پس از سالها، خشم و نفرتی عمیق در میان مردم ایران نسبت به
جنایات اسرائیل درغزه بصورت خود جوش شکل گرفت که بازتاب آن را
از دومین روز حمله اسرائیل به غزه در شبکه های اجتماعی می شد
دید و خواند. این خشم و نفرت هیچ ارتباطی با تبلیغات و شعارهای
و خبر سازی های صدا و سیما و روزنامه هائی نظیر کیهان و رسالت
نداشت و هر مقام حکومتی که چنین گمانی کرده باشد به بیراهه
رفته است. اهمیت این خشم و نفرت و همدردی که مردم ایران نسبت
به مردم فلسطین بروز دادند و به همین دلیل راهپیمائی روز گذشته
(روز قدس) پرجمعیت تر و خودجوش تر از همه سالهای گذشته برگزار
شد نیز همین بود. واقعیت اینست که عملکرد حکومت در سالهای
گذشته در تمام زمینه ها و از جمله همدردی با فلسطینی ها چنان
شعاری و نمایشی بوده و چنان آلوده به جناحبندی ها و کشاکش های
سیاسی در درون حاکمیت که مردم نسبت سرنوشت مردم زجرکشیده
فلسطین نیز کم تفاوت شده بودند. مانند بسیاری موارد و مسائل
دیگر. از جمله درباره امریکا. روز گذشته نیز همین سیاست حداقل
توسط آنها که انتخابات 92 را باختند اما همچنان نبض قدرت را
دراختیار دارند دنبال شد. عربده کشی کسانی که شعارهای ساخته
شده و ابلاغ شده را در میان جمعیت و از پشت بلندگوهای قوی
تکرار می کردند و عده ای کم نفس که دور و بر خودشان جمع کرده
بودند نیز آنها را غلط و غلوط تکرار می کردند برای مردم اگر بی
تفاوت نبود، چندش آور بود. این که پرچم آتش زدند و یا مجسمه
نفت آلوده را به آتش کشیدند و یا مرگ برای اسرائیل یا امریکا
خواستند تا تصاویر و فیلم های آن شب از سیما پخش شود و یا...
در خشمی که در این روزها مردم نسبت به اسرائیل پیدا کرده اند
نقش نداشت. نه تنها این، بلکه اگر امثال احمد خاتمی و عربده کش
هائی که مردم خود آنها را سرکوبگر داخلی میدانند در روز قدس
غیبت داشتند، ای بسا راهپیمائی روز گذشته با شکوه تر و مردمی
تر هم برگزار شده بود.
پیک نت 4 مرداد |