نمی دانم شما هم از پارچه قلمکار هنوز برای سفره و یا پرده و
یا روتختی استفاده می کنید یا نه؟ اما رونق این هنر در اصفهان
نشان میدهد که خیلی از مسافرها و گردشگران داخلی و خارجی وقتی
می خواهند از اصفهان بروند چند نمونه پارچه قلمکار با خودشان
می برند. این یکی از سوغاتی های اصفهان است و برای خود هنری
است که اصفهانی ها به آن می بالند. قلمکاری شاید ادامه
کاشیکاری مساجد و میناتور ایران و طرح های ترجمه باشد که از
تابلو، ترمه و گنبد مساجد به روی پارچه های نسبتا نازک و نخی
فرود آمده است. و طرح های قلمکار اصفهان خود گوئی زبانی اند
برای سخن گفتن. البته این ماهیت بسیاری از هنرهای بومی و مردمی
در کشورهای جهان است و خاص اصفهان نیست. خالکوبی که دراین
سالها بسیار مُد شده نیز متاثر از نقش و نگارهای قلمکاری
اصفهان است. در بازار قلمکارهای اصفهان، هنگام گفتگو با
قلمکاران و عکس گرفتن، گفتند یک مهر هم به دست من بزنند که
زدند و در عکس می بینید. البته این خالکوبی نیست و پاک می شود.
این کار را کردم تا ببینید خالکوبی با طرح های قلمکاری چقدر
نزدیک است.
برای تولید و تهیه پارچه قلمکار اصفهان نقطه شروعی ثبت نشده و
یا اگر شده من نتوانستم پیدا کنم. تنها میتوانم بنویسم که این
هنر در دوران صفویه که بیش از هر زمان دیگری مردم به زبان
اشاره و هنر نقاشی و کاشیکاری و معماری و... پناه بردند به اوج
رونق و شهرت رسید.
در گذشته این نقش ها و طرح ها بر پارچه کتان می نشستند و حالا
هم کم و بیش جنس پارچه همان است. پارچه را ابتدا می شویند تا
هر اندازه نیاز دارد آب بخورد و کوچک شود که تا روزی که فرسوده
و کهنه می شود تشنه نشود و آب نرود. یکبار رفع تشنگی و آب رفتن
و کوچک شدن برای یک عمر آویزان بودن مقابل پنجره اتاق، پهن شدن
روی میز و یا تکیه دادن به سینه دیوار!
پارچه که آب رفت و خشک شد، مهرها بر آن نقش می بندند. زیبائی و
رنگ و نقش بر بستر کتان سیراب شده می نشینند.
رنگ برتر در قلمکاری، رنگ مشکی است که ترکیبی مایه آن از پوست
گردو و کتیراست. رنگ دوم قرمز که از هم نشینی سنگی بنام "زاج
سفید" و گیاهی بنام "روناس" در جوشانده کتیرا بدست می آید.
سومین رنگ آبی است که ترکیبی است از لاجورد، شیره انگور و
کتیرا.
و اما رنگ سبزی که در قلمکاری به کار می رود حاصل ترکیبی است
وسیع تر و گسترده تر. و این چه ماهیت و وصفی است از رنگ سبز در
ایران. همه با هم!
پوست انار شیرین، لاجورد و شیره انگور وقتی در کتیرا غوطه می
خورد رنگ "سبز" قلمکاری بدست می آید.
پارچه را که حالا پرده قلمکار شده و یا رومیزی و یا دیوار کوب
قلمکاری شده به آب رود می سپارند تارنگ های اضافی رخت بر بندند.
پارچه ها را در پاتیل هایی از پوست انار و روناس می جوشانند
و درپاتیل دوم که مخلوطی است از آب سرد و پوست انار آنقدر می
خوابانند تا برای شناور شدن در آب رود و سپس بیرون آمدن و در
بستر ماسه ها خوابیدن آماده شوند.
شن های ریز و داغ کنار رود تن خیس پارچه قلمکاری شده را آنقدر
خشک می کنند که آماده رسیدن به بازار و رفتن به خانه های
خریداران شوند.
البته یادتان باشد که اصیل ترین نوع تهیه پارچه قلمکار است که
نه ارزان بدست می آید و نه ارزان فروخته می شود. انواع دیگری
هست که هم ارزان ترند و هم ساده تر تهیه می شوند. من از
قلمکاری اصیل برایتان نوشتم که هنوز در اصفهان رایج است و تهیه
می شود و آنها که جویای این قلمکاری در اصفهان اند، باید
دستشان بیش از من و شما به دهانشان برسد!
از مهرهای رنگی که نقش و نگار بر پارچه های قلمکار می بخشند هم
برایتان بنویسم که جنس آنها از چوب درخت گلابی است، زیرا هم
بافت فشرده ای دارند و هم دوام زیاد و هم زود رنگ را گرفته و
پس می دهند.
می بینید طبیعت، درختان، سنگ ها، پوست میوه ها و ... که ما
اغلب بی اعتناء از کنار آنها عبور می کنیم، دردست هنرمندان
ایرانی چه پدیده هائی را می توانند بوجود آورند؟
همین مهرها خالق طرح های گوناگون مانند اسلیمی، ختائی، گل و
مرغ، نقش های هندسی، نقش های تخت جمشید و تابلوهائی از شکارگاه
ها، چوگان بازی، کتیبه های شعر پارسی وحتی کلماتی با الفبای
ارمنی و عبری را شکل می بخشند و زبان رنگها را به ما نشان
میدهند. نه تنها زبان فارسی، که ارمنی و عبری را!
به اصفهان که آمدید، این بار با دقت بیشتری پارچه قلمکارها را
برانداز کنید و درباره سرگذشت و زبان آنها سئوال کنید.
نقل از فیسبوک نسترن دانش
https://www.facebook.com/sorayya.rasekh
پیک نت 18
شهریور |