بخش هائی از تازه ترین مصاحبه سعید حجاریان با روزنامه نوروز:
مادامی که احزاب در کشور نتوانند آزادانه فعالیت داشته باشند و
در انتخابات شرکت کنند، نمیتوانیم وزن احزاب را تعیین کنیم.
به هر حال، شما در کشور موضوعی به نام «نظارت استصوابی» دارید
که مانع از تعیین وزن واقعی احزاب است. در کنار این، در کشور
برخی احزاب (به ویژه احزاب راست) رانتهایی دارند که همچون
استفاده از دوپینگ سیاسی است. مانند رانت صداوسیما، نهادهای
شبه نظامی و رانتهای دولتی. مثلا سهم اصلاح طلبان از
صداوسیما چقدر است و سهم راستگرایان چقدر؟ اصلاح طلبان را فقط
برای اعترافات به صداوسیما میبرند؛ اما نیروهای راست همیشه
تریبون را در اختیار دارند. بنابراین، نمیتوان گفت که آنچه در
صحنه سیاسی از قدرت یک حزب بروز مییابد، قدرت واقعی آن است یا
نه.
البته شخصیتها هنوز هم در ایران جاذبه دارند. فرضا اگر همه
احزاب و فعالان عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با هم در یک
طرف جمع شوند و آقای خاتمی در طرف دیگر؛ مردم به سمت آقای
خاتمی خواهند رفت. چرا که مردم ایشان را میشناسند و نه شورای
هماهنگی را. به همین خاطر، مردم عادی منتظر هستند ببینند خاتمی
چه میگوید. این واقعیت قابل انکار نیست. اما درعین حال،
میشود کاری کرد که کاریزمای شخصیتهایی همچون آقای خاتمی با
اقداماتی آگاهانه، با دقت و درایت به احزاب منتقل شود. این یک
ضرورت سیاسی است. چرا که افراد همیشه باقی نیستند. شما می
بینید که مرحوم مصدق پس از محاکمه و تبعید به احمدآباد تلاش
کرد کاریزمای خود را به جوانان جبهه ملی منتقل کند و حتی در
این راه، پیران استخواندار جبهه ملی را از خود رنجاند. چرا که
نگاه او به آینده بود و آینده را هم متعلق به جوانان میدانست
و جوانان اهل سازماندهی قویتر بودند؛ اما پیران بیشتر
گرایشهای گعده ای داشتند. در میان اصلاح طلبان هم شاید
بتوان این انتقال طبیعی از شخصیتهای کاریزماتیک به احزاب را
شکل داد. چرا که ما به کادر، دیسیپلین و سازماندهی نیاز داریم.
ظرف انباشت تجربه سیاسی حزب است و نه ذهن؛ نهاد است و نه شخص.
- برای اتحاد میان احزاب و تشکیل جبهه-
ما نمونه مناسبی چون کنگره ملی افریقا (African
National Congress)
پس از سقوط رژیم آپارتاید را داریم که بازوی اجرایی هم داشت.
ما در آنجا ایده کاملی را شاهد بودیم.
به نظرم، الگوی جبهه ملی هم مناسب است. به هر حال، ایده ای
بود که مدتی کار کرد. اما باز برمیگردم به همان حرف اول.
میتوان راههای مختلفی را رفت؛ اما هیچ چیز جای حزب را نمی
گیرد. باید موانع پیشروی فعالیت احزاب را برداشت. احزاب را
باید از حصر نجات داد. مشکل کنونی، حصر احزاب است.
پیک نت 31
شهریور |