پیرامون رویدادهای جاری در مصر، روزنامه "اومانیته" ارگان
مطبوعاتی حزب کمونیست فرانسه مصاحبه ای کرده است با "الن گرش"
روزنامه نگار لوموند دیپلماتیک که خلاصه ای از آن را برای
آشنائی با دیدگاه هائی متفاوت با آنچه رسانه های کشورهای
اروپائی و امریکائی (و رادیو اسرائیل) در باره حوادث مصر می
گویند می خوانید:
- آیا انقلاب دومی در مصر جریان دارد؟
الن گرش: اعتراضات مردمی که در 30 ژوئن برگزار شد تاریخی بود.
در این رویداد مردم مصر تنفر خود را از مرسی و دولت وی نشان
دادند. دولتی که توانائی تحقق وعده های خود را نداشت و در مسیر
اصلاحات اجتماعی ـ اقتصادی شکست خورد. بی آنکه ما به مسئولیت
اخوان المسلمین در رویداهای اخیر و اهمیت نسبی نیروهای رژیم
گذشته کم بها بدهیم. البته ارتش و ساختار دولت انتقالی مصر نیز
در این بن بست سهم دارند. مصر به مدت 18 ماه پس از سقوط حسنی
مبارک در فوریه 2011 در کنترل شورای عالی نیروهای مسلح ارتش
بود. انها مسئولیت سنگینی در هرج و حرج حاکم که با کمک اخوان
المسلمین سازماندهی شده بود برعهده دارند.
- این میلیونها نفر از معترضان در خیابانهای مصر چه کسانی
هستند ؟
آلن گرش: نیروهای مخالف مرسی بسیار ناهمگون میباشند. انها بخشی
از بازماندگان رژیم گذشته هستند که در پشت صحنه و در رسانه
ها نقش دارند. رسانه ها اکثرا از طرف بخش حاشیه ای اپوزیسیون
اداره میشوند. تنوع جریانات سیاسی در درون اپوزیسیون مشکل
واقعی برای آینده جنبش است. همچنان که هنوز هم اپوزیسیون موفق
نشده است پیرامون یک برنامه مشخص با یکدیگر متحد شوند. مسئله
اینکه هنوز شخصی که به عنوان یک جایگزین معتبر دولت مرسی و
اخوان المسلمین حضور یابد دیده نمیشود وهنوز هم مشکلات بدون
پاسخ باقی است. در اثر فقر قابل توجه در کشور و عدم مدیریت و
تصمیم گیری، نآرامی های بزرگ اقتصادی ــ اجتماعی در کشور شروع
شد. مدت دوسال است که کشور بدون هیچ برنامه اقتصادی و روزانه
اداره می شود. اخوان المسلمین که گرایشات نزدیکی به
نئولیبرالیسم دارد توافقنامه ای را با صندوق بین المللی پول
امضائ کرد که موجب تشدید بحران اجتماعی شد و آن را به اوج
رساند.
- سقوط رژیم های گذشته در مصر وتونس تضمینی برای دمکراسی است ؟
انقلاب در مصر و تونس،حسنی مبارک و بن علی را از قدرت ساقط کرد
وحتی مبارک را به دادگاه کشاند، اما سقوط انها هیچ تصفیه ای را
در دستگاه دولتی و یا تغییر قابل توجهی را در دستگاه بروکراسی
دولتی بوجود نیآورد، همچنان که تغییرات سیاسی مهمی را هم به
همراه نداشت. دستگاه دولتی به دور از کنترل مردم و مجلس اداره
می شد و زیر کنترل رئیس جمهور بود.
- البته جز وزارتخانه های کشور و دفاع که در کنترل ارتش است ؟
به نظر من نقش ارتش در این نهادها یعنی توانمند سازی این دو
وزارتخانه برای جلوگیری از هرج ومرج دائمی در رهبری مصر است.
ارتش در بی ثباتی سیاسی به عنوان یک جایگزین شرکت دارد. اما
تمایلی برای مدیریت مستقیم دولت در شرایط هرج ومرج نشان
نمیدهد. ارتش منافع زیادی دارد که میخواهد ان را
حفظ
کند. بویژه در زمینه اقتصادی و به همین دلیل تمایلی ندارد در
خط مقدم جبهه قرار بگیرد.
پیک نت 27 مرداد 1392 |