مرکل
صدراعظم آلمان در برابر پوتین رئیس جمهور روسیه – نبرد غولها
بر سر مرزهای اروپا- و حالا ماتیاس پلاتزک (که مدتی رئیس حزب
سوسیال دموکرات آلمان بود) نیز به میان آمده و می گوید: "آن کس
که عاقل تر است کوتاه می آید" از کی اینطور شده؟
ماتیاس پلاتزک، که تا کنون کسی از او بد نگفته، نظری دارد:
"اشغال کریمه، پس از وقوع واقعه، باید از لحاظ بین المللی
سامان یابد، تا قابل پذیرش گردد." به هر حال: هیچکس نمی تواند
تصور کند که روسیه کریمه را پس خواهد داد. مردم کریمه هم اصلا
خواهان چنین چیزی نیستند. حق با پلاتزک است. گرچه این حرف حق
فرسنگ ها از رویداد های روز به دور است. و درست به همین دلیل
باید از او سپاسگزار بود: او پرده از خود فریبی سیاسی غرب در
برابر روسیه بر می دارد.
داد
و فریاد کنارگودنشینان بیشتر می شود. در کنفرانس جی 20،
کنفرانس سران 20 کشور صنعتی در بریزبن – استرالیا، مرکل و
پوتین دوباره شاخ به شاخ شدند، دو سیاستمداری که فعلا صحنه
تئاتر اروپا را در اختیار دارند. چون گزارشگران رسانه های ما
صحنه را چنین می خواهند. آن طرف دیگر، حتی پس از گذشت سالها
هنوز حریفی ناشناخته است، محتاط و در انتظار، اما این به آن
معنی نیست که زیاد خطرناک نیست.
پوتین هواپیماها و کشتی های خود را به دور دنیا می فرستد. مرکل
هم ملاحظه را کنار گذاشته است. او با حرف هایش در باره به خطر
افتادن نظام صلح اروپائی آتش تنش را داغ نگه می دارد، به رئیس
جمهور روسیه هشدار می دهد که اتحادیه اروپا عقب نخواهد نشست:
"چهل سال چنین بود و من دیگر قصد بازگشت به آن دوران را ندارم"
تنش
زدائی و تعدیل را نه روس ها می خواهند و نه غربی ها .
دماغ پرباد غرب
پوتین ول کن ما نیست، حالا او را متهم می کنند به این که علائق
او به اوکرائین محدود نمی شود، بلکه علائق خود را در بالکان و
کشورهای عضو اتحادیه اروپا درشرق نیز دنبال می کند. آن هم -
بسیار موذیانه- یعنی با بکار بردن شیوه های اقتصادی -. در یک
سند محرمانۀ وزارت خارجه آلمان از این واقعیت که روسیه در
میان مردم صربستان از حرمت زیادی برخوردار است سخت ابراز
ناخرسندی شده است. در سند تصریح شده که محبوبیت روسیه از
جمله بدلیل سیاستی است که در مورد "کوزوو" دنبال می کند.
مگر
روس ها هم می توانند محبوب باشند؟ این اصلا با تصورات اروپائی
جور در نمی آید. فولکر رور (وزیر دفاع اسبق آلمان) در همین
اواخر گفت: "من در دنیا کسی را نمی شناسم که بخواهد از نظام
روسی الگوبرداری کند."
این
سخن با باد و بروت غربی ها که گوگل و آمازون برایشان نسخه
مصرف می پیچند، همخوان است. هر قدر غرب خود پسندی خود را بیشتر
نمایش دهد، هرقدر بیشتر نشان دهد که چقدر از خود راضی، طلبکار،
و بدیگران بی اعتنا است، همانقدر "الگوی روسی" که باعث خنده می
شود، برای کشورهائی که در حاشیه اروپا هستند، جذاب تر می شود.
بلغارها در نظر ما حقه بازهائی هستند که فقط در فکر کلک زدن
برای دریافت کمک های دولتی "هارتس 4 " از آلمان هستند.
وحالا پلاتزک با پیشنهاد طراوت بخش خود به میدان آمده و به
سیاستمداران جهانی در واشنگتن، بروکسل و برلن می گوید:"آن کس
که عاقل تر است کوتاه می آید." این عین واقعیت است. که البته
برای اولین بار گفته می شود.
اما
روزنامه فرانکفورتر آلگماینه، سخنگوی محافظه کاران، دشنام می
دهد:
این
"مماشات است ، کوتاه آمدن است ".
نسخه دوم " توافقنامه مونیخ " است.
توافقنامه
مونیخ
(توافق
بین آلمان نازی، ایتالیا، فرانسه و بریتانیا در سال
۱۹۳۸است
بر سر
الحاق نواحی آلمانی نشین سودت چکسلواکی به آلمان نازی
.
م) در حالی که پلاتزک فقط واقعیت را گفته است: کریمه روسی
خواهد ماند. هیچ کس تردید ندارد که اکثر مردم کریمه خود را از
روس ها می دانند.
واژه
اشغال را باید با احتیاط بیشتری بکار برد. "راینهارد مرکل"
فیلسوف آلمانی، ساکن هامبورگ، که عرصه تفحصش علم حقوق است می
نویسد: آنچه در کریمه رخ داده "تجزیه طلبی " است، اشغال
نیست. آنچه رخ داده اشغال راهزنانه زمین نبوده، تجزیه بوده
است. اشغال راهزنانه زمین نقض شدید حقوق بین المللی است و از
جمله دلیلی است برای دست زدن به جنگ. در حالی که تجزیه طلبی
نقض قوانین داخلی اوکرائین است. این ها سخنان راینهارد مرکل
است. حال می پرسیم جنایت کار جهانی کیست؟ و تا سه می شمریم - و
اگر کسی فورا نگوید رئیس جمهور روسیه، خود او در پیوستن
کریمه به روسیه نقش داشته است. این هم شکلی است تازه از
تفتیش عقاید.
اما
آنهائی که بمراتب مهم تر هستند، مخالفان پوتین هستند، دلیل
اهمیتشان هم این است که زورشان زیاد تر است. یعنی کسانی که
هنوز هم می پرسند :" پوتین چه می خواهد؟" رئیس جمهور روسیه شده
اهریمن ژئوپلیتیک. چرا اینطور شده؟ دلیل آن را در واشنگتن خیلی
بهتر می دانند. انگیزه سیاست روسیه در اوکرائین، بالکان و
بقیه کشورهای شرق اروپا روشن است: روسیه می خواهد در برابر
سیاست غرب و توسعه دائمی میدان نفوذ آن که تجاوز کارانه بنظر
می رسد، بایستد. پوتین چنین وانمود می کند که گویا در تاریکی
کورمال کورمال پیش می رود، خود را به نفهمی میزند، سیاستش این
است.
ولی
در واقع غرب هم نمی تواند از این بی خبری ظاهری او چشم پوشی
کند: چون این شرط بقای آن افسانه است که گویا سرشت غربی با
سرشت روسی فرق دارد. فقط در این حالت است که ما بازهم می
توانیم از اخلاق دم بزنیم در حالی که سیاستمان سیاست اِعمال
زور است.
طبق تازه ترین نظر خواهی تلویزیون رسمی آلمان " آ. ار. دِ "
اکثریت مردم آلمان مخالف آن هستند که بعلت بحران اوکرائین
تحریم ها علیه روسیه گسترش یابند.
بنظر43 در صد از مردم تحریم های کنونی آمریکا و اتحادیه
اروپا علیه روسیه کافیست. 27 درصد یعنی بیش از یک چهارم مردم
خواستار لغو کلیه تحریم ها هستند. فقط 19 در صد خواستار گسترش
آن هستند.
http://www.spiegel.de/politik/deutschland/ukraine-konflikt-deutsche-sind-gegen-neue-russland-sanktionen-a-1004200-druck.html
پیک نت 2 آذر |