وحشت حاکمیت کنونی از پیروزی هاشمی در انتخابات 92 موجب
بزرگترین تعلل در تصمیم گیری شورای نگبهان شد. شورائی که در
ارتباط مستقیم با بیت رهبری می خواهد درباره صلاحیت هاشمی
تصمیم بگیرد. نه تصمیم، بلکه جلوگیری از ورود او به انتخاباتی
که پیروز قطعی آن است. در میان بهانه هائی که در پی آن هستند،
سن و سال هاشمی است. این را کسانی می خواهند بهانه کنند که خود
اگر همسن او نباشند، چند سال مسن تر از او هستند. یعنی امثال
شیخ محمد یزدی و شیخ احمد جنتی. اولی حوزه قم را می چرخاند،
نایب رئیس مجلس خبرگان است و عضو شورای نگهبان و دومی که تا 90
سالگی چند قدم فاصله دارد، هنوز می خواهد برای 75 میلیون جمعیت
ایران تصمیم بگیرد. سن و سال همه اطرافیان آنها در مجلس خبرگان
و شورای نگهبان در همین حد و حدود است و سن مقام معظم فرزانه
رهبری هم فاصله چندانی با سن هاشمی رفسنجانی ندارد. درد اصلی،
سن و سال نیست. درد ورق خوردن اوضاع حاکم در صورت به رای
گذاشته شدن هاشمی و پیروزی اوست. بقیه اش نام مستعار این وحشت
است. از جمله بهانه سن و سال! آقای خمینی در هشتاد و هفت سالگی
در گذشت و حداقل تا دو سال قبل از آن مستقیما رهبری کشور و
انقلاب را در دست داشت و در آن دو سال پایانی عمر هم مورد
مشورت مستقیم هاشمی و احمد خمینی بود. آقایان تصور کرده اند
اینها را مردم نمی دانند و روی نفهمی ملت برای خودشان حساب باز
کرده اند و از همه حوادث انتخابات 88 و انتخابات 76 و انتخابات
80 هم درس نگرفته اند. کهولت فکری بد تر از کهولت سنی است، چرا
که کاهل فکری و ذهنی از درک شرایط و زمان عقب می ماند و همان
می شود که الان تصمیم گیرندگان برای جلوگیری از رئیس جمهور شدن
هاشمی رفسنجانی شده اند.
پیک نت 31
اردیبهشت |