|
رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی بنام سردار "محمدرضا مقیمی"
دیروز (یکشنبه) در
یک
نشست خبری پایان سالی شرکت کرد و گفت:
97 درصد وسایل نقلیه سرقتی کشف می شود!
خبرنگاران حاضر در این نشست سئوال نکردند، پس این کشفیات کجا
می رود که اغلب به صاحبانش باز نمی گردد؟ می گوئید نه! آمار
کسانی را منتشر کنید که اتومبیلشان به سرقت رفته و یکسال است
دنبال آن می گردند.
سردار مقیمی اضافه کرد:
"متاسفانه بالاترین درصد سرقت خودروها در کشور مربوط به برخی
از خودروهای تولید داخل است. نوع این خودروها را همه می‌دانند
که چیست و اجازه دهید که من اعلام نکنم."
باز خبرنگاران نپرسیدند: سردار! اگر نوع خارجی بود متاسف
نبودید؟
در ادامه این نشست خبری سئوالات رسید به اسیدپاشی های سال 93
در اصفهان و سردار مقیمی گفت:
« تا الان هیچ موردی در کشور وجود نداشته که منجر به کشف نشده
باشد. در بحث اسیدپاشی اصفهان نیز این موضوع در اولویت معاونت
مبارزه با جرایم جنایی تعریف شده و اطلاعات آن در حال جمع‌آوری
است و به نکات خوبی هم رسیده‌ایم. انتظار در مورد این پرونده،
کشف این پرونده است، یقین داریم که این موضوع نیز منجر به کشف
خواهد شد اما مرسوم است برای یک پرونده تاریخ کشف اعلام نشود.
این موضوع به صورت هفتگی به عنوان پرونده مهم در اتاق فکرهای
ما بررسی می‌شود و مجددا تقاضا داریم که اگر کسی اطلاعاتی در
این خصوص دارد، آن را به ما بدهد. »
خبرنگاران باز یادشان رفت بپرسند: سردار جان! اگر هیچ موردی در
کشور نبوده که کشف نشود، چطور بعد از این همه مدت نتوانسته اید
چند اسیدپاش موتوری را در اصفهان دستگیر کنید؟ ضمنا پرونده که
کشف نمی شود، بلکه جرم کشف می شود.
و بالاخره سئوالات رسید به ماجرای حمله به مطهری در شیراز.
یعنی آخرین "شاه" کار موتورسوارها بعد از اسید پاشی در اصفهان.
سردار مقیمی گفت:
این موضوع در دستور جرم (کار) ما نیست.
باز خبرنگاران یادشان رفت بپرسند: سردار! این موضوع در دستور
کار و یا به قول شما "جرم" چه نهادی است؟ مگر کار پلیس و نیروی
انتظامی فقط دستگیری آفتابه دزد است؟
.......
و اگر روزنامه ای وجود داشت و هویت هم داشت، در تفسیر این
مصاحبه و نشست خبری می نوشت:
والله، به پیر و پیغمبر، استوارها نه، بلکه گروهبان های
ژاندارمری قبل از انقلاب هم سواد فارسی و استدلال هایشان قوی
تر از این نشست های خبری بود. حیف که ژنرال ها به آن بیچاره ها
اجازه نشست خبری نمی دادند و اگر میدادند شاه توی دهانشان می
زد. می گوئید نه، بروید از کدخداهای پیر روستاها بپرسید که با
ژاندارمری و ژاندارم ها سر و کار داشتند. درسته که مرغ را به
همراه تخم مرغ به سرکار استوار می دادند، اما بالاخره یک جواب
درست و حسابی می گرفتند.
پیک نت 26 اسفند |
