ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

26 شهریور  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

ارحام صدر باندازه منارجنبان
شناسنامه اصفهان است
نقل از فیسبوک https://www.facebook.com/sorayya.rasekh

 
 
 
 

اصفهان را نه فقط به میدان نقش جهان وزنده رودش، نه فقط گز پسته ای و نه شکرپاره مرداد ماهش، که با نام "رضا ارحام صدر" این شکرپاره هنر نیز معروف است. هنرپیشه ای حاضر جواب و مبتکر که روی صحنه تئاتر می توانست خارج از سناریو و پیسی که روی صحنه بود، فی البداهه از خود ابتکارهائی را هرشب به آن بیافزاید و به همین دلیل اگر چند بار به دیدن نمایشنامه ای که او همیشه در آن نقش اول را داشت می رفتی، با نوآوری هائی از تماشاخانه بیرون می آمدی.
نمایشنامه هائی که اگر خود نمی نوشت و دیگری بر کاغذ می آورد، او بر تنظیم و نگارش آن دست داشت تا جان مایه آن را علیه خرافات، علیه بی عدالتی ها و آغشته به تکه پرانی های کم مثال اصفهانی کند. هرگاه فرصت می یافت در بازار و خیابان و محله های اصفهان می گشت و با مردم ارتباط می گرفت تا هنرش از آنها جدا نیفتد.

همین بود که عمری را روی صحنه با مردم خندید و گریست. او با مردم زندگی می کرد. حضور او روی صحنه، حضور مردم اصفهان در برابر هم بود. همین خمیرمایه بود که موجب می شد گاه نمایشنامه ای که به صحنه برده بود 9 ماه تمام بر صحنه می ماند و گوشه و کنار ایران مردم برای دیدن آن به اصفهان می آمدند. بارها خواستند و امکاناتش را هم برایش فراهم ساختند تا به تهران کوچ کند و نمایشنامه هایش را در آنجا به صحنه ببرد، اما او نرفت و نپذیرفت. می گفت و میدانست که تئاتر او بخشی از شناسنامه اصفهان است و باید در اصفهان بماند. گاه حضور تماشاچیانی که از شهرهای دیگر به اصفهان آمده و در سالن تئاترش نشسته بودند، تکه هائی را فی البداهه به پیسی که اجرا می شد می افزود و این از ابتکارهای فراموش نشدنی او بود.

شبی، در آن سالهای پیش از انقلاب، وزیر نیرو که بطور اتفاقی در اصفهان بوده به تئاتر ارحام می رود. ارحام که متوجه حضور او در میان تماشاچی ها می شود، همان بالا، روی صحنه بند می کند به گرانی برق. بقیه هنرپیشه هائی که روی صحنه بودند مبهوت می مانند چه کنند و چه بگویند که در همین لحظات مردم به پا می ایستند و آنقدر برایش کف می زنند که نمایشنامه برای چند دقیقه ای متوقف می شود و دوباره از سر گرفته می شود. وزیر که به پایتخت بر می گردد و اعلام میکند برق فعلا گران نمی شود زیرا مردم راضی نیستند!

ارحام، همه آنچه را از فلسفه در دانشگاه و هنرپیشگی در انگلستان آموخته بود به اصفهان آورد و به روی صحنه برد.

درعالم هنر ارحام صدر به اندازه "چهل ستون" شناخته شده بود، بطوری که وقتی "نورمن ویزدم" کمدین انگلیسی برای دیدار ارحام به تئاتر او در اصفهان رفت، با آن که فارسی نمی دانست اما از روی حرکات دست و گردن و تغییراتی که به صورتش می داد نورمن را شگفت زده کرد و بارها او را به خنده انداخت. و در پایان نمایشنامه نیز خود به روی صحنه رفت و ارحام را بوسید.

اولین صدایی که پس از تاسیس رادیو اصفهان در سال 1327 از رادیو پخش شد صدای ارحام بود . از آن زمان سالها در رادیو اصفهان به مهارت گویندگی می کرد. ارحام در چند فیلم فارسی هم بازی کرد که موفق ترین آنها "شب نشینی در جهنم" بود. داستان نزول خوارها و حاجی های بی انصافی که این دنیا را چاپیده و در آن دنیا سر پل حاجی بگیری، گیر کرده بودند. 

سال 1378 ارحام صدر در گذشت. و حال که در کوچه سینما سپاهان در چهار باغ، ویرانه آن تئاتر را می بینم غم عالم به دلم می نشیند. چرا ما با گذشته خویش چنین می کنیم؟

کمی هم از سابقه تئاتر از زمان های دورتر در اصفهان بدانیم. 

نمایش "روحوضی" از نمایش های قدیمی است که بجای صحنه تئاتر با پوشاندن حوض وسط حیاط خانه با تخته و قالیچه صحنه تئاتر برپا می شد و بازیگران به نوبت برای نقش آفرینی روی آن می رفتند و به همین دلیل می گفتند نمایش های "روحوضی" معروف است. درکنار نمایش های سرگرم کننده و ابتکاری که معمولا در عروسی ها و مجالس شادی اجرا می شد، نمایش های تاریخی مثلا یوسف و زلیخا , لیلی و مجنون و موسی و فرعون هم بصورت روی حوض اجرا می شد. و این روی دیگر تعزیه بود که اولی هر اندازه عاشقانه و یا طنز آلوده بود، دومی غمناک و گریه آور. 

"شیخ زنگوله پا" از نمایشنامه های طنز آلود و تاریخی روی حوضی است که در آن نگاه و نظر روحانیون درباره پوشش زنان با طنزی گزنده طرح می شد. در همین نمایشنامه ابتکاری، هنرپیشه ای که خود را به شکل آخوند در می آورد، زنگوله ای به پای خود می بست تا زن های بد حجاب باشنیدن صدای زنگوله از سر راه شیخ کنار بروند و چشم شیخ به آنها نیفتد. شیخ در همین نمایشنامه به زنها سفارش می کند که نگهداری از خروس و حیوانات نر و آب تنی در حوضی که ماهی نر در آن شنا می کند از گناهان کبیره است! 

از دیگر نمایش های روحوضی "حاج آقا سرمه ای" و "بقال بازی" و ... بوده است. همین سنت دیرینه تئاتر در ایران و در اصفهان موجب شد تا شرح وقایع کربلا بصورت نمایش در آمده و نام آن شد تعزیه. تعزیه در دوران صفویه برای اولین بار و در میدان نقش جهان با نمایشنامه ای بنام "صحرای کربلا " اجرا شد. شاهان شیعه صفوی خود از بینندگان این نمایش ها و مشوق ادامه و گسترش آن برای تبلیغ تشییع بودند و خود از ایوان کاخ عالی قاپو تعزیه ها را تماشا می کردند.

پیک نت  26  شهریور

 
 

اشتراک گذاری: