| 
                  
                   
					
					گاهی سخنی و گفته ای از سوی مسئولان و تصمیم گیران جمهوری 
					اسلامی ابراز می شود که با بسیاری از اعمال و کردار 34 ساله 
					شان در تناقض آشکار است . 
					
					
					  
					
					
					آقای یحی آل اسحاق ( رئیس اتاق بازرگانی تهران ) و یکی از 
					پایوران سی ساله جمهوری اسلامی ، در جمع خبرنگاران در کهگیلویه 
					بویراحمد نکاتی را گفت که جای توجه و تأمل دارد . دو سه نکته 
					اما در آن میان  دقت بیشتری می طلبد : 
					
					- 
					اول این که در 
					انتقاد به دولت که این روزها در دستور کارهای مباح قلمداد می 
					شود ، می فرمایند " با یارانه منابع را توزیع میکنند و نهایتا 
					در این راه به سرمایهگذاری و تولید کمتر توجه میشود و امروز 
					هم که میبینیم بر اثر همین توزیع نادرست 45 هزار تومان یارانه 
					میدهند و 75 هزار تومان تورم ایجاد شده است. "  این یعنی 
					انتقاد آشکار به سیاست یارانه های احمدی نژاد. یعنی دولت 5 
					تومان گذاشته در جیب مردم و از آن یکی جیب مردم 8 و نیم تومان 
					کف رفته است! 
					
					
					- دوم این که گفتند که "حرفه پالان دوزی هم به علم محتاج است 
					چه برسد به مقوله اقتصاد ! " 
					
					
					این جا باید پرسید اگر واقعأ این قدر برای اقتصاد جایگاهی علمی 
					قائل بودید پس به چه دلیل علیرغم نامه هشار آمیز و مخالفت 65 
					کارشناس و استاد علم اقتصاد به حذف سریع و بی مطالعه  سوبسید 
					ها ، که در واقع اجرای توصیه بانک جهانی بود، با اصرار آن را 
					به انجام بردید و اکنون به تورم دامن گستر و نابودی بخش عظیمی 
					از صنایع ایران انجامیده و سفره حقیرانه اکثریت مردم و بویژه 
					کارگران و مزدبگیران کشور تهیه شده و آنها را به روز سیاه 
					نشانده است؟ حاکمان کجا ارجی به علم اقتصاد قائل شدند زمانی که 
					آن اساتید و کارشناسان اقتصاد را جاسوسان غرب خواندند و حتی 
					بعضی را هم به زندان انداختند؟  
					
					
					- سوال دیگر این است که سیاست نابخردانه دروازه های کاملأ باز 
					بر روی واردات لجام گسیخته اجناس بنجل چینی و کشتی کشتی واردات 
					بی حساب سرداران سپاه، کجا با حماسه ارتقای تولید ملی و 
					شکوفائی و جهاد اقتصادی و تولیدی داخل کشور (شعار عیدانه رهبر) 
					همخوانی دارد؟ 
					
					
					در شرایطی که بحران اقتصادی کشور و تورم بالای پولی می طلبد تا 
					ارزش حتا یک دلار و یورو  برای واردات داروی بیماران  مُشرف به 
					مُوت و نیازمند مورد توجه باشد، پس واردات ده ها میلیارد دلار 
					کالاهای تجملی و ماشین های آخرین مدل بوگاتی و .....چه توجیه 
					علمی و اقتصادی دارد ؟ 
					
					
					این کاندیدای اختصاصی حزب موتلفه که فرموده اند "ما طرفدار 
					اصول گرائی هستیم و چشم دین ستیزان را در می آوریم  ..." یک 
					بار از خود نپرسیده اند: کسی با دین و خواسته های مردم ایران 
					نمی ستیزد،  الا کسانی که در خلال 24 سال رهبری توأم با بصیرت 
					و فرزانگی خود، کشورمان را به چنین دامچاله هائلی کشانده .. به 
					گونه ای که هم دین و هم دنیای مردم ایران را به باد داده است .
					 
					پیک نت  14
					 اردیبهشت  |