ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

2 شهریور  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

گفتگو با اسیری که پس از 6 ماه آزاد شد
جنگجویان علیه دولت سوریه
انگلیسی سلیس صحبت می کنند!
آنستاسیا پاپووا – ترجمه از روسی ا. م. شیری

 
 
 
 

بهانه برای مداخله نظامی در سوریه- شک و تردیدها در باره ادعاهای دایر بر استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیائی در اطراف دمشق هر چه بیشتر افزایش می یابد. این موضوع را، که در واقعیت امر، یک تحریکات از طرف جنگجویان بوده، پیر پیچنین دا پراتای بلژیکی (Pierre Piccinini da Prata)، که تقریبا شش ماه در اسارت افراطیون بسر برده، تأئید میکند. او، گفتگوی جنگجویان با برخی حامیان خارجی بزبان سلیس انگلیسی را که برای حمله شیمیائی آمده میشدند، شنیده است.

پیر پیچنین که در طول بیش از پنج ماه در اسارت افراطیون بسر برد، پس از آزادی در روز یکشنبه هفته گذشته و بازگشت به بلژیک، قبل از هر کاری به نزد والدین خود در شهر کوچک ژمبلای(Gembloux)، واقع در ۵۰ کیلومتری پایتخت بلژیک رفت. تقریبا همه خویشاوندان در خانه معمولی آنها جمع شدند.

پیر، معلم دبیرستان و مورخ، ۸ بار به سوریه سفر کرده است. این حامی سرسخت مخالفان سوریه میگوید، فی نفسه، ارتش آزاد در آنجا باقی نمانده است. کشور را با دسته های بیشمار اسلامگرایان پر کرده اند.

دسته های ارتش آزاد، همینکه پیر و همکار ایتالیائی او، دومنیکو کوئیریکو به مرز لبنان رسیدند، به آنها خیانت کردند و آنها را به اسلامگرایان فروختند. آنها را در سردابه ای در شهر تسخیری القصیر نگهداری میکردند. این دانشمند میگوید: «همه چیز- ساعتها، پاسپورتها، پولها، کارتهای اعتباری، دوربینهای فیلمبرداری، حتی پوتینهای ما را هم گرفتند. لخت مان کردند، جلو هر کدام از ما یک شلوار کهنه انداختند»

بخاطر اینکه هر دو مسیحی هستند، با آنها مثل حیوانات رفتار کردند، مورد توهین و تمسخر قرار دادند. اغلب روی میز غذا نمی دادند، آب ناپاک به آنها میدادند، در گرمای تابستان دو- سه هفته یک بار هم اجازه حمام نمیدادند، آنها دو بار اقدام به فرار کردند.

پیر به یاد می آورد: «پس آنکه ما را دستگیر کردند، کتک میزدند، اغلب با لگد به کلیه مان، دستمان را از پشت می بستند و دو شبانه روز در این حالت نگه میداشتند. به پشت همکارم تخته سنگ گذاشته و روی آن می پریدند، فکر کردم ستون فقرات او را میشکنند. نوک زبان مان را با قیچی بریدند. خیلی دردآور بود.»

پیچینین و گوئیریکو بدست باند فاروق افتادند، همان فاروق که اعضای بدن یک سرباز کشته شده ارتش سوریه را خورد. پیر بخاطر می آورد: اعدام برای اسلامگرایان یک سرگرمی بود. چند بار آنها با گذاشتن بشکه به پشت سر ما، ما را به اعدام تهدید کردند.

 

پیر ادامه میدهد: «جهادگران سه مبارز «حزب الله» را چنان محکم کتک زدند، تقریبا تا سرحد مرگ، که قابل شناخت نبودند. ما را به تماشای بریدن انگشتان آنها مجبور کردند. میگفتند، بدستور ابو عمر ما آنها را اینطوری مجازات میکنیم. سپس، سر هر سه نفر را بریدند. یک بار دیگر، ما را به تماشای صحنه اعدام سرباز جوان ارتش سوریه وادار کردند. این خشونت، محصول ظلم و ستم بی مجازات است. ما به کشور شیاطین، به سرزمین دژخیمان، به جائی که آدمها احساسات انسانی را فراموش کرده اند، افتادیم».

 

پیچینین اعتراف میکند: «اسلامگرایان در انتظار حمله ارتش می ماندند. تحریکات با استفاده از سلاح شیمیائی فقط در انحصار آنهاست». دانشمند بلژیکی در ادامه میگوید: «این بود گفتگوی بین ژنرال ارتش آزاد با افسر دسته های الفاروق و شخص سوم با اسکایپ، که بزبان انگلیسی بسیار عالی سخن می گفت. این شخص قطعا بریتانیائی بود. از این گفتگو، من چنین نتیجه میگیرم، که این، مطلقا دولت بشار اسد نبود که از گاز برعلیه مردم در حومه دمشق، در غوطه استفاده کرد.»

در این باره، که انگلیسی ها چگونه در این کار دخیل بودند، و آنها مشخصا چه میگفتند، پیچینین قول داده در روزهای آینده، طی اعلامیه مشترک با همکار ایتالیائی خود سخن بگوید.

پیک نت  2  شهریور

 
 

اشتراک گذاری: