جمعی از جوانان حزب اعتماد ملی با محمد خاتمی دیدار کردند. در
این دیدار خاتمی ضمن شرح شهیدان کربلا، به مسائل روز و از جمله
اشتباه نداشتن اتحاد اصلاح طلبان در جریان انتخابات سال 84 که
در نتیجه آن احمدی نژاد رئیس جهمور شد پرداخت و گفت:
شاید یکی از بارزترین اشتباهات ما از همان انتخابات
۸۴
بود. اصل قضیه قابل قبول است اما اینکه مصداق آن اشتباهات چه
اتفاقی و چه کسی بود و چرا اینطور شد، قابل بحث است. در مورد
میزان سهم هر کدام از ما که موثر در این اشتباهات بودیم، ممکن
است اختلاف نظر وجود داشته باشد اما به هر حال اشتباهات وجود
داشتند. تجربهای که در سال
۹۲
داشتیم و نتیجهای که گرفتیم، نشانه تکامل حرکت است و شاید اگر
این روش و رویکرد را در چند دوره قبل داشتیم، وضعیت ما به گونه
دیگری بود. البته نقدهای دیگری هم میتوان وارد کرد.
البته همواره گفتهام، به دوستانی هم که در حاکمیت هستند، عرض
کردهام که ماندن در گذشته خسارتهای بسیار فراوانی دارد.
میتوان گذشته را مطالعه کرد و از آن درس گرفت اما باید نگاه
به آینده داشت. اگر بخواهیم در گذشته بمانیم و به سوی
آینده حرکت نکنیم، کشور و
نظام بسیار زیان میکند؛ چنان که ما بعد از سال
۸۸
زیانهای بسیاری را متحمل شدیم. از تنشهایی که در جامعه بوجود
آمد و نیز محدود و محصور بودن بسیاری از یاران انقلاب و
نیروهای ارزنده. بدون اینکه بخواهم درباره اینکه این کار اصلا
درست بوده یا نه قضاوت کنم – که البته پیش از این قضاوت
کردهام و امروز نمیخواهم بر این مساله دامن بزنم - به هر حال
همه زیان کردیم و زیان کردند. این زیانها حاصل آن است که ما
فقط به گذشته نگاه کنیم، در گذشته بمانیم و حرکت نکنیم.
گفته میشود که باید اصلاحات و جریانهای دیگر را نقد کرد؛ این
حرف درستی است اما آیا فضای نقد کامل وجود دارد؟ در جایی که
جریانی اشتباهاتی هم مرتکب شده اما مظلوم واقع شده است و انواع
و اقسام اتهامات بر آن باقی است، آیا وارد شدن در این میدان و
اینکه خود آنها نیز شروع به خردهگیری و نقد کنند، به نفع
فضای ناسالمی که در جامعه ما وجود دارد، نخواهد بود؟
منظورم عدم نقد درونی نیست، بسیار خوب است که فضای نقد در کل
جامعه باز شود، هم بتوان حکومت و حاکمیت و رویکردها را نقد
کرد و هم بتوان جریانات، گروهها و دولتها را نقد کرد، فرقی
هم نمیکند. نقد، روح اصلاحطلبی ماست. اصلاحطلبی ما با نقد
زنده است. یکی از مهمترین محورهای اصلاحطلبی، نقد دایم است
چون ما معتقد به کمال تدریجی جامعه و انسان هستیم.
پذیرفتن اشتباهات و دیدن راههای مناسبتر برای رشد در سایه
نقد فراهم میشود، نقد مساله بسیار مهمی است اما باید در فضایی
صورت بگیرد که نقد کردن ارزش باشد، هزینه نداشته باشد و همه
چیز و همه جا را بشود نقد کرد. البته نقد هم باید منصفانه و
عاقلانه باشد؛ اتفاقا یکی از عواملی که سبب نقدهای ناسالم و
پرخاشها میشود، این است که فضا بسته باشد و به محض اینکه باز
میشود، هول و هراس در میان افراد میافتد، مدام صحبت میکنند
و فضا تند میشود. اگر فضا را آرام
کنیم و نقد و آزادی اندیشه در جامعه، یک روال، سنت و مساله
عادی باشد، خود به خود نقد هم به سوی اعتدال و منطقی بودن حرکت
میکند.
امروز در جامعه ما نقد تبدیل به مچگیری و اعتراض شده است، نقد
بررسی منصفانه واقعیت هاست، دیدن نقاط ضعف و قوت و البته
رویکرد به سوی تقویت نقاط قوت و از میان رفتن نقاط ضعف است. من
توصیه میکنم که نقد، یکی از برنامههای مهمی باشد که دوستان
ما درون خود داشته باشند. نقد را ابتدا باید از خود شروع کنیم.
جریان اصلاحات را در یک حزب و یک گروه خلاصه نمیکند، اصلاحات،
ادامه یک جریان بلند تاریخی است که انشاالله در آینده هم ادامه
خواهد داشت. احزاب، گروهها و دولتها از جریانات مختلف
میآیند و میروند.
چرا خودسرها مصونیت و امکانات دارند؟، این همه اهانت، تهمت و
توهین یک طرفه به افرادی که نه تنها اجازه ندارند از خود دفاع
کنند بلکه حتی اجازه ندارند با کسی تماس بگیرند یا کسی با
آنها تماس بگیرد، برای چیست؟ این اگر خودسری است و کار
خودسرها، حتما باید با آن
برخورد شود.
اگر پدیدهای در جامعه حضور دارد، حضور آن را بپذیریم، نه
اینکه از ابراز وجود آن ناراحت شویم. علاوه بر آن اگر حضور
دارد و مورد علاقه بخشهایی است، این برخوردها سبب میشود
آنها که طرفدار این جریان هستند، نسبت به برخورد کنندگان
بدبینتر شوند و پیوندهای آنان با متن جامعه گسسته شود.
پیک نت 18 آبان |