ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

8 دی  ماه  1393

infos@pyknet.net

 
 
 

گزارش فاطمه سادات موسوی

ملاقات کابینی در اوین

چند جمله و دیگر هیچ! 
 
 
 
 

 

فاطمه سادات موسوی، همسر سراج الدین میردامادی که اخیرا به ایران سفر کرده است، موفق شده با همسرش در زندان ملاقات کند. به گزارش سحام، خانم موسوی در مطلبی تحت عنوان «اولین ملاقات کابینی» در صفحه فیس بوک خود نوشته است:

 

«جزء اولین نفراتی بودم که خودم را به درب ملاقات رساندم. خانمی اسمم را ثبت کرد و هم‌چون بقیه منتظر بازشدن درب ورودی ماندم. بعد ازگذشت ١٠ دقیقه در را باز کردند. موبایلم را به آقایی که در نزدیک درب موبایل‌ها را تحویل می‌گرفت دادم و کمی جلوتر سربازی در دفترچه اش اسمم را یادداشت کرد و کلید کمد کوچکی را تحویل داد تا کیف دستی‌ام را درآن بگذارم؛ سپس وارد سالن بزرگ انتظار شدم. درآن‌جا براساس شماره‌مان باید کارت سبز رنگی را پر می‌کردیم و منتظر می‌ماندیم تا صدای‌مان کنند. رفتم روی یکی از صندلی‌های آبی سالن نشستم و سرا پا هوش شدم که از دورچهره خانمی نظرم را جلب کرد، لبخندش آشنا بود و دلنشین؛ شناختمش ازجایم بلند شدم و به سمتش رفتم. او هم مرا شناخت. و این دیداری بسیار شیرین بود دربین نگاه‌های ناآشنا.

خانم قدس به همراه آقای عرب سرخی و نوه های‌شان آن‌جا بودند. خانم قدس تعریف می‌کرد: یکشنبه به دلیل تعطیلی نتوانسته با دخترش ملاقات کند و به این خاطر چهارشنبه آمده بودند. صدای‌شان کردند، باید می رفتند به سالن ملاقات که درطبقه بالا قرار داشت. رفتند و بعد آقایی پشت میکروفون، ملاقاتی بهاره هدایت را صدا زد؛ با چشم دنبال امین احمدیان گشتم. دیدمش. او هم رفت بالا.

پس چرا من را صدا نمی زدند؟! بی تاب بودم و منتظر… که شنیدم:«ملاقاتی سراج الدین میردامادی».

با سرعت خودم را به درب ورودی سالن ملاقات رساندم. شناسنامه ام را نشان دادم و بعد از تایید از پله‌ها بالا رفتم. خانم قدس را دوباره دیدم با عجله رفتم پیش‌شان و درآن سوی شیشه کابین ملاقات، ساجده را مقابلش دیدم. کابین مقابلش را انتخاب کردم. دوکابین آن طرف‌تر امین را دیدم درحال صحبت با بهاره. سراج الدین آمد، دیدمش؛ بعد از چهارماه. ملاقات وصف ناپذیری بود. مثلث ساجده، سراج و بهاره. سراج سراغ متین اش را گرفت. گفتم من می آمدم، خواب بود. برای ملاقات حضوری می آورمش. چند جمله بیش‌تر بین‌مان رد و بدل نشده بود که تلفن قطع شد و پایین آمدن پرده کابین ملاقات، نقطه پایان صحبت‌مان شد.

پیک نت  8 دی

 
 

اشتراک گذاری: