هشتم ماه مارس 1963 حزبی میهن پرست و ملی با نام " حزب
سوسیالیست متحد عربی " (حزب بعث ) در سوریه قدرت را به دست
گرفت. از آن تاریخ به بعد چرخشی تعیین کننده در سیاست های
داخلی و خارجی این کشور انجام گرفت. اولین قدم در سیاست خارجی،
در پیش گرفتن سیاست های ضد استعماری بر علیه غرب و ایجاد رابطه
با اتحاد شوروی و دیگر کشور های سوسیالیستی وقت بود.
چند ماه پس از به قدرت رسیدن حزب بعث در سوریه، روزنامه
"الثوره" ارگان حزب سوسیالیست متحد عربی در سوریه اتشار یافت.
این روزنامه یکی از پر تیراژ ترین روزنامه های این کشور به
شمار می آید . این نشریه به مناسبت پنجاهمین سال روز انتشار
خود، مصاحبه ای با "بشار اسد" رئیس جمهور سوریه انجام داده
است، که ترجمه فارسی آن را می خوانید:
س – در مواقع بحرانی غالبا صحبت از سرزمین ما می شود، چه پیش
آمده که سوریه نمی تواند از همه فرزندان خود حمایت کند؟
ج- در واقع وطن به مفهوم سرزمینی است با گروه های اجتماعی
معین، با فرهنگ و آداب و رسوم مشترک و خاص. زمانی که همه ما در
عرصه های مختلف مشترکات داریم، معنی آن داشتن یک سرزمین واحد
است . در این مورد باید توضیح بیشتری بدهم .
زمانی که استعمار گران از کشور ما بیرون رانده شدند به معنی
پایان یافتن دخالت های آن ها در امور داخلی ما نبود.
استعمارگران اروپایی چه به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم همواره
سعی کرده اند بین گروه های اجتماعی شکاف ایجاد کنند تا بتوانند
سیطره خود را حفظ کنند .
خطر ناک ترین وضعیت ممکن تقسیم سرزمین یک کشور نیست؛ بلکه
انشقاق و جدائی بین فرهنگ و سنت های اجتماعی مردم در یک سرزمین
است .
باید به گذشته بازگشت و ریشه های انشقاق های فرهنگی را باز
شناخت. در مورد منطقه ما، فرقه گرایی و تفرقه افکنی برمی گردد
به زمان امویان و در ادامه سیاست آن ها عباسیان تا تاریخ
معاصر؛ یعنی اشغال سر زمین فلسطین. این خط جدائی با سر بر
آوردن "اخوان المسلمین" در کشورهای عربی شدت بیشتری به خود
گرفت. علی رغم استقلال برخی از کشورها از جمله سوریه، نفوذ "
اخوان المسلمین" گسترش پیدا کرد .
"اخوان المسلمین" در کشورهای منطقه نقش مخربی داشته است. آن ها
در اتحاد و یگانگی مردم تفرقه ایجاد کرده اند. شعار آن ها "امت
اسلامی" است! معنی این شعار انحرافی یعنی یک کشور برای
مسلمانان و کشور دیگری برای غیر مسلمانان، از جمله ملی گراها .
استعمار گران برای اعمال سیاست های تجاوز گرانه، بسیار از این
نوع ابزارها در آستین خود دارند. جنگ ها و برادر کشی های
سالیان طولانی در لبنان حکایت فاجعه بار چند دسته کردن مردم آن
کشور است. کشوری که مردم آن به لحاظ تمدن و فرهنگ تفاوت اساسی
با هم ندارند.
نشانه خطرناک دیگر سیاسست تفرقه بینداز و حکومت کن استعمار
گران سازمان دادن و بر پا کردن تشکیلات "القاعده" در مقابل
انقلاب ایران بود. یکی از شعار های محوری مردم و حکومت ایران
حمایت از مردم فلسطین یعنی همبستگی با مردم منطقه بود. شعاری
که می توانست منجر به نزدیکی و هم دلی بر ضد استعمار گران
باشد.
در نتیجه هر کجا استعمار گران روزنه نفوذی برای جدائی و انشقاق
پیدا کنند فرصت را غنیمت خواهند شمرد. سعی ما در سوریه بر آن
است تا هر چه بیشتر روزنه ها را ببندیم و مانع از فاجعه های
بیشتری گردیم . به همین دلیل ما سوریه را برای همه سوری ها می
خواهیم .
س- نظر شما در مورد وضعیت " اخوان المسلمین " و جامعه مصر چیست
؟
ج- آن چه در مصر می گذرد سقوط سیاست های " اخوان المسلمین " در
تحمیل نوع خاصی از اسلام به مردمی با تمدنی دیر پا است . آن ها
سعی داشتند با ابزار اسلام به هدف های سیاسی خود دست یابند.
جای مذهب را با سیاست نمی توان
تغییر داد . سیاست امری است جدا و مذهب امر دیگری. شکست "اخوان
المسلمین " سرانجامی محتوم داشت و در عمل هم شاهد بودیم. نمی
توان برای مذهب موقعیتی ورای سیاست قائل شد. این ها دو موضوع
متفاوتی هستند. در هر کجا سیاست تابعی از مذهب شد شکست آن حتمی
است.
س- به نظر شما "اخوان المسلمین" از اول قصد فریب مردم مصر را
داشتند و یا مردم در عمل به ماهیت آن ها پی بردند؟
ج- زمانی که صحبت از مردم مصر می شود نمی توان رشته پیوند های
عمیق مصری ها ، سوری ها ، عراقی ها و دیگران را در این منطقه
نادیده گرفت. مردم ما تاریخ مشترک دارند. آن ها را به طورموقت
می توان فریب داد ولی در طولانی مدت فریب آنها امری است غیر
ممکن. مصری ها همواره در برافراشتن پرچم آزادی خواهی در بین
کشورهای عربی پیشتاز بوده اند و منبع الهام برای آن ها. دروغ
"اخوان المسلمین" از همان فردای انقلاب عربی از دید مردم مصر
پنهان نماند و در عمل هم دیده شد که در عرض یک سال مردم این
کشور برای برچیدن بساط آنان به میدان آمدند. نقش مخرب و تفرقه
افکنانه فرقه "اخوان المسلمین" در کشور های عربی و از جمله در
سوریه هم مصداق عینی دارد . این فرقه در دهه 70 قرن گدشته با
تلاش فراوان سعی بر آن
داشت تا گروه های اجتماعی را در سوریه به جان همه انداخته و
"وظیفه " خود را در کشور ما انجام دهد. سوری ها از آن حوادث
درس های مهمی گرفتند.
س- عده ای بر این باورهستند که یکی از دلایل آمدن مردم مصر به
خیابان ها اطلاعیه "مرسی" برای قطع ارتباط دیپلماتیک با سوریه
است. طبق گزارش خبر گزاری "رویتر" زمانی نظر ارتش مصر نسبت به
"مرسی" تغییر پیدا کرد که او قطع ارتباط دیپلماتیک با دولت
سوریه و تایید مخالفان او را اعلام کرد.
ج- من نمی توانم از طرف مصری ها سخنی بگویم. طبق گفته "ولید
معلم " وزیر امور خارجه و مسئول امور پناهندگان دولت ما، تا
چند هفته قبل از تصمیم به قطع ارتباط دیپلماتیک، روابط بین ما
وجود داشت. بر آورد روزنامه نگاران سر شناس مصری اینست که آن
ها در این مورد سیاست اشتباهی را پیش برده اند. سال های طولانی
مصر و سوریه با هم روابط دوستانه سیاسی – نظامی استراتژیک
داشته اند. مگر می توان با یک فرمان ارتباط های تاریخی دو کشور
را قطع کرد؟ ارتباط میان سوری ها و مصری ها به زمان فراعنه
مصر بر می گردد. یک چنین پیوندهای عمیق برادرانه بین دو ملت را
نمی توان در قرن 21 با فرمان های فرقه ای و فرقه گرایانه از هم
گسست. این عمل واقعا شرم آور است .
پیک نت 16
تیــــــــــــر |