ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

18 تیــــــر  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

بازندگان انتخابات 92
نگران عواقب این باخت اند!

 
 
 
 

دوران دشوار برای آن بخش از حاکمیت جمهوری اسلامی که انتخابات 92 را باخت، هنوز آغاز نشده است. این دوران با حساب و کتاب خواهی بابت فاجعه ای که برای کشور آفریده اند آغاز می شود.

گزارشی که "عیسی کلانتری" در مصاحبه با روزنامه قانون، از فاجعه تولید کشاورزی در کشور ارائه داد و آن آینده ای که برای ایران ترسیم کرد، نه یک گزارش بود و نه یک مصاحبه، بلکه یک ادعانامه ملی بود، بویژه علیه 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، خود او و آنها که از وی حمایت کردند. علیه آنها که فضای سیاسی و مطبوعاتی در کشور را بستند، سانسور و سرکوب را حاکم کردند و در پناه فضائی امنیتی و نظامی با مملکت آن کردند که در گزارش عیسی کلانتری بخشی از آن منعکس شده است.

امثال احمدی جنتی و مصباح یزدی، شیخ محمد یزدی و احمد خاتمی، شریعتمداری و بقیه آنها که در رکاب آقای خامنه ای حرکت کردند، زندان ها را پر کردند و زشت ترین سیما را در چندین کانال به خانه های مردم بردند تا دروغ را نهادینه کنند. آنها که چهره های ملی و میهن دوست را اگر نکشتند و یا زندانی نکردند، خانه نشین کردند. آنها که کاغذ مجانی و بودجه بی حساب در اختیار کیهان شریعتمداری گذاشتند تا با مردم و زندانیان و چهره های ملی و حتی اصلاح طلبان درون حکومتی جنگ روانی کند. آن مصاحبه و یا گزارش عیسی کلانتری، تنها گوشه ای از ادعانامه یک ملت علیه این دار و دسته فاجعه ساز و جنایتکار است. آنها فضای مطبوعاتی و رسانه ای را بستند، اینترنت را از نفس انداختند، سایت های خبری را فیلتر کردند تا در پناه فضای بسته با مملکت آن کنند که عیسی کلانتری گفت. و امروز نیز وحشت زده فرار به جلو را آغاز کرده ودرمخالفت با باز شدن فضای سیاسی و مطبوعاتی جامعه به حسن روحانی هشدار می دهند و حتی او را تهدید می کنند. آنها بدرستی از آینده ای که در مقابلشان است وحشت کرده اند، آنها که احمدی نژاد حمایل سلحشوری به گردنشان آویخت (سرلشگر فیروزآبادی) و جایزه بهترین روزنامه نگار را  دو دستی تقدیمشان کرد(حسین شریعتمداری).

آنها حق دارند از کمتر شدن فشار بر مطبوعات و رسانه های اینترنتی وحشت داشته باشند، زیرا امثال عیسی کلانتری سر از مطبوعات و رسانه ها در می آورند و مردم را با عمق وقایع آشنا می کنند و این یعنی همان فاجعه ای که از آن وحشت دارند.

زنجیر از پای مطبوعات و رسانه ها، گام به گام باید باز شود. بی تاخیر هم باید چنین شود. پاسخ امثال شریعتمداری را دولت نباید بدهد، مجلس هم نباید بدهد، مطبوعات آزاد باید بدهند. با انتشار اخبار واقعی، با انتشار مصاحبه های غیر دستوری، با ارائه اطلاعات و آمار و ارقام و.... دوران بستن سنگ و رها کردن سگ گذشته است. آنگونه که عیسی کلانتری می گوید "پای موجودیت ایران در میان است". کمک دولت به مطبوعات حکومتی باید متوقف شود، توزیع کاغذ مجانی باید قطع شود و درآمد و مخارج هر نشریه ای در پایان هر سال باید اعلام شود. تیراژ هر روزنامه و نشریه ای در صفحه اول آن باید اعلام شود. هر روزنامه ای که می خواهند ارگان نهاد و یا حزب و سازمانی باشد باید در صفحه اول آن، این وابستگی را اعلام کند تا مردم تکلیفشان را با آنها بدانند. دادگاه مطبوعات با حضور هیات منصفه واقعی و منتخب باید راه اندازی شود. در اینصورت است که هر نشریه ای مجبور است پای خود را باندازه تیراژ و آگهی اش دراز کند و این آغاز مرگ کیهان شریعتمداری است. این مرگ را با همین شیوه می توان شامل حال بسیاری از نهاد و سازمان هائی که علیه مردم جنگ روانی می کنند نیز کرد. در اینصورت است که مرگ موسسه مصباح یزدی فرا می رسد. یک گام جلوتر: امام جمعه ها را جمعیتی که به آنها اقتدا می کند باید تعیین کند نه دهن دریدگی ها و بند و بست های قدرت در پشت صحنه!

گزارش عیسی کلانتری می گوید: هیچ چاره ای نیست. زمانی هم در اختیار نیست. فاجعه پشت در تک تک ایرانی ها خوابیده است. آن گزارش را اگر خوانده اید (اینجا)  چند بار دیگر هم بخوانید و اگر نخوانده اید نه یکبار که چند بار بخوانید تا بدانید چرا فاجعه پشت در خانه تک تک ایرانی ها خوابیده!

پیک نت  18  تیــــــــــــر

 
 

اشتراک گذاری: