امروز (دیروز) در ایران " روز قلم " است. در سال 1381 به
پیشنهاد انجمن قلم 14 تیر "روز قلم " اسم گذاری شد. مادر بزرگم
مهربون بود و دانا، به مدرسه نرفته بود، اما می توانست قرآن
بخواند. خاطرم هست هر بار که به خانه اش می رفتیم , قبل از
آنکه پاسخ سلام ما را بدهد با چهره ای خندان همانطور که در
ایوان خانه به استقبال ما می آمد می خواند :
قلم گفتا, که من شاه جهانم
قلمزن را به دولت می رسانم
و بعد می پرسید:
درسهات رو خوندی؟ حالا چندم شاگردی؟
آن حرف در گوشه ای از قلب و ذهنم برای همیشه نشست تا به امروز.
اون روز مهربونی بی حدش مرا به خانه اش میکشاند. امروز می فهمم
"قلم" یعنی چه و این که برای خوب زندگی کردن باید "دانا" بود.
در شهری که زندگی می کنم امروز مراسم کوچکی بمناسبت روز قلم
گرفته بودیم. تمام مدت به مادر بزرگ فکر می کردم و آن شعری که
میخواند در گوشم طنین داشت.
و این شعر برای دوستی که کنار دستم نشسته بود و مرتب روسری اش
را عقب و جلو می کرد خواندم:
به سر نیامده طومار عمرجهدی کن
که چون قلم ز تودر هر قدم اثر باشد
پیک نت 15
تیــــــــــــر |