بمناسبت سالگرد انقلاب مشروطه، یادداشت کوتاهی با امضای هاشمی
رفسنجانی در وبسایت وی منتشر شد. این یاداشت در سال 1389 نوشته
شده، اما امسال با توجه به اشاراتی که در آن هست، یکبار دیگر
منتشر شده است:
انقلاب مشروطه، در یک کلام پایان تصمیم سازی یک فرد در مورد
سرنوشت جامعه و آغاز تصمیم گیری نمایندگان مردم در جایی به
عنوان مجلس شواری ملی در مورد سرنوشت همان جامعه است.
مشروطه اگرچه در پایان خویش دیکتاتوری از نوع رضاخانی را بر
مصادر امور نشاند، اما با آغاز خویش، بذر مردمسالاری را در
ذهن و زبان اقشار مختلف ایران افشاند. مشروطه اگرچه در دوره
کودکی خویش شیخ فضلالله نوری را بالای دار دید، اما در طرف
دیگری ستارخان و باقرخان را با شیخ محمد خیابانی و آیتالله
مدرس پیوند داد.
آنان که همه توطئهها، حتی جنگ 8 ساله و اخیراً تحریک افکار
عمومی جهان را علیه ایران به کار بردهاند، با سیاست مکارانه
«فرّق تسد» به جنگ انقلاب آمدهاند و با فریب گروهی که شاید در
ابتدا حسننیت هم داشتهاند، تلاش میکنند مردم را از روحانیت
جدا کنند و خیرخواهان و حتی در میان روحانیون نیز چنان اختلافی
بیندازند که متأسفانه این روزها شاهد آنیم. مگر فراموش
کردهایم که برای به دست آوردن اوضاع از دست رفته در زمان ملی
کردن صنعت نفت، چگونه بین آیتالله کاشانی و دکتر مصدق اختلاف
انداخته بودند؟ طراحان آن نقشههای شوم که شواهد بسیاری از خون
دلخوردنهای آیتالله بهبهانی، آیتالله مدرس، آیتالله
طباطبایی، شیخ محمد خیابانی و دیگر علما و روحانیون بزرگ را در
تاریخ مشروطه داریم، در این سالها دست به کار شدهاند تا با
سوءاستفاده از اختلافات سلیقهای داخلی و ادبیات به ظاهر ارزشی
بعضیها، برنامه روحانیتستیزی خویش را کامل کنند.
پیک نت 21
مــــــــــرداد |