ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

26 فروردین  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

یادداشت سایت بازتاب
هاشمی رفسنجانی
مناسبت ترین گزینه  انتخابات 92

 
 
 
 

بازتاب: این روزها دوباره بحث آمدن اکبر هاشمی 79 ساله به صحنه انتخاباتی دیگر مطرح است ؛ گویا تا وقتی که او در قید حیات است و قادر است هر روز مسیر جماران تا کاخ مرمر را بپیماید، هر انتخاباتی که برگزار می شود، او هم باید یکی از گزینه ها باشد.  نگارنده به دلایل گوناگون بر این باور است که نامزد شدن اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، عملی شایسته و بایسته است که به طور مجزا دلایل آن به این شرح بیان می شود:

1-      انتخابات 24 خرداد 92، آخرین باری است که هاشمی امکان حضور در آن را دارد، چرا که از دوره های بعد بدون شک از لحاظ جسمی و روحی قادر به این عمل نخواهد بود؛ لذا انتخابات پیش رو می تواند به مثابه آخرین تیر مانده در ترکش این چهره نسل اول جمهوری اسلامی باشد. این دلیل وقتی محکم تر می شود که بنا بر شنیده ها، او ابراز کرده است (نقل به مضمون) که در قامت یک "منجی" عمر سیاسی خود را پایان بخشد و اصطلاحا می خواهد "در اوج" خداحافظی کند. او دقیقا در همین راستا و برای جدا کردن خود از سیاست های فعلی حاکم بر کشور، از مهر ماه سال گذشته اظهارنظرهای انتخاباتی خود را آغاز کرد و در این مدت، هفته ای چند مرتبه نظرات خود را تکرار کرد، بلکه اثر کند و ضمنا در پیشگاه تاریخ نظرات خود را ثبت کرده باشد.
2- ورود هاشمی به گود انتخابات معادلات این صحنه را به کلی تغییر خواهد داد:
الف- جایگاه ریاست جمهوری را به اشل گذشته - ما قبل 84- بازخواهد گرداند. در آن صورت رقبا نیز با چهره هایی قدرتر از امثال نیکزاد و ... داخل خواهند شد و ضمنا چهره های متوسط دیگر (شریعتمداری، سعیدی کیا و...) هم خود به خود کنار خواهند رفت تا انتخابات از این صحنه مضحکه آلود که هر روز شاهد اضافه شدن بر لیست کاندیداهاست، خارج شود.
ب-نیروهای سنتی اصولگرا، مراجع و علما قطعا از هاشمی حمایت محکمی خواهند داشت و با توجه به سیاست های هشت ساله گذشته، مانند 84 با او تعامل نخواهند کرد؛ چنانچه در مصاحبه اخیر مرتضی نبوی با خبرآنلاین هم نگرانی از وقوع این اتفاق و تغییر معادلات سیاسی دیده می شود. در آن صورت به نظر می رسد علاوه بر روحانی و عارف، افرادی چون ولایتی (مانند 84)  هم از کاندیداتوری انصراف دهند.

3- نسبت هاشمی و اصلاح طلبان نقطه حساس این قضیه است؛ اگر هاشمی کاندیدا شود، قطعا اصلاح طلبان و شخص سید محمد خاتمی از او حمایت جدی خواهند کرد و این امر در جمع آوری رأی برای هاشمی (که بسیاری معتقدند بدنه رای او کم است) اثرگذارخواهد بود. هاشمی با ورودش می تواند فصل مشترک اصلاح طلبان و اصولگرایان سنتی باشد در عین حالی که عضو رسمی هیچ یک از این جناح ها نیست. لذا اگر او پیروز شود، به معنای جان گرفتن مجدد طیف سنتی جمهوری اسلامی است و اگر هم بازنده میدان باشد، آخرین شانس خود برای تاثیرگذاری عینی در ساخت قدرت رسمی را امتحان کرده و تلاش خود را برای نجات کشور(که در بند اول اشاره شد) انجام داده است.


4- فراموش نباید کرد که گرچه هاشمی در تصمیم سازی های سطوح عالی نظام دیگر قدرت چندانی ندارد، اما او هنوز رئیس نهاد قدرتمندی به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام است که این مسئولیت، در کنار موقعیت شخصی و سابقه فعالیتش در انقلاب و نظام باعث شده تا او صدها مدیر، کارشناس، متخصص و کارمند داشته باشد و  لذا اطلاعات وی از آنچه طی سالهای اخیر در این کشور گذشته، شاید نسبت به تمام اصلاح طلبان و اصولگرایان، دقیق تر و کارشناسی تر است؛ در نتیجه بر خلاف نگرانی برخی افراد، اتفاقا او به راحتی خواهد توانست در برنامه های انتخاباتی و مناظره های احتمالی، پاسخ نماینده اصولگرایان یا جناح دولت(مشایی، نیکزاد یا هرکس دیگر) را که در صورت ورودش رقیب اصلی او خواهند بود، با منطق صحیح بدهد. ضمن آنکه شیوه بیان هاشمی در سخنرانی ها همیشه مبتنی بر کم گویی و گزیده گویی بوده و او می تواند در مختصرترین عبارتها، جامع ترین و همه فهم ترین جواب ها را به طرف مقابل بدهد.

در خصوص تخریب های احتمالی علیه وی هم باید گفت، جناح احمدی نژاد از آن نقطه عبور کرده که بخواهد هاشمی را تخریب کند و کار خود را در مراتب بالاتری دنبال می کند؛ ضمن آنکه مگر چیزی هم باقی مانده است تا با استفاده از آن دست به تخریب هاشمی بزنند؟ آیا هاشمی که دو فرزندش به زندان رفتند، خلافکارتر است یا دولتی که در آن اختلاس سه میلیارد دلاری و چند مورد مشابه آن به وقوع پیوست؟


در کل به نظر می رسد اگر هاشمی ریسک ورود به این صحنه را بپذیرد، قدرتمندترین گزینه خواهد بود تا آخرین شانس جناح سنتی جمهوری اسلامی برای بازگشت به قدرت رسمی را امتحان کرده و از آنجا که "مرد بحران ها" لقب دارد، کشور را از وضعیت فعلی خارج کند و مجددا گشایشی در تمام امور کشور به وجود آید. فراموش نباید کرد که مشکل کنونی کشور ما، بن بستهای نظری و تئوریک در اداره کشور نیست؛ بلکه مشکل ما بن بست عملی و اختلاف نظر میان بزرگان و ریش سفیدان است که هاشمی فردی مرضی الطرفین برای حل این اختلاف است؛ اختلافی که چهار سال است به قهر و غیظ کشیده شده است.

پیک نت  26  فروردین

 
 

اشتراک گذاری: