ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

29 مــــــرداد  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

تکفیری های ج. اسلامی
آ شیخ جعفر شجونی
یادش رفته 33 سال چه کرده!

 
 
 
 

شیخ جعفر شجونی از جمله روحانيونی بود که اندک مدتی در زمان شاه زندانی بود و در سال انقلاب- پيش از اوج گيری آن- از زندان بيرون آمد و این زندان اندک مدت را برای خود تبدیل کرد به یک سرمایه سیاسی- حکومتی. این روزها، پس از رای اعتماد مجلس به وزرای روحانی (منهای آنها که رای داده نشدند) گفته است رای به وزرای اصلاح طلب و فتنه گر "حرام " است. این فتوا را از کدام صندوق خانه بیرون کشیده معلوم نیست و اصلا صلاحیت این حرف های گنده گنده را دارد؟

مدتی در جامعه روحانیت مبارز بود اما با علنی شدن پرونده رانت خواری و کمی دست کجی که داشته روحانیت مبارز عذرش را خواست و رفت عضو حزب موتلفه اسلامی شد و ادای نواب صفوی و فدائیان اسلام را در آورد. در حوادث لیبی و مصر و سوریه گروه نوظهوری یافت شده بنام "تکفیری ها". کار آنها دقیقا شبیه همین حرف ها و شاید عملیاتی است که شیخ جعفر شجونی می زند. برای خودشان حکم تکفیر علیه این و آن صادر می کنند و بقیه می روند کلک آن را که تکفیر شده می کنند. پول نفت قطر و عربستان و ابوظبی هم به جیبشان سرازیر است.

 

شجونی اولين منبرش بعد از بیرون آمدن از زندان در يکی از مجالس ختم خيابان مولوی بود. رفت بالای منبر و در ميانه سخنرانی آيه ها يادش رفت و چند تنی از ملی مذهبی ها که پائين منبر نشسته بودند – از جمله مرحوم "علی بابائی"- از قديمی های نهضت آزادی ايران که 6 سال زندان شاه را پشت سر گذاشته بود. مجلس مربوط به درگذشت يکی از بازاری ها بود و علی بابائی که ميان بازاری ها وزن و اعتباری ويژه داشت همان پائين منبر به داد شجونی که بالای منبر توی تله افتاده بود رسيد. ابتدا زیر لب آیه ها را گفت تا بلکه شجونی یادش بیاید اما معلوم شد شیخ اصلا سواد این حرف ها را ندارد. بنابراین با صدای بلند که مردم حاضر در مجلس ختم متوجه شوند گفت، «عيبی ندارد، آدم توی زندان دچار فراموشی می شود. آقای شجونی هم تازه از زندان بيرون آمده!»

آن بيسوادی آخوندی در بالای منبر با اين تعريف و توجيه مرحوم علی بابائی، تبديل به اعتبار برای شيخ شجونی تقريبا جوان شد.

انقلاب اوج گرفت و هرکس دستش به تخته پاره ای بند شد. از جمله شيخ شجونی جوان، که از قضا دستش برای معاش در جيب ملی مذهبی هم بود. هم بعد از بيرون آمدن از زندان و هم قبل از آن. رابطه ای مانند رابطه حجت الاسلام معاديخواه، مثل امیدنجف آبادی و مثل خيلی های ديگر، که هر کدام سرنوشتی متفاوت در جمهوری اسلامی یافتند. معادیخواه وزیر ارشاد شد و چوب روشنفکری اش را خورد و برکنار شد، امید نجف آبادی چوب تقلید از آیت الله منتظری و صدور حکم اعدام برای سید مهدی میراشرافی از یاران آیت الله کاشانی و از عوامل کودتای 28 مرداد را خورد و بعدها به حکم ریشهری و به بهانه ارتباط با سید مهدی هاشمی اعدام شد و شجونی هم که خودش را رسانده بود به حزب جمهوری اسلامی، با رای سازی از وسط قزوین و کرج شد نماينده مجلس . اما نه در مجلس گل کرد و نه پس از بيرون آمدن از مجلس. نه سواد درست و حسابی آخوندی داشت و نه مانند امثال حجت الاسلام کديور تحصيلات دانشگاهی کرده بود. ناطق خوبی هم نبود، از بد روزگار، نه چهره خوبی داشت و دارد و نه صدای خوبی برای ذکر مصیبت. يگانه سرمايه اش سيم انداختن روی سيم قدرت بود و کم نيآوردن در "پرروئی".

با انحلال حزب جمهوری اسلامی، رفت به جامعه روحانیت و بعد هم از آنجا یکراست همراه شد با موتلفه چی ها که ستاره اقبالشان برای دوران پس از آيت الله خمينی می درخشيد. رفت در مرکزيت موتلفه اسلامی. زير بغلش را بازای ها گرفتند و به ثروت و مکنت رسيد. مثل خيلی های ديگر. تا اينجای کار عيب و ايرادی در جمهوری دوم اسلامی – دوران رهبری علی خامنه ای- بر امثال وی وارد نبود. اما علاوه بر دست کجی مالی، ناپرهيزی های مکرر دیگری هم در قزوين کرد که سر و صدايش را در نيآوردند به اين شرط که زياد جلو نيآيد و هوس های سياسی نکند.

تا قبل از دولت احمدی نژاد به اين تعهد پايبند ماند و به همين دليل هم نامش بر سر زبان ها نبود و کسی هم پرونده دوران زندان شاهنشاهی اش را نگشود و به وقايع و سوابق قزوين هم اعتنائی نکرد. با رئيس جمهور شدن احمدی نژاد و بالا رفتن آب ها، شيخ شجونی آن تعهدش را فراموش کرد و برای مجلس هشتم خيز برداشت. وقتی جوان ترگل ورگلی مثل "بذرپاش" برای "سايپا" و وزارت صنايع خيز بر داشت، چرا شيخ شجونی برای مجلس خیز برندارد؟

در ادامه همين خيز ، شيخ شجونی در مسجد محمدرسول الله قزوين بالای منبر رفت و گفت:

«رهبر انقلاب چند سال پيش سخنرانی کردند و از دست خواص ناليدند. چون وقتی پالون خواص کج شود، فاتحه عوام خوانده است. رايس وزير خارجه امريکا گفته بايد به کمک اسرائيل، اردن و مصر از اصلاح طلبان حمايت کنيم. چرا اين اصلاح طلبان بی غيرت ما يک کلمه در روزنامه ها نمی نويسند گور پدر هرچه آمريکايی و هرچه رايس است؟  دشمنان جمهوری اسلامی با مواد مخدر و سی دی های مستهجن قصد فاسد کردن دختران و پسران را دارند . الان موقعش است که اين روزنامه های مزدور و اين دوم خردادی های مرتد و بی دين، که رويشان سنگ پای قزوين را از رو برده! يک حزبی درست کنند و اسلام را زير سئوال ببرند.»

حالا احمدی نژاد رفته و شیخ جعفر شجونی که می ترسد دادگستری زیر عباس پورمحمدی جان بگیرد و سر و صاحب پیدا کند و بعضی پرونده ها به جریان بیفتد، تند تر و زودتر از بقیه علیه کابینه روحانی و باصطلاح فتنه جلو افتاده تا عقب نماند!

پیک نت  29  مــــــــــرداد

 
 

اشتراک گذاری: