باید ادا و
اطفار جبههای را کنار بگذارم و مثل یک استاد دانشگاه حرف
بزنم. حرفم را آکادمیک خواهم زد ولی نه آکادمیک سکولار.
من طرفدار دانشجوی سیاسی حق مدار هستم که دارای عنصر بصیرت و
احساس مسئولیت است. درغرب به بصیرت می گویند آگاهی. آگاهی به
عقل خود بنیاد برمیگردد اما بصیرت برخاسته از معنویت است.
ما با انقلاب فقط استبداد را بیرون کردیم اما قارونها را
سرجایشان ننشاندیم. انقلاب دوم بیرون کردن قارونهاست. ایشان
ما را درجریان اصولگرایی رادیکال جا دادند. زیاد هم منکر آن
نمیشویم اما رادیکال متعلق به جامعه اسلامی نیست. اشکالی هم
به ایشان نمی توان گرفت زیرا نتیجه تحصیل علوم انسانی غربی
همین است. کسی که تیر
۷۸
و خرداد ۸۸
به خیابانها آمد حرف از قانون میزند. کسانی که چادر زنان
مردم را از سرشان درآوردند و ماشینها را آتش زدند حرف از
قانون میزنند. خجالت دارد که آنها به ما می گویند ما قانون
نداریم. حزب الله خیابانها را نمیبندد اما شما با همسویی
قدرتهای خارجی این کار را کردید. ببینید اسرائیل و آمریکا در
موردتان چه گفتند؟ مردم می دانند چه کسانی درخرداد
۸۸
خیابان ها را بستند. خود شما از دیوار سفارت بالا رفتید.
روزعاشورا علم و کتل را نادیده گرفتید و دم از قانون می زنید؟
چطور طرفداری
موسوی را میکنید؟ ایشان یک سال و هشت ماه بعد از انتخابات به
حصر رفتند. آن هم از ترس شما
که مسجدها را آتش زدید گفتیم نکند آنها را بکشید و گناه آن را
بیندازید گردن ما. ما از پیراهن عثمان می ترسیم. ما کر، کور و
لال و نفهم نیستیم. شما میآیید و از آزادی حرف میزنید و از
طرف دیگر میگویید چرا کسی به شما حرفی زده است. چطور شورای نگهبان
به شما صلاحیت حضور در انتخابات بدهد؟ آقای اصغرزاده! دوستان
شما به انگلیس و کشورهای دیگر رفتند و بورسیه گرفتند و الان
وزیرهستند. تمام جنبش دانشجویی شما درشبکههای ضدانقلاب فعالیت
می کنند. شما می گویید در جبهه بوده اید. البته دراینترنت دیده
ام که شش ماه سابقه داشتهاید. من فرمانده لشکر تهران بودم.
هرکس که از تهران می رفت را میدیدم ولی شما کجا بودید؟ البته
نمی خواهم که جبهه رفتنتان را زیر سوال ببرم.
پاسداران نظامی نیستند بلکه افراد جهادی هستند و هرکجا که نیاز
باشد حضور پیدا میکنند و کارها را انجام می دهند. یک روز بسیج
جبهه می شوند و یک روز برای ساختن و عمران حرکت می کنند.
پیک نت 23 آذر |