آذرمنصوری دبیر سیاسی جبهه مشارکت است و پیش بینی ها چنین است
که اگر جبهه مشارکت رسما بتواند فعالیت خود را بار دیگر آغاز
کند، او نخستین زن رهبر یک حزب سیاسی در ایران خواهد شد! به
این دلیل آگاهی از نظرات او اهمیت ویژه دارد. آذر منصوری در
تازه ترین مصاحبه ای که با خبرگزاری ایلنا داشته نقطه نظرات
زیر را مطرح کرده است:
- در انتخابات ریاست جمهوری 92 تحلیلهای اولیه این بود که
شرایط آنقدر بحرانی است که هیچ دولتی قادر نیست روندی را که
جریان داشت متوقف کند. اما با تحلیلهای بیشتر و دقیقتر،
شورای مشورتی به این نتیجه رسید که با روی کار آمدن دولتی جدید
که رویکردهای متفاوتی داشته باشد، میتوان روند بحرانی را
متوقف کرد و بتدریجی شرایط را به سوی بهبود هدایت کرد. طبیعی
است که در این راه مخالفتها و ممانعتها نیز پیشبینی میشد.
با اقدام تاریخی آقای دکتر عارف و نقشآفرینی و حمایت آقای
خاتمی شاهد پیروزی آقای روحانی بودیم.
- فضای معروف به هشت ساله و هزینهای که فعالان سیاسی برای کار
سیاسی پرداخت کردند، بخشی از انگیزه برای ادامه فعالیت سیاسی
را از آنان گرفته است، بویژه آنکه در بخشهایی نیز شاهد
محدودیتها و تداوم روند قبلی هستیم.
- در دولت به دلیل مشکلات به جای مانده و حجم کارها، تدارک جدی
برای تقویت نهاد
سازی دیده نشده است. باید تاکید کنم انتظار اصلاحطلبان از
شرکت در انتخابات، حضور در قدرت نبود، اما مشاهده کردیم که
بخشی از کابینه را اصلاح
طلبان تشکیل دادند و سعی شد از نیروهای اصلاحطلب تا حد امکان
استفاده شود.
- به نظرم در عرصه جنبشهای اجتماعی و جامعه مدنی، دولت باید
منسجمتر عمل کند و برنامه داشته باشد و این انتظار در عرصه
سیاست داخلی به شکل جدی از دولت آقای روحانی وجود دارد و
انتظار میرود در بخشهایی که میتوان از مشارکت مردم استفاده
کند، شرایطش فراهم شود.
- با توجه به تاثیرگذاری اصلاح
طلبان در انتخابات و رویکردی که تاکنون در مواجه با دولت داشته
است و نتیجهای که از اجماع انتخابات قبلی و تجربهای که از
تفرق و چند
دستگی از انتخابات قبلی داشتیم، این شکاف به عنوان پاشنه آشیل
مد نظر همه گروه
ها
و احزاب اصلاحطلب است. جناح مقابل سعی میکند این طور نشان
دهد که گویا شکافی در رابطه دولت و اصلاحات وجود دارد اما در
فضای سیاسی واقعی، هم آقای خاتمی و هم جریانهای اصلاحات بر
حمایت از دولت تاکید دارند و این انسجام و اجماع وجود خواهد
داشت تا مجلسی شکل بگیرد که برآمده از آرای واقعی مردم در یک
رقابت آزادانه، عادلانه، سالم و قانونی باشد.
- پیشبینی نتیجه انتخابات مجلس آینده کار سادهای نیست. اما
هدف مشخص است، شکلگیری مجلسی که در راس امور باشد. نتیجه کار
بستگی به این دارد که اولا اصلاحطلبان برای انتخابات با توجه
به پیشبینیهایی که از جانب هیاتهای نظارت و بررسی صلاحیتها
وجود دارد، چه برنامهای داشته باشند. نکته بعدی؛ با توجه به
مجموعه بخشهایی که زیر نظر وزارت کشور شکل گرفتهاند، چقدر
وزارت کشور و دولت نسبت به مسئله انتخابات و سالم برگزار کردن
آن توجه جدی خواهد داشت. به نظرم مهمترین عامل، کنش
اصلاحطلبان، توجه به اجماع و استفاده از همه ظرفیتها برای
شکلگیری یک مجلس برآمده از آرای ملت است. در انتخابات مجلس با
توجه به تفاوتهایی که با انتخابات ریاست جمهوری دارد، ائتلاف
فراگیری بیشتری باید داشته باشیم.
- دکتر عارف در انتخابات آتی مجلس، ظرفیتی تاثیرگذار خواهد بود
و نقش
ایشان هم در شکلگیری اجماع و هم در به کارگیری ظرفیتها و
نیروهای تاثیرگذار و هم برنامه علمیاتی بر مجلس آینده
تاثیرگذار است. البته هم آقای عارف و هم دیگر شخصیتهای
اصلاحطلب تاکیدشان بر اجماع بوده و قاعدتا با توجه به این
تاکید، محتملترین شکل برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتی
مجلس است.
- دغدغه کنونی اصلاحطلبان همان دغدغهای است که موجب حضور و
تحرک آنان در انتخابات سال 92 شد. علیالقاعده اگر تحلیل درست
و درک دقیقی از موقعیت منطقهای نبود، شاید اصلاحطلبان تا این
حد انگیزه برای حضور در انتخابات نداشتند. از همان موقع هم
زنگهای خطر افراط گرایی که منطقه را تهدید میکرد، به صدا
درآمده بود و اصلاحطلبان صدای این زنگ را شنیده بودند. حوادث
یک سال اخیر و حضور داعش در منطقه نیز موید همین نگرانی است.
مهمترین مسئله نحوه کنش اصلاحطلبان در دور کردن تهدیدهای
اینچنینی از کشور است. اینجاست که تفاوت دولت روحانی و دولت
احمدینژاد روشن میشود. قاعدتا بازگشت عقلانیت به نهادهای
منتخب دموکراتیک نقش تعیینکننده در کاهش بحرانهای داخلی و
خارجی خواهد داشت. باید تلاش کرد مولفههای وحدت و انسجام ملی
تقویت شود، گفتوگوهای پیرامون مسائل مهم کشور بین همه
جریانهای دلسوز و نگران منافع ملی راه بیفتد و تلاش کنیم کشور
را از خطر افراطگرایی دور نگه داریم. لازمه هر نوع اصلاحاتی
توجه به همین مولفههاست.
- تجربه حضور اصلاحطلبان در فضای سیاسی کشور نشان داده که
توجه به انسجام و اتحاد احزاب و شخصیتهای تاثیرگذار بخصوص نقش
محوری آقای خاتمی، رمز موفقیت این جریان سیاسی است. خوشبختانه
فکر میکنم بلوغ سیاسی اصلاحطلبان با بالاترین حد خود از زمان
حضور در فضای سیاسی کشور رسیده است. به طوری که همه احزاب و
شخصیتها در پی تمهیداتی برای حفظ اجماع و ائتلاف حداکثری
هستند. قاعدتا رسانههای مخالف از هر امکانی برای ایجاد جنگ
روانی علیه اصلاح طلبان استفاده میکنند و درصدد القاء شکاف
بین اصلاحطلبان هستند اما به باور من این اتحاد و انسجام به
شکلی گستردهتر ادامه خواهد داشت.
اگر اصلاحطلبان بتوانند با استفاده از ظرفیتهایی که در شورای
هماهنگی جبهه اصلاحات وجود دارد و در شورای مشورتی آقای خاتمی
و احزاب اصلاحطلب نیز وجود دارد، پیوندشان را منجسمتر،
سازمان
یافتهتر و مستحکم
تر بکنند، آینده اصلاحطلبان در کشور، آینده روشنی خواهد بود.
انتخابات سال گذشته نشان داد که اقبال به اصلاحطلبان همچنان
به شکلی جدی در میان بدنه اجتماعی وجود دارد و چنانچه شرایطی
برای حضور اصلاحطلبان فراهم شود و اصلاحطلبان هم بتوانند با
یک استراتژی موفق در فضای سیاسی جامعه حضور پیدا کنند، قطعا
میتوانند نقشی تاثیر
گذار و تعیین
کننده در جامعه و فضای سیاسی کشور ایفا نمایند.
پیک نت 19 آبان |