آذر منصوری دبیر تشکیلات جبهه مشارکت که گفته می شود در صورت
تشکیل کنگره این حزب وی از نامزدهای جدی دبیرکلی آنست، دربار
موقعیت اصلاح طلبان در حکومت و در میان مردم با خبرگزاری ایلنا
مصاحبه کرده است.
او دراین مصاحبه می گوید:
ارزیابی وضعیت امروز اصلاحطلبان بدون نگاه به دیروز
امکانپذیر نیست. اصلاحطلبان دو دوره را پشت سر گذاشتهاند.
دوره اول، زمانی است که بخشی از ارکان قدرت را در اختیار
داشتند و انصافا در طول هشت ساله استقرار دولت اصلاحات وقتی
شاخصها را بررسی و مقایسه کنید، میبینید که کشور در بهترین
وضعیت خود در دهههای اخیر قرار داشته است.
در زمان دولت اصلاحات، اصلاحطلبان تلاشهایی برای تقویت
نهادهای اجتماعی داشتند که به تثبیت این نهادها در ساختار
حقیقی کشور نیانجامید، در واقع مساله نهادهای دموکراتیکی که
باید نقش واسط و نظارهگر را ایفا کنند در زمان اصلاحات مطرح
شد، حرکتهایی هم صورت گرفت اما به تثبیت این نهادها منتهی
نشد. برای همین هم بود که با روی کار آمدن دولتی مخالف
نهادسازی٬ اینگونه حرکتها با محدویت مواجه شد.
توجه امروز اصلاحطلبان به اصلاحات جامعه
محور بسیار متفاوت از نگاهی است که دوران پیشین وجود داشته
است، هر چند فکر میکنم هنوز یخ اصلاحطلبان کاملا باز نشده،
اما توجه به این مسئله با توجه به تغییر فضای کشور میتواند
ظرفیتهای جدیدی را در جامعه ایجاد کند.
در واقع توجه به سپهر اجتماعی؛ چه از بُعد سیاسی و چه در بُعد
اجتماعی٬ امروز بیشتر از گذشته است و واقعیت هم همین است که تا
این سپهر اجتماعی نتواند در جامعه جای پای خود را باز کند با
آمدن و رفتن دولتها این فراز و فرودها محتمل خواهد بود. اینکه
ما به همان میزان که به حضور فعال در ساختار قدرت از طریق شرکت
در انتخابات میپردازیم باید یک سوی نگاهمان به ساختار حقوقی
و بدنه اجتماعی باشد و برای این کار باید به سازوکارهایی برای
تقویت سپهر اجتماعی اندیشید و در این راه طبیعتا باید از همه
ظرفیتهای موجود در ساختار حقیقی و حقوقی کشور بهره گرفت. این
بلوغ به اعتقاد من حداقل کمسابقه است.
ارزیابی پایگاه اجتماعی از دو طریق امکانپذیر است؛ یا باید
نظرسنجی انجام شود یا دید در مقاطع انتخاباتی با چه میزان
اقبالی از طرف جامعه مواجه هستیم. به اعتقاد من آخرین
انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم و تاثیر حرکت اصلاحطلبان در
مشارکت مردمی و نقش محوری که آقای خاتمی به عنوان کانون اصلی
این جریان سیاسی داشتند٬ تا حدودی وضعیت این پایگاه را روشن
میکند.
معتقدم امروز پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان با فاصله معناداری
نسبت به جریانهای سیاسی دیگر در موقعیتی بسیار مناسب قرار
دارد، این خود نشانگر اقبال مردم به اصلاحات است، منتها بستگی
دارد اصلاحطلبان برای حفظ و تقویت این پایگاه چه برنامههایی
در دست اقدام داشته باشند.
یکی از دلایل حمایت اصلاحطلبان به اعتقاد من برقراری این
تعامل بود. در هرحال لازمه بقای یک جریان سیاسی در فضای کشور،
برقراری تعامل دوسویه از یک طرف با مردم و از سوی دیگر با
حاکمیت است.
با روی کار آمدن دولت نهم و دهم فاصلهای بیسابقه میان حاکمیت
و اصلاحطلبان شکل گرفت و بخشی که نان این فاصله را میخوردند٬
بیشترین بهرهبرداری را نیز از این فاصله داشتند، به اعتقاد من
اصل تعامل یک بحث است و بحث دیگر مکانیزمهای تعامل است. در
اصل تعامل باید مراقب حفظ اصول و مرام اصلاحطلبی بود و در بحث
سازوکار هم باید حتما ظرف و مظروف از یک تناسب معنادار
برخوردار باشند. اینکه شخص رئیسجمهور به عنوان منتخب ملت
اعتقاد به این تعامل داشته باشد و برای برقراری آن تلاش کند٬
بخشی از این تناسب است یا مثلا اظهاراتی که بعضا آقای خاتمی در
این ارتباط داشتهاند به خصوص بعد از وقایع تاسفبار 88 یا
تلاشهای آقای هاشمی.
به باور من، اگر بنا بر تعامل باشد این سه شخصیت هم ظرفیت
اجتماعی این کار را دارند و هم توان برقراری این تعامل را. با
این پیشفرض هر کسی در هر حد و اندازه و با پیشینهای غیر از
این نمیتواند تعاملی را ایجاد نماید. برقرارکنندگان این تعامل
باید از ظرفیت اجتماعی بالایی برخوردار باشند.
استراتژی اصلاحطلبان، مشارکت فراگیر همه جریانهای سیاسی در
انتخابات با هدف بهبود و ارتقای کیفیت و کمیت مجلس آینده است
که منظور از کمیت به عنوان مثال افزایش درصد حضور زنان در مجلس
آینده بیان کرد. راهبرد موفق در این خصوص شکلگیری ائتلاف
حداکثری بین این جریان سیاسی است. مجلسی که بتواند هم نقش
نظارت و قانونگذاری خود را بر اساس مطالبات حداکثری مردم داشته
باشد و هم در این راستا با دولت منتخب ملت همکاری داشته باشد.
اجماع و ائتلاف حداکثری اصلیترین راهبرد اصلاحطلبان در
انتخابات آینده است که همه احزاب و جریانها و شخصیتهای سیاسی
اصلاحطلب برای تحقق آن در تلاش و تکاپو هستند.پیک نت 8 دی |