اخضر ابراهیمی، فرستاده سابق سازمان ملل و اتحادیه عرب در
امور سوریه در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت:
حمایت بدون پیش شرط آمریکا از اسرائیل بسیار فرساینده است.
این حمایتها به رغم اینکه اسرائیل همچنان به اشغال اراضی و
حمله به فلسطینیان ادامه میدهد ادامه دارد.
دوست داشته باشید یا نه، مساله فلسطین هنوز برای همهی ما در
این منطقه مهم است. این بخش بسیار، بسیار بزرگ از داستان است.
هر چیزی در مورد مسئله فلسطین توسط اسرائیل تصمیم گرفته
میشود. این اشتباه است که برویم پیش آمریکاییها و بگوییم
لطفا بیایید و مشکل ما را حل کنید. آنها نمیتوانند. نباید این
اجازه را به آنها داد. ما به آمریکاییها احتیاج داریم و آنها
نقش مهمی را ایفا میکنند اما آنها نمیتوانند یک میانجی صادق
باشند و هرگز تلاشهای صادقانهای برای پیدا کردن راه حل از
سوی آمریکاییها مشاهده نشده است.
حمله به عراق و دروغهایی که در پی آن مطرح شد، تماما اشتباه
بود که احتمالا یکی از اشتباهات بزرگ تاریخ اخیر آمریکا محسوب
میشود و همان راه را به سمت خشونتی باز کرد که هماکنون در
حال تکه تکه کردن عراق است. ساده لوحی و در نتیجه آن تصویر
ناقصی که از کشورهای عربی منطقه به عنوان بخشی از یک جهان واحد
عرب شکل گرفت، موجب محاسبات غلط پس از 2011 شد که در آن زمان
اعتراضات در شمال آفریقا شروع شده بود. به نظر میرسد که کل
مفهوم بهار عربی اختراع غربیها باشد. این امر آمریکاییها را
به صورت ناخودآگاه به سمت رستاخیر نظریه دومینو هدایت کرد. پس
از سقوط دولتها در شمال آفریقا از جمله تونس، مصر و خصوصا
لیبی، مقامهای آمریکایی انتظار داشتند که پس از آن بشار اسد
سقوط کند. در لیبی در سال 2011، کشورهای متعددی همواره استدلال
میکردند که دولتهای اروپایی و آمریکا شورای امنیت سازمان ملل
متحد را فریب دادند تا اجازه تغییر رژیم نظامی در پوشش اقدام
انسان
دوستانه را صادر کند و همین امر بیاعتمادی به قدرتهای غربی
را افزایش داد. وقتی که این وضعیت در سوریه پدید آمدند، آنها
فکر کردند: آه، او نیز به دنبال مسیر مبارک میرود و همه شروع
به فریاد زدن کردند که بشار خواهد رفت! در حقیقت، فکر می کنم
که مناسب نباشد که مسائل را شخصی کنیم. سوریه کشوری بزرگ و
پیچیدهای است. آنها قطعا نیاز به تغییر دارند و شاید اگر نظام
اسد راه را به سمت یک نظام کاملا جدید هموار کند، فکر کنم که
احتمالا برای اکثریت مردم سوریه قابل قبول باشد. اما قرار دادن
تمام تاکید بر روی یک فرد کار درستی نیست. به هر حال آنچه که
ما در حال حاضر با آن روبرو هستیم این است که داعش بد است و
بدی آن بیش از بشار است. اما موضوع این است که چگونه میخواهید
از شر داعش خلاص شوید، اما اسد را تقویت نکنید؟
باید اعتراف کنم که من با هیچ یک از مقامهای دولت آمریکا یا
انگلیس و یا سایر مردم دیدار نکردم که آنها به من بگویند،
بسیار خوب ما میخواهیم از شر اسد خلاص شویم اما درباره داعش
که سازمانی افراطی است، چگونه است؟ این مساله در آن زمان اصلا
مورد توجه قرار نگرفت و برخی میگفتند زمانی که این نظام برود،
راه برای رسیدگی به آن هموار میشود. تصور میشد که نظام اسد
ظرف چند هفته سقوط میکند. آن زمان میگفتند زمانی که اسد از
سر راه برداشت شود، بعد از آن ما باید ببینیم که با این مردم
چه کار کنیم. اگر اشتباه نکنم در سال 2012 یا 2013 بود و آن
زمان من نشنیدم که کسی بگوید این مساله مهم یا خطرناک است.
در میان کشورهای مراکش، تونس و الجزایر، تونس اولین کشوری بود
که در سال 2010 با تغییر نظام منطقه را شگفت زده کرد و پس از
آن مصر در سال 2011. در این سه کشور احزاب اسلامی سیاستهای
خودشان را داشتند و ممکن بود تمام آنها با اخوانالمسلمین
مرتبط بوده باشند. احزاب اسلامی در تونس و مراکش تاکنون به
اجرای وعدههایشان مبنی بر احترام به اصل دموکراسی چند حزبی
وفادارند و پس از آن ما اخوانالمسلمین مصر را داشتیم که قول
داد که برای تصدی کرسی پارلمان تلاش نکند و نامزدی برای
انتخابات ریاست جمهوری نداشته باشد اما آنها به این وعدهها
عمل نکردند. آنها در هر حوزه انتخاباتی نامزدی را معرفی کردند
و پس از آن در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند و مشخص بود که
پیروز میشوند. محمد مرسی به ریاست جمهوری رسید و در سال 2013
توسط ارتش سرنگون شد.
پیک نت 9 مهر |