زحمتکشان "پیک نت" که اغلب محبت کرده و ترجمه های من را برای
خوانندگان خود منتشر می کنید، تا یکی دو روز دیگر شمار دفعات
مراجعه به وبلاگ من به 3 میلیون می رسد. به این مناسبت متنی را
نوشته ام که روی وبلاگ خود منتشر می کنم و شما نیز برای انتشار
آن صاحب اختیارید.
امشب میلیونر شدم
کارنامه ای دارم، که دوستانم تا امشب سه میلیون بار مهر قبولی
بر آن زد ه اند. من این دوستان را، که ممتحنین روزانه من نیز
هستند، از چند نفری که بگذریم، شخصا نمی شناسم، آنها نیز شاید
هرگز مرا ندیده باشند. یعنی غیر از آنچه همه به عیان می بینند
بده بستانی نداریم. نه آجیلی می دهیم نه آجیلی می گیریم. و چون
یکدیگررا نمی شناسیم کسی از سر رودربایستی تائیدم نمی کند.
یک دوستی ناب و بی غش است .
بجاست که از سهراب بگویم:
"دوستانی دارم بهتر از آب روان " .
رابطه ما چنین است که من مطلبی به آنها عرضه می دارم و آنها
سالهاست که در این بازار پر سر وصدای جهانی که اینترنت نام
دارد، با میلیونها کالاهای رنگارنگی که در آن عرضه می شود و از
قضا صدها هزارش هم بزبان فارسی است، با مهر و وفاداری پذیرای
آن شده اند. دلیل این پذیرش هم روشن است: آنها در جست و جوی
مطالبی هستند که رسانه های توانمند جهانی که اغلب متعلق به
کنسرن ها هستند، بدلائلی که بر کسی پوشیده نیست، حق آن مطالب
را ادا نمی کنند، و ناجوانمردانه، تا آنجا که بتوانند آنها را
از نظرها دور نگه می دارند. تلاش من با امکانات بسیار محدود و
در واقع ناچیزم در آن است که خبرها و تفسیرهای به پستو رانده
شده را بیرون بکشم و جلوی چشم جویندگان بگذارم! راز این تایید
سه میلیون باری در این است:
آن
کس که ز کوی آشنائیست
داند
که متاع ما کجائی است.
آمار
موسسات بین المللی و بی طرف نشان می دهد که راستی جویانی به
این صفحه مراجعه می کنند که مقیم 24 کشور از چند قاره جهانند.
از زلاند نو، استرالیا و آسیا و آمریکا گرفته تا اروپا و
خوشبختانه بیشترینشان مقیم ایران هستند.
از
همه شما سپاسگزارم که تلاش بی مزد و منت مرا که هدفی جز با خبر
کردن شما از آن روی سکه ندارد پذیرفته اید و مرا اینچنین غرق
مهربانی خود کرده اید. از"مجله هفته" و نشریه اینترنتی
"اشتراک" که این ترجمه ها را بازتاب می دهند نیز سپاسگزارم. و
بویژه از " پیک نت" و "راه توده" با تیراژ بالائی که دارند و
با دادن لینک به این ترجمه ها کار جویندگان و مرا آسان می کنند
سپاسگزارم.
حال
که صحبت به اینجا رسید، این را هم در باره چگونگی وبلاگ نویس
شدنم بگویم تا شما هم از آن باخبر باشید.
شما
را نمی دانم، اما من به نقش تصادف و پیش آمدهای نا منتظر در
زندگی اعتقاد دارم. یک نمونه آن همین وبلاگ نویس شدن من است.
چند
سال پیش دوستان انجمن فرهنگی "کیش" در شهر "بن" آلمان از من
خواستند در شب انجمن در باره مدرنیته صحبت کنم . در آن شب دوست
عزیزی را در آن جمع دیدم که کتابی در دست داشت. و وقتی کنجکاوی
مرا دید کتاب را بدستم داد و گفت این کتاب را "راه توده" تازگی
ها منتشر کرده است، اگر بخواهی می توانی داشته باشی، چند جلد
از آن برای فروش در اختیار من است. عنوان کتاب "بازی های
شیطانی " بود. از حال و احوال سردبیر راه توده پرسیدم. گفت
شنیده بود که به بیمارستان رفته ای. چند بار از من جویای حال و
احوالت شد. بخواهی می توانی با او صحبت کنی. گفتم شماره اش را
بده. تلفن همراهش را از جیب در آورد، شماره ای را گرفت و تلفن
را داد بدست من و گفت با خودش صحبت کن و شماره را از خودش
بگیر. سالها بود که صدای او را نشنیده بودم. پس از گفتگوئی
کوتاه قرار شد بعدا سرفرصت با هم گپ بزنیم.
شما
هم حتما می شناسید آدم هائی را که نه تنها خود سراپا انرژی
هستند، بلکه تا روبگردانی کاری هم بدست تو داده اند. من سردبیر
راه توده را یکی ازآن نوع انسان ها می شناسم. چند دقیقه ای از
دومین صحبت ما نگذشته بود که با شناختی که از کار و حرفه من
داشت گفت: رضا! معطل نکن و یک وبلاگ راه بیانداز. گفتم من
اصلا اطلاعی از این کار ندارم. گفت کاری از این آسانتر نیست.
تو شروع کن بقیه اش با من. خلاصه آن که دستم بگرفت و پا به پا
برد و گفت هر وقت هم اشکال فنی داشت به فلانی زنگ بزن او
مشکلت را حل خواهد کرد. و به همین سادگی من شدم وبلاگ نویس.
از آن پس هر وقت مطلبی در وبلاگم گذاشتم پیک نت هم، بقول اهل
فن، به آن " لینک" داد که با توجه به مراجعان فراوانی که پیک
نت دارد، مطالب من نیز مورد توجه خوانندگان زیادی قرار می گرفت
و می گیرد. از این رو اگر بگویم بویژه از سردبیر راه توده و
همکاران پیک نت ممنوم در واقع ادای دین کرده ام.
بر
خوشحالی خود از این رو تاکید می کنم که اگر شما ندانید من خود
می دانم که مصداق تمام عیار این سخن سعدی ام که:
کمال
هم نشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم ".
تایید شما نشان آنست که نمکدان نشکسته ام و حق شاگردی در مکتب
آموزگارانم، بزرگان به خاک افتاده ای که سازندگان برجسته فرهنگ
سیاسی میهن ما در این عصر بوده اند را به جای آورده ام. از این
رو سرافرازم و سپاسگزار رفتگان و راهیان امروز این راه دشوار
و پر افتخار.
رضا نافعیپیک نت 28 دی |