|
این از نخستین عکس های احمدی نژاد پس از پیروزی در انتخابات
ریاست جمهوری سال 84 است. سرتیپ پاسدار محمد باقر ذوالقدر، پس
از دورانی طولانی که پشت صحنه و در ترکیب دولت سایه علیه دولت
محمد خاتمی فعال بود، اینگونه در کنار احمدی نژاد ظاهر شد و
سپس در همان ابتدای اعلام پیروزی احمدی نژاد، با افتخار اعلام
کرد: "ما ( او اسم نمی آورد چه کسانی اما اصغر میرحجازی منشی
مخصوص رهبر رهبری دولت سایه را در آن دوران برعهده داشت) موفق
شدیم در عملیاتی چند لایه موجب پیروزی احمدی نژاد در انتخابات
شویم!"
مدت زمانی پس از این مصاحبه، او از سپاه به قوه قضائیه منتقل
شد تا معاون "راهبردی" (استراتژیک) قوه قضائیه باشد که همچنان
هست.
فاجعه 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد امروز بر کمتر کسی پنهان
است و روز به روز بیشتر نمایان می شود. سرتیپ ذوالقدر تاکنون
نگفته که آن عملیات پیچیده ای که موجب پیروزی احمدی نژاد در
انتخابات سال 84 شد کدام بوده و نقش سپاه و بسیج و بویژه ایشان
در آن عملیات چه بوده است. ظاهرا امثال ذوالقدر
روی کم حافظه بودن مردم حساب کرده اند!
سرتیپ ذوالقدر از بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین انقلاب
اسلامی بود و در کنار بهزاد نبوی، آرمین، تاج زاده، عرب سرخی و
... قرار گرفت، زمانی که آیت الله خمینی اعلام کرد افراد سپاه
حق فعالیت سیاسی و حزبی ندارند، او از سازمان مجاهدین انقلاب
استعفاء داد و به سپاه پیوست. همچنان که امثال بهزاد نبوی در
سازمان سیاسی مجاهدین ماندند و از سپاه جدا شدند. در آن دوران
آیت الله راستی کاشانی را با گرایش های تند دست راستی و
ارتجاعی بعنوان نماینده آیت الله خمینی در سازمان مجاهدین
انقلاب اسلامی معرفی کردند که در سپاه نیز حضور داشت، ذوالقدر
در کنار آیت الله راستی کاشانی قرار گرفت. آیت الله راستی
کاشانی از آیت الله خمینی تقاضای انحلال سازمان مجاهدین انقلاب
اسلامی را کرد و استدلالش این بود که آنها از اسلام منحرف اند.
آیت الله خمینی این تقاضا را رد کرد و بسیاری از کادرهای رهبری
سازمان مذکور در کنار میرحسین موسوی وارد کابینه وی شدند و آیت
الله خمینی نیز تاپایان حیاتش حامی آنها بود.
اسدالله لاجوردی قصاب زندان اوین و عضو رهبری موتلفه اسلامی در
وصیت نامه خود نوشت، باید با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز
همان معامله ای را کرد که با سازمان مجاهدین خلق شد.
او پیش از آن که فرصت چنین قتل عامی را داشته باشد توسط
مجاهدین خلق ترور شد، اما وصیت او سرانجام در دولت احمدی نژاد،
بویژه پس از کودتای 88 اجرا شد و اکثریت آنها سر از زندان اوین
و دادگاه های باصطلاح انقلاب در آوردند. چنان که میرحسین موسوی
سر از حبس خانگی در آورد. این که نقش محمدباقر ذوالقدر در این
ماجرا و در این تقابل دو دیدگاه چه بوده، همانند ماهی است که
پشت ابرها نمی ماند و سرانجام معلوم خواهد شد. نه تنها او،
بلکه کسان دیگری که در آن انشعاب که از آن یاد شد، رفتند به
سپاه و شدند ژنرال و فرمانده تا گریبان امثال نبوی و تاج زاده
و عرب سرخی و بقیه را گرفته و تصفیه حساب سیاسی را همراه کنند
با تسویه حکومتی!
این بازگشت به گذشته نه چندان دور، به آن دلیل مهم بود که شمار
سخنرانی ها و مصاحبه های سردار ذوالقدر اخیرا زیاد شده است. از
جمله در همین شماره پیک نت و در ارتباط با شمار زندانیان در
جمهوری اسلامی، که خود اعتراف به سقوط همه جانبه حکومت و جامعه
زیر فشار حکومت در دو دهه گذشته است.
پیک نت 8 دی |
