ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

15 تیــــــر  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

سه قوه + یک قوه
بنام کیهان و شریعتمداری
محسن میردامادی  دبیرکل زندانی جبهه مشارکت

 
 
 
 

می گویند دوستانی هستند که از دشمن بدترند، حالا این حکایت روزنامه کیهان است و آقای خامنه ای . در روزهایی که مردم از پیروزی در انتخابات و به پایان رسیدن هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد چنان خوشحال هستند که به کمترین بهبود در اوضاع رضایت می دهند و در پس هر رویداد خوشایندی به طنز می گویند "روحانی مچکریم"، روزنامه کیهان گویی خوش دارد دايم به مردم نیش بزند که خوشحالی شان بی دلیل است. مهم نیست چه کسی یادداشت روز یا خبرهای راست و دروغ قاطی را به اسم خبر ویژه کیهان بنویسد. حسین شریعتمداری یا دیگری، هر که باشد باید به مردم یادآوری کند که ما نمی گذاریم امور کشور به قاعده اعتدال بازگردد. در حالی که بسیاری از مردم کشور و رهبران اصلاحات و چهره های میانه رو کشور، رعایت انصاف در شمارش آرا را نشانه ای از عقلانیت رهبر جمهوری اسلامی دانسته و از آقای خامنه ای به دلیل این اقدام تشکر کرده اند، اقدامی که کشور را از شرایط بحرانی خارج کرد، گویی روزنامه کیهان بنا دارد بگوید نه! عقلانیتی در کار نیست و تن دادن به رای مردم از سر اجبار و برای جلوگیری از افزایش بحران در کشور بوده است. هرچه مردم به رغم همه محدودیت های ساختاری، که همچنان برپاست، به کمترین نسیم امید دل خوش می کنند و می خواهند فصل تازه ای از کار و تلاش را در کشور به راه اندازند، کیهان همچنان در نفیر ناامیدی می دمد و می خواهد امید مردم را به یاس مبدل کند. این سیاست کیهان البته به مذاق دشمنان جمهوری اسلامی و دوستداران برانداختن آن، خوش می نشیند که امیدوارند تحول تازه و آمدن حسن روحانی به نتیجه ای نرسد اما برای مردم ایران، که به تغییر و بهبود اوضاع دل بسته اند، و برای دلسوزان کشور که می خواهند راه گفت و گو بر سر برچیدن بساط فضای امنیتی را باز کنند نگران کننده است.

مشکل روزنامه کیهان این نیست که در برابر تحولات کشور، دیدگاه ها و خواسته های بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی را باز گو می کند که می خواهند مسیر نادرست خود را به زور تحمیل های امنیتی خشونت بار یا ملایم به کرسی بنشانند. تا اینجای ماجرا فی نفسه بد نیست. همه دیدگاه ها باید رسانه خود را داشته باشند و حرف خود را با صراحت تمام بزنند. مساله اینجاست که روزنامه کیهان عادت کرده است از زبان رهبر جمهوری اسلامی و به عنوان برملا کننده حرف دل آقای خامنه ای سخن بگوید؛ ادعایی که تحولات پیش از انتخابات و سخنان اخیر آقای خامنه ای نشان داد درست نیست. کیهان هرجا نمی تواند مستقیم یا غیر مستقیم از جانب آقای خامنه ای حرف بزند، به زبان تهدید و از جانب دستگاه های امنیتی حرف می زند تا به جای استدلال با تهدید حرف خود را حتی به مقام های کشور بقبولاند. تازه ترین نمونه، پاسخ روز یکشنبه کیهان به دو نامه گروهی از شهروندان جمهوری اسلامی ایران برای مطرح کردن خواسته های خود است:یکی نامه ای که گروهی از روزنامه نگاران نوشته  و خواستار دادن اجازه فعالیت به انجمن صنفی روزنامه نگاران شده اند و دیگری نامه ای که گروهی از شهروندان برای تاکید بر ضرورت رعایت حقوق اقلیت های دینی و رسیدگی به برخورد غیرعادلانه با دانشجویان رد صلاحیت شده از سوی دستگاه های امنیتی نوشته اند.

من نمی خواهم در اینجا به شرح خواسته هایی بپردازم که در آن نامه ها آمده است ـ که خود شرحی است پر آب چشم ـ اما می خواهم توجه آقای روحانی، مقام های جمهوری اسلامی و در درجه نخست شخص آقای خامنه ای یا هرکه را از نزدیکان دلسوز اوست به /khabaronline.ir/detail/301159/Politics/parties>پاسخ کیهان جلب کنم.

واقعیت این است که شهروندان، از هر موضع که باشند و حتی اگر از نظر کیهان مجرم هم باشند حق دارند خواسته های خود را بگویند. اما کیهان همین حق ابتدایی را به رسمیت نمی شناسد. در حالی که خطاب نامه ها به آقای روحانی است، کیهان به خود اجازه می دهد از جانب او پاسخ بدهد که به معنای ضمنی گرفتن حق پاسخ دادن از رییس جمهوری منتخب مردم است. کیهان نه تنها از جانب آقای روحانی پاسخ می دهد بلکه به خود اجازه می دهد از قول قوه قضاییه، وزارت ارشاد، وزارت کشور و وزارت علوم سخن بگوید و به جای اینکه بگذارد مقام های مسوول به درخواست ها رسیدگی کنند ماجرا را تبدیل به یک پرونده امنیتی می کند تا به جای گفت و گو در باره خواسته ها، نویسندگان آن را تهدید کند. در کجای دنیا وقتی شهروندانی با نهایت ادب و با احترام به قانون اساسی کشور و با احترام به رهبر و رییس جمهوری کشور خواسته خود را ابراز می کنند با این زبان با آنها حرف می زده می شود؟ کیهان چگونه به خود اجازه می دهد از قول رهبر جمهوری اسلامی مردم را بترساند که خواسته های خود را بیان نکنند؟ آیا رهبر جمهوری اسلامی می داند که به نام او چنین با مردم سخن می گویند؟ من تردید دارم که اگر آقای خامنه ای می خواست به این نامه ها پاسخ دهد با لحن کیهان سخن می گفت. کیهان به جای زبان همدلی و گفت و گو، زبان دشمن سازی را پیش می گیرد تا آنان که به بهتر شدن اوضاع در این شرایط امید بسته اند به این باور برسند که از خیر سخن گفتن با رهبران جمهوری اسلامی بگذرند.  گویی کیهان می ترسد که با رایج شدن زبان همدلی و با پرهیز از دشمن تراشی، دیگر ضرورتی برای هزینه کردن بودجه کشور در جایی مثل کیهان نباشد. چون تجربه نشان داده است که کیهان همه تشکیلات و رسانه خود را برای جنگ با خواسته های مردم آرایش کرده است نه برای گفت و گو و همدلی و اعتدال. کیهانیان می دانند که اگر قرار باشد رهبر جمهوری اسلامی روابط عمومی و رسانه ای برای همدلی و گفت و گو با مردم بخواهد این رسانه، کیهان نیست. کیهانیان نشان داده اند که نمی خواهند در بر پاشنه ای بچرخد که رهبر جمهوری اسلامی به جای داشتن رسانه ای که به مردم چنگ و دندان نشان می دهد رسانه ای داشته باشد که لبخند بزند و با روی گشاده با مردم سخن بگوید. آن گونه که اقتضای زمانه تازه ای است که مردم عزم آغاز آن را در انتخابات نشان داده اند.  کیهان نه تنها به جای دیگران سخن می گوید و نه تنها یک حق قانونی را به یک پرونده امنیتی تبدیل می کند بلکه، پاسخ های نادرست می دهد: "اکنون نيز طرح حقوق شهروندي و به دنبال آن ادعاهايي واهي عليه نظام جمهوري اسلامي از سوي طيف بيروني و بدخواهان ملت ايران، در راستاي هجمه به ساختارهاي حقوقي نظام است که البته طرفي نخواهند بست، چرا؟ چون آحاد ملت ايران بارها و در عمل و از جمله انتخابات 24 خرداد ثابت کرده‌اند که مدافع ساختارهاي حقوقي نظام هستند و اعتماد آميخته به باورشان به اين ساختار و ساز وکارها را به جهانيان نشان دادند." یک بار دیگر این بخش را که ملایم ترین بخش و به ظاهر منطقی ترین بخش پاسخ کیهان است بخوانید. هر کس این متن را بخواند وا می ماند که ادعای روزنامه نگاران برای باز کردن انجمن صنفی چه ربطی دارد به اعتماد به نظام حقوقی؟ آیا رای دادن در انتخابات نشانه این است که حقوق شهروندی در شمار خواسته های ملت نیست؟ کیهان نه تنها خواسته های اکثریت رای دهندگان را نادیده می گیرد بلکه از رای آنان علیه خودشان استفاده می کند. گویی کیهان به اندازه آنان که برانداز هستند از رای دادن مردم ناخرسند است. آیا این ناخرسندی و بی اعتنایی به حقوق شهروندان را باید به حساب حرف رهبر جمهوری اسلامی و رییس جمهوری منتخب مردم گذاشت؟  خشم کیهان از مطرح شدن حقوق شهروندی و مانند آن همین جا پایان نمی یابد. نویسنده یادداشت روز کیهان نمی تواند پنهان کند که آنچه کیهان را عصبانی کرده تنها خواسته بازگشایی انجمن صنفی یا رعایت حقوق شهروندی نیست. و عجولانه دارد به خواسته ای دیگر پاسخ می دهد: "طبيعي است کساني که طبق قانون و براساس راي دادگاه صالح به جرايم امنيتي محکوم شده‌اند بايد مجازات قانوني اعمال متجاوزانه و جنايت‌کارانه‌شان را تحمل نمايند. درخواست آزادي براي محکومان فتنه که به حقوق مسلم ملت ايران خدشه وارد کردند ولو با ژست حقوق شهروندي، نقض حقوق شهروندان و مردماني است که خالصانه و با شور و شعور، حماسه آفريدند."  به این ترتیب کیهان دارد به خواسته آزادی رهبران اعتراضات پس از انتخابات و زندانیان سیاسی آن پاسخ می دهد و آن هم پاسخی مغایر با پاسخی که آقای روحانی به عنوان رییس جمهوری منتخب مردم داده است. آقای روحانی در نخستین مصاحبه مطبوعاتی خود پس از انتخاب شدن گفت که این موضوع را در گفت و گو با روسای قوای دیگر مطرح کرده و پیگیری می کند. اما کیهان در اینجا بازهم دارد به جای سران سه قوه نه تنها پاسخ می دهد. که با لحنی حرف می زند که گویی این پاسخ از جانب آقای خامنه ای است به آقای روحانی. به این ترتیب کیهان می کوشد تا با دامن زدن به اختلاف میان رهبران جمهوری اسلامی راه را برای حفظ فضای امنیتی در کشور باز کند؛ درست در برابر آنچه مردم خواسته اند. ماجرا به همین جا ختم نمی شود، کیهان در واقع می کوشد رهبر جمهوری اسلامی را در برابر خواسته های مردم قرار دهد و خود را به عنوان تنها مدافع رهبر جا بزند.  گردانندگان روزنامه کیهان آنچنان چشم خود را بر واقعیت بسته اند که به جای توجه به حرف آنان که انتخابات را برده اند یک سره به مقابله با آنان برخاسته اند و اگر این سخن آقای خامنه ای را بپذیریم که او از رای مردم پشتیبانی می کند، معنای این رفتار آن است که کیهان، دانسته در برابر آقای خامنه ای ایستاده است تا توان ادامه راهی را که نظام برگزیده از رهبران آن بگیرد. شاید زمان آن رسیده باشد که که رهبر جمهوری اسلامی به یافتن سخنگویی معتبرتر از کیهان برای بیان مصالح نظام فکر کند. شاید این هم یکی از ثمره های دوران اعتدال و عقلانیت و شادی باشد.

 امروز رييس جمهور منتخب و همكاران ايشان بايد به نحوي عمل كنند كه گرايش هاي مختلف سياسي و همچنين اركان مختلف حاكميت خود را بازنده انتخابات تلقي نكرده و به تدريج همه باور كنند كه كل كشور و نظام، مي توانند برنده اين تحول باشند. هر چند ايجاد اين باور در فضاي سياست زده و انباشته از بدبيني تاريخي و نهادينه شده بين جناح هاي سياسي كشور ما كار آساني نيست ولي در شرايط فعلي دو عامل مي تواند تا اندازه يي تحقق اين مساله را تسهيل كند.

اول اينكه عملكرد هشت ساله آقاي احمدي نژاد ودولت وي چنان نارضايتي گسترده يي ميان مردم و همه سياست ورزان با گرايش هاي مختلف ايجاد كرده و به آنها لطمه زده كه تاحدي انعطاف پذيري و تحمل آنها درقبال يكديگر را بالابرده است.

دوم و مهم تر، اينكه رييس جمهور جديد، آقاي دكتر روحاني، از پشتيباني تقريبا بي سابقه طيف گسترده ومتنوعي از نيروهاي سياسي و اجتماعي برخوردار است. در اين انتخابات هرچند گفتمان اصلاح طلبي مورد اقبال مجدد مردم قرار گرفته ولي اين پديده جديدي است كه آقاي خاتمي وآقاي ناطق نوري كه در انتخابات سال 76 نماد دو جناح اصلي سياسي كشور و رقيب يكديگر در انتخابات آن سال بودند و آقاي هاشمي رفسنجاني كه همواره بين دوجناح حركت مي كردند همگي در اين انتخابات از يك نامزد حمايت كرده اند. اين پديده نشان دهنده گسترش طيف نيروهاي خواهان تغيير واصلاح است كه بي تدبيري ها و خردگريزي هاي سال هاي اخير در مديريت كشور آن را به مراتب فراتر از يك جناح سياسي برده است و طبعا سرمايه و پشتوانه يي بزرگ و كم سابقه براي رييس جمهور جديد خواهد بود.

اين شرايط به همراه خط مشي اصلاحات واعتدال اعلام شده به وسيله آقاي روحاني مي تواند زمينه ساز بهره برداري مطلوب از اين بزنگاه تاريخي جديد باشد و دوراني را رقم بزند كه درآن كشور بتواند گامي به جلو برداشته و مسير پيشرفت هاي بعدي را نيز هموار كند به نحوي كه در اين فرآيند همه خود را برنده احساس كنند.

البته شرط لازم براي پيشبرد و موفقيت اين رويكرد از يك طرف كاهش تقابل ها وتخريب ها و عبور از دوران نفرت پراكني ها و ملكوك كردن هاست كه متاسفانه در سال هاي اخير به صورت رويه يي عادي در آمده است. از طرف ديگر بايد از افراطي گري ها و تندروي ها وايجاد انتظارات غير قابل حصول پرهيز كرد واز تجارب تلخ و شيرين گذشته درس آموخت. طبيعتا در شرايط سخت و بغرنج فعلي كشور نبايد از دولت جديد انتظار معجزه داشت و به مطالبات دامن زد. اين دولت اگر موفق شود فقط كشور را روي ريل اصلاح واعتدال قرار داده و آن را در مسير توسعه و پيشرفت متوازن و تامين حقوق ملت يك گام به پيش برد و زمينه ساز دولتي پس از خود شود كه روي همين ريل حركت كند كارنامه يي قابل قبول خواهد داشت.

پیک نت  15  تیــــــــــــر

 
 

اشتراک گذاری: