انتخابات ریاست جمهوری که قرار است 24 خرداد در ایران برگزار
شود، مهم ترین انتخاباتی است که تاکنون درایران برگزار شده
است. برای نخستین بار، در انتخابات ریاست جمهوری ایران، بحران
داخلی در پیوند مستقیم با بحران خارجی قرار گرفته است و این
انتخابات باید بتواند راهی را برای حل هر دو بحران پیدا کند.
شیرازه از هم گسیخته نظام، عمیق ترین اختلافات در دستگاه
حاکمه، پول ملی سقوط کرده، فقر و گرانی ناشی از بحران اقتصادی
مستقیما در ارتباط است با تحریم بین المللی ایران، جنگ در
سوریه، خطر جنگ داخلی در عراق، بن بست فعالیت اتمی در ایران و
انزوای سیاسی – بین المللی جمهوری اسلامی. و این در شرایطی است
که دولت ماجراجوئی که در 4 سال اول با فریب مردم از آن ها رای
گرفت و بر سر کار آمد و در چهار سال دوم با کودتا ابقاء شد و
زندان ها را لبریز از زندانیان سیاسی کرد، خیال ندارد به این
آسانی صحنه را ترک کند. دراین میان، وضع رهبر جمهوری اسلامی که
حامی مستقیم این دولت و برنامه های سیاسی واجتماعی و اقتصادی
آن بوده از موقعیت رئیس جمهوری که در آخرین سفرش به تبریز
(دیروز) از مردم کتک خورد، بهتر نیست.
شاید مهم ترین خبر هفته گذشته که از عمق وحشت، از هم گسیختگی و
بحران در قلب حاکمیت حکایت داشت، دو خبر مربوط به دو سخنرانی
باشد. نخست سخنرانی فرمانده کل سپاه پاسداران ( سرلشگر عزیز
جعفری) در جمع واحدهای دستچین شده بسیج با نام "صالحین" و دومی
سخنان علی اکبر ولایتی که تنها وزیر خارجه بیت رهبری و یا
مشاور عالی رهبر در امور بین المللی نیست، بلکه 33 سال است که
بند ناف ایشان از ناف رهبر جدا نشده است و اگر ریاست جمهوری را
رهبر توانسته بود با تغییر قانون اساسی تبدیل به نخست وزیر
کند، او قطعا پس از احمدی نژاد از سوی خامنه ای به نخست وزیری
برگمار می شد. (ادامه)
فرمانده کل سپاه پاسداران در سخنرانی خود برای گردان های
"صالحین" که وظیفه نقش آفرینی در پای صندوق های رای را دارند،
با اشاره به سخنرانی نوروزی رهبر در مشهد گفت: "گاهی ما بدلیل
مشغله هائی که داریم توجه به سخنان مقام رهبری نمی کنیم"
از "گاهی" و از "مشغله" که بگذریم، آنوقت آشکار می شود که
موقعیت رهبر و فرمانده کل قوا به جائی رسیده که حتی صالحین
بسیج هم گوششان به حرف های او بدهکار نیست. چنان که فرمانده کل
سپاه، یکماه واندی پس از آغاز سال نو و سخنرانی رهبر در مشهد،
گردان های صالحین را که گفته می شود شمارشان 5 هزار نفر است
جمع کرده تا به آنها بگوید رهبر در مشهد، درباره انتخابات چه
گفت!
علی اکبر ولایتی نیز همزمان با حضور فرمانده کل سپاه در جمع
"صالحین بسیج" در یک همایش انتخاباتی، در جمع دانشجویان گفت:
"در هر گوشه کشور منتظر حادثه و بدتر شدن اوضاع هستیم."
همین دو اظهار نظر کافی است تا معلوم شود در بیت رهبری و در
خصوصی ترین دیدارهای رهبر با امثال فرمانده کل سپاه و عالی
ترین مشاور بین المللی اش چه می گذرد.
نگاهی بیاندازیم به پیوند بحرانی که جمهوری اسلامی در عرصه بین
المللی درگیر آنست و خود یکی از دو عمود انتخابات خرداد ماه
است.
در آخرین ماه های ریاست جمهوری امریکا، بموجب خبری که از محافل
سیاسی داخل کشور به پیک نت رسیده و در چند نوبت نیز منتشر شد،
نظام موقعیت خود را تقسیم به دو 6 ماه کرده بود. 6 ماه پیش از
انتخابات ریاست جمهوری امریکا و 6 ماه پس از این انتخابات تا
زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران. در 6 ماه اول،
جمهوری اسلامی به جای مانورهای نظامی و آزمایش های تحریک آمیز
موشکی، سیاست مدارا با کاخ سفید را پیش گرفت و عملا به پیروزی
"اوباما" در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری وی کمک کرد. اکنون
آشکار شده که در همان دوران ولایتی سفرهای غیر علنی و مذاکراتی
را نیز در امریکا داشته است. هدف از این یاری سیاسی، حفظ
اوباما در کاخ سفید و جلوگیری از پیروزی رئیس جمهوری از حزب
جمهوریخواه و جدی تر شدن خطر حمله نظامی مشترک اسرائیل و
امریکا به ایران بود. این سیاست به نتیجه مطلوب رسید و حال به
آخرین مراحل شش ماه دوم نزدیک شده ایم. یعنی برگزاری انتخابات
ریاست جمهوری در ایران.
شواهد نشان میدهد که هم امریکا و هم اروپا، به همان اندازه
منتظر نتیجه این انتخابات هستند که چین و روسیه در انتظار
نتیجه آن هستند. اما، هیچیک از کشورهای اروپائی و دو کشور چین
و روسیه مانند امریکا برای تاثیر گذاری روی انتخابات ایران
فعال نیستند. به همان اندازه که جمهوری اسلامی در انتخابات
دوره دوم ریاست جمهوری اوباما فعال بود.
دراین زمینه نیز، مانند دو نمونه وضع داخلی، به برجسته ترین
نمونه باید توجه کرد. یعنی سفر وزیر دفاع امریکا به اسرائیل،
ترکیه و امارات متحده و عربستان سعودی و سخنرانی هائی که در دو
کشور اسرائیل و ترکیه کرد و پوشش خبری وسیعی که این سفر از
طریق پر بیننده ترین رسانه های تصویری امریکا و اروپا داشت.
برقراری دوباره پیوند ترکیه و اسرائیل در حد امکان استفاده
اسرائیل از پایگاه های نظامی نزدیک به ایران در خاک ترکیه،
قراردادهای نظامی تا مرز 10 میلیارد دلار و وعده فروش و انتقال
هواپیماهای
B
52 به اسرائیل و چاشنی کردن این تدارکات نظامی با این پیام
آشکار که گزینه نظامی همچنان در دستور است و حتی اسرائیل برای
حمله به ایران نیازمند اجازه از امریکا نیست. و همچنین از ماه
ژوئیه به بعد (پس از انتخابات ایران) تصمیم قطعی در باره
فعالیت اتمی جمهوری اسلامی گرفته خواهد شد.
پیام آشکار است:
1- یا از دل انتخابات ایران، رئیس جمهوری بیرون خواهد آمد که
سیاستی متفاوت با سیاست 8 سال گذشته خواهد داشت ومذاکرات
مستقیم با امریکا و حل مسئله اتمی و مسائل منطقه ای آغاز
خواهد شد. که دراینصورت مذاکره جانشین حمله نظامی خواهد شد.
2- و یا سیاست 8 سال گذشته با سکانداری فرد دیگری که مجری این
سیاست ها خواهد بود ادامه خواهد یافت که دراینصورت ایران باید
خود را آماده حمله نظامی کند.
این پیام می گوید که برای امریکا مهم نیست که اصلاح طلب سر کار
می آید و یا غیر اصلاح طلب، بلکه مهم مذاکرات مستقیم و یافتن
راه حل بحران است.
بدین ترتیب است که علیرغم نشست پرهیاهوئی مخالفان حکومت سوریه
در ترکیه و کشاکش بر سر مسلح کردن بیشتر آنها، نتیجه ای از این
نشست بدست نیامد، زیرا سرانجام جنگ در سوریه نیز بستگی به
انتخابات ایران و تغییر سیاست ها و یا ادامه سیاست های گذشته
دارد. راه حل نظامی و یا غیر نظامی برای سوریه نیز از دل
انتخابات ایران بیرون خواهد آمد.
بازگردیم به کشاکش داخل حکومت بر سر این که چه کس و کسانی
نامزد انتخابات شوند.
آقای خامنه ای که با کودتای خرداد 1388 پل های پشت سر خود را
ویران کرده، اکنون در بن بست کامل گرفتار و همچنان در اسارت
احمدی نژاد است. این اسارت شامل حال بقیه آمران و عاملان درجه
اول کودتای 88 نیز می شود. او از بی اعتنائی مردم به انتخابات
نگران است زیرا انتخابات بی رونق کمر شکن ترین ضربه به نظام و
شخص او خواهد بود.
1- خامنه ای میداند که انتخابات پر رونق بدون حضور یک کاندیدای
مخالف با دولت احمدی نژاد و سیاست های شخص خامنه ای ممکن
نخواهد شد. از جمله هاشمی رفسنجانی که اگر در انتخابات نامزد
شود با رای بالا برنده خواهد شد، چرا که رای شهرهای بزرگ و
کوچک را خواهد برد! بویژه که شاخص ترین روحانیون و چهره های
اصلاح طلب از وی اعلام حمایت خواهند کرد. حتی مستقیم و یا غیر
مستقیم از جانب موسوی و کروبی. او هنوز مقاومت می کند تا بلکه
زیر این بار نرود زیرا میداند که هاشمی رئیس جمهوری همطراز
رهبر خواهد شد و زیر بار خرده فرمایش های خامنه ای نخواهد رفت.
2- گزینه بعدی محمد خاتمی است که حتی می تواند با آرائی بیش از
رفسنجانی درانتخابات پیروز شود و برخلاف هاشمی، اهل مدارا با
خامنه ای نیز هست. اما اشکال این است که ورود به میدان او،
یعنی بازگشت به اصلاحات و از سوی دیگر، خاتمی یعنی موسوی و
کروبی و نماینده تمام زندانیان سیاسی پس از کودتای 88. با
انتخاب او زندانیان باید آزاد شوند و فضای سیاسی کشور نیز
گشوده شود. دو حادثه ای که با انتخابات هاشمی نیز اجتناب
ناپذیر است زیرا شمار قابل توجهی از یاران با تجربه این هر دو
یا زندانی اند و یا محروم از حضور در حاکمیت و سیاست. خاتمی
برخلاف هاشمی حمایت روحانیون سنتی را ندارد اما درعوض خاتمی
ضعف هائی را ندارد که باند احمدی نژاد بتوانند آنها را در بوق
کنند!
خامنه ای برای مذاکره مستقیم با امریکا و برخی عقب نشینی های
اتمی و تجدید نظر در سیاست های منطقه ای همانگونه که در
سخنرانی نوروزی خود در مشهد گفت آماده است، اما ترجیح میدهد
این چرخش را خود هدایت کند و یک فرمانبر در راس ریاست جمهوری
داشته باشد. نظیر علی اکبر ولایتی که سابقه قابل توجهی در عرصه
سیاست خارجی دارد و می توان قالیباف شهردار تهران را هم کنار
دستش برای هدایت امور داخلی گماشته و امثال پورمحمدی رئیس
کنونی بازرسی کل کشور را هم به وزارت کشور بازگرداند. درحالیکه
اگر این سیاست توسط هاشمی و یا خاتمی پیش برده شود، تغییر
سیاست ها نه تنها بنام آنها تمام می شود بلکه شکست سیاست های
خامنه ای نیز آشکار خواهد شد. درحالیکه خامنه ای می خواهد این
عقب نشینی را یک پیروزی اعلام کند! دشواری بزرگ برای خامنه ای
این است که مردم برای امثال ولایتی پای صندوق رای نمی روند و
انتخابات بی رونق همان کابوسی است که نه تنها شب ها، بلکه
روزها نیز به سراغش می آید. کسانی که خود را مستقیم و غیر
مستقیم در این هفته ها نامزد انتخابات معرفی کرده اند، به یک
شوخی انتخاباتی می مانند!
در چنین اوضاعی است که احمدی نژاد فعلا مسابقه یک اسبه را با
رحیم مشائی پیش می برد و شبکه شایعه و پیامکی و "جوک" سازی او
در شهرها بسرعت مشغول است. او با اطمینان از داشتن رای شهرهای
کوچک و روستاها، فعلا روی رای شهرنشینان متمرکز شده است و برای
دست یافتن به این رای، مشائی را ضد آخوند، ضد ولایت فقیه، ضد
خامنه ای، طرفدار مذاکره با امریکا و پایان بخش تحریم ها،
طرفدار ملی گرائی و طرفدار عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم و
بویژه متمایل به قبول آزادی پوشش زنان و.... معرفی می کند.
(گزارش دو 6 ماه را که پیش از انتخابات ریاست جمهوری امریکا در
پیک نت منتشر شده، در همین شماره پیک نت می توانید بار دیگر
بخوانید.)
پیک نت 9
اردیبهشت |