار جلو برود و ما هم آن را قبول داریم که باید در یک زمان کوتاهی حل و فصل شود. بعد من گفتم ما در مسئله هسته‌ای به دلیل (نه به خاطر حرف این و ‌آن) به خاطر اینکه ما دنبال سلاح نبودیم و نیستیم، اصلا به دلایل موازین اخلاقی و شرعی‌مان، ایشان هم گفت: بله، فتوای رهبر معظم انقلاب هم همین بوده است. به هر حال گفت: supreme leader شما هم همین فتوا را داده و از همین کلمه فتوا هم استفاده کرد. شما هم در سخنرانی ها محکم گفتید که دنبال هسته‌ای نیستید و حالا یک عده‌ای شک و شبهه دارند این را باید یک جوری رفع کنیم. گفتم ما که مشکلی برای مذاکره نداریم، منتهی این مذاکره باید در یک زمان کوتاهی انجام گیرد که سریع‌تر انجام شود. بعد ایشان گفت که ما مسائل فراوانی در منطقه و جهان داریم که امنیت ملی ایران و آمریکا می‌تواند مد نظر باشد، منافع مشترک دو کشور و ما آن مسائل را دنبال کنیم. من گفتم اصل اینکه ما مسائل فراوانی داریم بله، مسائل فراوانی داریم، اما اول باید هسته‌ای حل و فصل شود و بعد ممکن است خیلی مسائلی باشد که ما باید با هم حرف بزنیم و گفتگو کنیم. گفت من با شما در این نظر مشترک هستم و این درست است ما باید اول هسته‌ای را حل و فصل کنیم. بعد گفتم بین ما خیلی مسائل عجیب و غریبی در این 35 سال گذشته است. روزهای سیاه و تاریک و این چیزی نیست که در زمان کوتاه بتوان حل کرد و گفت بله، گفتم که این یک شبه حل نمی شود، اما الان زمانی است که می توانیم این اراده را داشته باشیم و حرکت کنیم و برویم مسائل را حل و فصل کنیم.

در مجموع من فکر می‌کنم این مکالمه تلفنی یک مقدار شرایط را تسهیل کرد. ما نباید فکر  کنیم با یک مکالمه تلفنی طرف باید بیاید اشهد ان لا اله الاالله هم بگوید، (خنده حضار) حالا به هر حال بحث این است که یک مقدار فضا تلطیف شود و راه باز شود ما بتوانیم در مذاکره پیشرفت بیشتری داشته باشیم و بتوانیم به مقصد برسیم.

 

پیک نت  14  مــــــــــهر

 
 

اشتراک گذاری: