چند سخنرانی "جلیلی" دبیر شورای عالی امنیت ملی که نامزد
انتخابات ریاست جمهوری شده، نشان داد که او نیز
از
نظر افکار یک احمدی نژاد دیگر است و یگانه تفاوت آنها با هم،
پرحرفی احمدی نژاد و کم حرفی جلیلی است. نخستین سخنرانی جلیلی
در دانشگاه و برای دانشجویان بسیجی با محور تبلیغات انتخاباتی
بود که اصلا کسی نفهمید او چه می خواهد بگوید و به همین دلیل
هیچ سایت و نشریه ای به آن پوشش خبری نداد. دومین محفلی که او
دهان گشود، در جلسه طلاب حوزه علمیه قم بود که مصداق این شعر
سعدی بود:
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد.
جلیلی که تاکنون معلوم نبوده در دیدار با "کاترین اشتون"
همآهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه 1+5
برای مذاکرات اتمی چه منطق و استدلالی داشته و چگونه سخن گفته،
در دیدار با طلاب قم حرف هائی زده که باید حیرت کرد چنین فردی
را برای مذاکره اتمی می فرستاده اند.
جلیلی در جلسه طلاب گفت:
در یکی از اوقات غیر رسمی، من از آقای سولانا پرسیدم که شما
علیرغم این که میدانید که ما سلاح هستهای نداریم، این چنین
به ما فشار میآورید. این در حالی است که سی سال با ما مقابله
کرده اید و به جای نرسیدهاید در حالی که در دیگر کشورها حتی
رژیم مخالف خودتان را عوض کردهاید. چرا در مورد ایران به
نتیجه نرسیدهاید؟
(دعوت
و تشویق غیر مستقیم برای حمله نظامی به ایران)
دو نکته وجود دارد که باعث شده نظام ما در مقابل اروپاییها و
غربیها تسلیم نشود. یکی اینکه این نظام به پشتیبانی مردم محکم
ایستاده است. و دیگر این که یک اندیشه پشت این نظام هست که فقط
براساس رای نیست که براساس عقیده است. و مردمی که به این
اندیشه معتقد هستند، حاضرند جان خود را برای این نظام بدهند
زیرا افرادی که باور و ایمان به این اندیشه پیدا میکنند
حاضرند جان خود را برای این اندیشه بدهند.
من به ایشان گفتم شما بیخود دنبال بمباران نطنز و اصفهان و
امثالهم هستید، این اندیشه مرکزش در قم است و شما باید قم را
بزنید . در عرصه شخصی وقتی مشکلات زیاد میشود، با توکل به خدا
شاهد حل شدن مشکلات هستیم.
رئیس جمهور باید تابعی از ولایت فقیه باشد و این باید در عمل
نشان داده شود. سوال کرده اند که اگر نظر من با ولی فقیه مخالف
بود، چه میشود، پاسخ بسیار روشنی دارد و آن اینکه در نظام
جمهوری اسلامی ایران، ولایت فقیه، فصل الخطاب در همه زمینه
هاست. ولایت فقیه امروز بعد از گذشت 34 سال
توانسته است نظامی را سرپا کند که در همه زمینهها پیشرو است.
انقلاب کوبا، خیلی قبل از انقلاب ما بود. انصافا یکی از معدود
انقلاب هایی که توانسته است بر مبانی خود پافشاری کند، نظام
کوباست. فشارها و تحریم های زیادی علیه آن اعمال شده است، و
مقاومت خوبی کرده است اما وقتی وارد هاوانا میشوید، انگار
وارد یک جای فریز شده در 50 سال قبل میشوید.
(جلیلی
نمی گوید که 70 در صد مردم ایران در فقر بسر می برد و 30 درصد
در ناز و نعمت ناشی از دلالی و واردات و در کوبا هرچه هست را
همه دارند. در یک خطر خارجی جدی همگان خواهند دید که تفاوت
کوبا و کره شمالی با جمهوری اسلامی متکی به خرافات و ارتجاع
مذهبی و اختلاف هول انگیز طبقاتی چه پیش خواهد آمد.)
کوبا مقاومت کرده است ولی پیشرفته نداشته است. ایران زمانی به
عنوان ژاندارم منطقه بود، ارتقای نقش پیدا کرده است و در یک
طرف مینشیند و طرف دیگر 6 قدرت دیگر جهان مینشیند، این از
ظرفیت های ایجاد شده در نظام ولایت فقیه است.
ما باید گفتمان مقاومت را در جامعه و حکومت، ساری و جاری کنیم.
اگر جریانی آمد گفت که مقاومت به ضرر کشور است و مصالحه باید
انجام شود، باید با شواهد فراوانی که وجود دارد، به شکل اقناعی
اشتباه بودن آن را ثابت کنیم.
کار و دستاوردها نباید لزوما در چهار سال بروز کند. ممکن است
شما بگویید ما به فضای سبز نیاز داریم و شهردار فعلی قم که یک
برادر زحمتکشی است، بیاید و نهال کاری کند و دوره اش تمام شود
و برود و همه بگویند کاری نکرد اما حاصل فعالیت ایشان، 40 سال
بعد قم را به شهری زیبا تبدیل کند.
یکی از بحث های مهم و اساسی دولت دهم، سفرهای استانی بود. این
سفرها کارش این بود که دولت از ماشینی که ایستاده بود و راه
نمی رفت پیاده شد و به استانها دوید و مشکلات را دید و دستور
حل داد تا این ماشین خودش را برساند.
اما صرف سفرهای استانی کافی نیست. باید
سفرهای وزارت خانه ای داشت. نه
اینکه در این وزارتخانهها کاری نشود، نه سازو کارها ایراد
دارد و اتفاقا ان کسی هم که آنجا نشسته، از این شاکی است.
شورای عالی امنیت ملی باید تهدیدهای امنیت ملی را رصد کند و
آنها را خنثی کند. در شرایط فعلی تهدیدها فرق کرده است و از
ماهیت نظامی به بسترهای دیگر مثل بستر اقتصاد رسیده است. اگر شرایط سال 88 را بشناسید، فتنه را
میشناسید. کشور در یک نقطه اوج بود و دشمن همه تلاشش را کرد
تا نظام را از یک نقطه اوجی که رسیده بود، با تکیه بر
داخلیها، عقب بیاورد.
تدابیر و تذکرات رهبر معظم انقلاب و حضور حماسی مردم در 22
بهمن، باعث دستاوردهای مثبت در گفتگوها برای جمهوری اسلامی
ایران شد.
آنها میخواستند با آوردن بیشترین فشار، نقاط قوت ما را مانند
سوریه، به نقطه ضعف تبدیل کنند. چه کسی میتواند انکار کند که
در بحث سوریه، جمهوری اسلامی ایران و کشورهایی مثل روسیه در یک
طرف بودند و بقیه جهان در طرف دیگر.
من به آقای اردوغان – نخست وزیر ترکیه- گفتم که اگر یک هفته
فشارهایی که به سوریه آورده شد، به دولت شما میآمد، فلج
میشدید. آقای لاوروف صبح امروز در رادیو میگفت که
در اجلاس ژنو 2 بدون ایران کاری پیش نمی رود و این یعنی پیروزی
ملت ایران.
من وارد بحث های حاشیه ای نمی شوم زیرا عرصه ای که امروز وارد
آن شده ایم یک عرصه جدی است.
من به دوستانی که با قصد خیر وارد این عرصه شدند و شورای
نگهبان به هر دلیلی صلاحیت ایشان را تایید نکرد، تبریک
میگویم. ایشان با قصد خیر و نیت درست وارد شدند و ثوابش را
بردند.
پیک نت 4
خـــــــرداد |