ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

28 مرداد ماه  1393

infos@pyknet.net

 
 
 

گفتگو با محمدرضا خاتمی
رقابت و کشاکش
در جبهه اصولگران جدی است!

 
 
 
 
 

محمد رضا خاتمی دبیرکل سابق جبهه مشارکت و نایب رئیس مجلس ششم با "ایسکانیوز" مصاحبه ای مشروح کرده است که نکاتی از آن را میخوانید:

 

به اعتقاد من دوران هشت سال احمدی نژاد در تاریخ پس از انقلاب ایران یک استثنا بود  و انتخابات سال ۹۲ سبب شد مسیر و حرکت سیاسی انقلاب به ریل خود بازگردد. این به معنای این نیست که پیش از این هشت سال همه چیز خوب بود و ایرادی وجود نداشته است؛ در واقع به همین دلیل بود که اصلاحات به وجود آمد تا هم آن انحرافات را برطرف کند و هم آرمانهای انقلاب را پیگیری کند . اما این ۸ سال به این دلیل استثنا بود که جریانی که مصدر امر شده بود شعارهای انقلاب را مصادره و با عملکرد خود، نا امیدی و یاس را در جامعه بوجود آورد.

با انتخابات ۹۲،  آن نیروهایی که از میدان فعالیت سیاسی و اجتماعی بیرون رانده شده بود دوباره توانست وارد میدان شود و سازمان و تشکل خود را داشته باشند. فضای نسبتا خوبی در جریان سیاسی ایجاد شده است. البته در این میان نمی توان منکر شد که عده ای هستند که وضع جدید را نمی پسندند. این عده ممکن است در مصادر قدرت هم حضور داشته باشند و تمام تلاش خود را به کار گیرند تا با برخوردها و فشارهایشان نگذارند امید مردم به جایی برسد. اینها می خواهند بگویند که چیزی عوض نشده است اما واقعیت این است که در  جامعه ما بسیاری چیزها عوض شده است و این تغییر مدیون آگاهی و بیداری است که در درون جامعه شکل گرفته است. از نظر من مردم ایران راه خود را پیدا کرده اند و اسیر جو و هیجانات اجتماعی نمی شوند. دوراندیشانه حرکت می کنند و می دانند که چه می خواهند و چگونه می خواهند حرکت کنند. بنابر این اگر بخواهم فضای اجتماعی و سیاسی داخلی کشور را توصیف کنیم ، من این فضا را روبه جلو و امیدبخش می بینم.

از نظر من رئیس جمهور و مسئولان ارشد کشور به خوبی از وضعیت کشور آگاه هستند و همانطور که خود آقای روحانی هم بارها اعلام کردند به شعارها و برنامه های انتخاباتی خود وفادار هستند اما آنها هم یک تعریفی از آرایش سیاسی در کشور دارند و به همین خاطر اولویت هایی را برای خودشان قائل هستند. شاید به هر دلیلی که نمی خواهم وارد آن شوم، مساله سیاست داخلی در طول یک سال گذشته برای دولت اولویت اول نبوده است؛ نه اینکه از آن غافل باشد و یا نخواهد به آن بپردازد .

مسائل سیاست خارجی خیلی اهمیت داشته و شاید وقتی همه ما در انتخابات به این نتیجه رسیدیم که باید از آقای روحانی حمایت کنیم و به ایشان رای دهیم به این دلیل بود که فکر می کردیم کشور دارد سقوط می کند. مهم این نیست که یک حزبی در کشور باشد یا نباشد یا یک شخصی باشد یا نباشد، موضوع این بود که کشور در حال سقوط بود . کسانی که رفتند به آقای روحانی رای دادند می خواستند کشور را از خطر سقوط نجات دهند. با توجه به مسائل اقتصادی که مردم را رنج می دهد و با توجه به ویرانه ای که دولت یازدهم از دولت قبل تحویل گرفته است، شاید طبیعی باشد که دولت در این یکسال بیشتر روی مسائل اقتصادی متمرکز بوده اما دید ما اندکی متفاوت است. به عقیده ما اگر توسعه سیاسی، امنیت سیاسی و نشاط سیاسی در کشور نباشد شاید نتوانیم در سایر جنبه ها به توفیق برسیم.

وقتی که مشکلات پیش روی دولت را در نظر بگیریم ، در مجموع می توان عملکرد دولت را موفقیت آمیز ارزیابی کرد. زیرا هم توانسته از خرابی ها جلوگیری کند و کشور را به وضعیت باثباتی بکشاند و هم برنامه های قابل توجه و کارآمدی برای توسعه در زمینه های مختلف دارد.

مخالفین دولت که همه شبکه های اصلی ارتباطی و رسانه های رسمی کشور را در اختیار دارند سعی می کنند تا ناموفق بودن دولت را القا کنند . اگر دولت یک ساز و کار مناسبی برای ارتباط با مردم در نظر بگیرد آنوقت ارزش کار دولت بیشتر مشخص می شود . اگر این اتفاق نیفتد و مردم ندانند که دولت چه کارهایی انجام می دهد  این نگرانی جدی می شود که تبلیغات سوء و سیاه نمایی ها علیه دولت بر افکار عمومی موثر واقع شود . دولت نباید منتظر باشد تا صدا وسیما برای آن کاری بکند در واقع اگر این سازمان کار خلافی نکند باید راضی باشیم. در این راستا دولت باید به تعریف ساز و کار رسانه ای قوی برای خود مشغول شود.

این نکته که آرایی که حسن روحانی را به ریاست جمهوری رساند از کجا آمد  باید گفت حتی یک رای اصولگرایانی که الان مدعی اصولگرایی هستند در سبد آقای روحانی قرار ندارد. این در حالی ست که برخی اصولگرایان همچون آقای ناطق نوری که اصولگرایان واقعی هستند از روحانی حمایت کردند. آن مدعیان اصولگرایی که امروز تریبون های اصلی در دست آنهاست حتی یک رای هم در سبد آقای روحانی نداشتند. در این بررسی میدانی می توان تجزیه تحلیل کرد که نقش آقایان هاشمی ، خاتمی و جریان های اصلاح طلبی به ویژه در شهرستانها چقدر بوده است . اما چون در کشورمان سازو کار نظرسنجی نداریم نمی توانیم نتایج دقیق و درستی را به دست بیاوریم .

اقایان می خواهند بگویند که ما شکست نخورده ایم . درحالیکه برنامه که آنها 8 سال به اجرا گذاشتند شیرازه اش از هم پاشیده شده است. حالا نمی توانند به طرفدارانشان بگویند که ما اشتباه کردیم. یعنی این شجاعت و مردانگی را ندارند که به اشتباه خود اعتراف کنند  و بگویند حالا اشتباه خود را جبران و کار خود را درست می کنیم. بنابراین ادعا می کنند رئیس جمهوری از اصولگرایان است و آنها هم به ایشان رای داده اند.

انتخابات سال ۹۲  منافع عده ای را به خطر انداخت. بنابراین این افراد نمی توانند آرام بنشینند، با توجه به اینکه همه امکاناتی هم در اختیارشان هست. چرا با وزیرعلوم مخالفت می شود؟ دعوا بر سر روسای دانشگاه نیست، بلکه بر سر بورسیه های غیر قانونی است . هر کسی که اقوام و نزدیکانش را از این رانت بهره مند کرده حالا که پرده ها دارد کنار می رود نگران است.  تردید ندارم که اگر آقای فرجی دانا از این بورسیه ها و ماجرای آن صرف نظر می کرد نمایندگان مجلس طرح استیضاح را پس می گرفتند.

کسانی که پایگاه های مستحکمی دارند و در مقابل دولت ایستاده اند با سهم گرفتن از دولت مشکلشان حل نمی شود . سهم اینها به نوعی گسترش یابنده است که این دولت نمی تواند آنرا عملی کند. بنابراین مخالفت هایشان هم گسترده تر خواهد شد تا دولت در زمین گیر کنند.

در این نکته که آقای روحانی همچنان استوار و پرقدرت بر سر اصول خود ایستاده و شجاعانه از این اصول دفاع کرده شکی نیست. نقطه قوت آقای روحانی هم همین است. اما در عین حال احساس می کنم در دولت وقتی به استانها و شهرستان ها می رسد، این بدنه با این سر (حسن روحانی) خیلی همخوانی ندارد .

من در وزارت کشور اراده ای برای پیاده کردن برنامه های انتخاباتی آقای روحانی نمی بینم. این وزارت خانه برای پیاده کردن برنامه های رئیس جمهوری ساز و کار مناسب ندارد. با فرماندار دولت احمدی نژاد (هرچند انسان با تقوا و سالم ) نمی توان انتظار داشت برنامه آقای روحانی اجرا شود.

یک اقلیتی از کسانی که درون اصولگرایی رشد کرده و در هشت سال گذشته همه کاره بوده اند . قدرت تبلیغاتی ، اقتصادی و … دارند و آنچنان اصولگرایان واقعی را در گوشه رینگ گیر انداخته وآنها را سرکوب کرده که صدایی از آنها بلند نمی شود و آن صدایی که به نام اصولگرایی بلند می شود صدای این اقلیت است.

 

اطمینان دارم که اصولگرایان واقعی از این اقلیت بیشتر از اصلاح طلبان دلخون هستند. این جمعیت اندک اما پرسر و صدا و پر قدرت تمام تلاش خود را برای ساقط کردن دولت روحانی به کار گرفته و می گیرد .

نگرانی من این است که ایا دولت متوجه این برنامه ریزی علیه خود هست یا نیست ؟ اگر متوجه باشد که درایت و کاردانی آقای روحانی و تیمش که ما هم به آن اطمینان داریم کارگر می شود . اما اگر متوجه نباشد که این اتفاق در حال وقوع است آنوقت برنامه ریزی هم نخواهد داشت. این هشداری ست که اصلاح طلبان به دولت می دهند که  یک عده می خواهند گلیم را از زیر پای دولت بکشند .

 

آقای روحانی در این دوره سمبل نجات کشور شناخته شده و اگر او زمین بخورد، کشور زمین می خورد و در نهایت آن نظام آسیب می بیند. برای ما این مسئله اصلی است که کشور پابرجا بماند. بنابر این با همه مشکلاتی که پیش روی دولت بوده ما دولت را تا الان موفق می دانیم و اطمینان داریم این موفقیت ها هم ادامه می یابد.

الان اصلاح طلبان با هم هستند و حتما در انتخابات مجلس آینده نتیجه مثبتی خواهیم گرفت.

 

من از حضور آقای احمدی نژاد یا مشایی و همفکران آنان در انتخابات آتی استقبال می کنم، چون اصلاح طلبان می گویند که افراد، گروه ها، جریانها با ایده های مشخص باید بیایند و وارد انتخابات شوند. به شرطی که نخواهند به سمت حوادثی بروند که در جریان انتخابات ۸۸ اتفاق افتاد. اینکه عده ای از حضور این افراد احساس خطر می کنند را قبول نداریم . مردم آقای احمدی نژاد را خیلی خوب شناختند . طرفداران و منتقدانش مشخص هستند و برنامه هایش هم معلوم است چون او ۸ سال رئیس جمهور این کشور بوده و برنامه هایش را اجرا کرده است. چرا نباید اجازه داشته باشد که در انتخابات شرکت کند و افکار خود را دوباره به رای مردم بگذارد ؟ یکی از بزرگترین سازوکارها برای آنکه انسان متوجه شود چقدر افکار درست و نادرست دارد انتخابات است .

نکته دوم اینکه تصور من بر این است که جز در یکسری افراد بسیار بسیار خاص و معدود در درون جامعه تفکر آقای احمدی نژاد جایگاهی ندارد ، نه در درون جامعه و نه در درون حکومت، اما این تصور من است. باید اجازه دهیم آقای احمدی نژاد با مردم حرف بزند؛ یکی از انتقادات من به دولت جدید در طول این یک سال این است که شما نمی توانید یکطرفه به آقای احمدی نژاد حمله کنید؛ این اتفاقی است که برای ما در طول ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد افتاد و به ما اجازه صحبت و دفاع از خود نمی دادند و الان درست نیست ما همین کار را با آقای احمدی نژاد تکرار کنیم.

او باید بتواند بیاید و از خود دفاع کند. در این شرایط است که مملکت خوب و سازنده و با تضارب آرا شکل می گیرد، نه اینکه از یک سو به طرف مقابل اتهام بزنیم و طرف مقابل امکان دفاع از خود را نداشته باشد.

بهترین کار این است که جایگاه نداشتن طرز فکر آقای احمدی نژاد در انتخابات مشخص شود نه اینکه رد صلاحیت کنیم .

در ضمن از نظر من رقابت اصلی در انتخابات آتی مجلس در درون جریان اصولگرایی است؛ یعنی یک جریان رادیکال تندی که الان در جریان اصولگرایی وجود دارد و در حال جدا کردن راه خود از آقای احمدی نژاد است. در کنار آن جریان آقای احمدی نژاد است که از نظر اصولگرایان همه بدنامی های این جریان به خاطر اوست و در کنار این دو یک جریان اصولگرایی مفلوکی هم وجود دارد که بین آقای احمدی نژاد و جریان تندرو له می شود. از نظر ما این اصولگرایان هستند که باید برای خودشان فکری بکنند چون تکلیف ما روشن است ؛ اگر اجازه دهند یک انتخابات خوب برگزار شود، با ورود نیروهای اصلی ما به انتخابات تردیدی نداریم که پیروز میدان خواهیم بود. بر همین اساس می توان گفت مجلس آینده مجلسی معتدل و دارای عقل و خرد و حامی برنامه های دولت خواهد بود .

 

پیک نت 28 مرداد

 
 

اشتراک گذاری: