مراسم اهدای مدال «شوالیه هنر و ادبیات» به محمدرضا شجریان بعد
از
ظهر دوشنبه در اقامتگاه سفیر فرانسه در تهران برگزار شد.
در این مراسم که داریوش شایگان، غلامحسین امیرخانی، آیدین
آغداشلو، محمدرضا درویشی، حسین علیزاده، داریوش طلایی، فرهاد
فخرالدینی، همایون شجریان، اصغر فرهادی، نصرا الله وحدت، پوری
بنایی، پرویز کلانتری، محمود دولتآبادی، جواد مجابی، امید
روحانی، لیلا حاتمی، علی مصفا، شاهرخ تویسرکانی، انوشیروان
روحانی، لیلی گلستان، رضا کیانیان
حضور داشتند
شجریان گفت:
موسیقی ایرانی تنها یک سنت موسیقایی نیست، تنها یک فرهنگ غنی و
ریشه دار و کهنسال نیست، بلکه نموداری دقیق و روشن از یک تمدن
دیرین، دیرپا و ماندگار است که هزاران سال در دل این جغرافیای
رنگارنگ شکل گرفته است و من در تمام طول زندگیام، در بیش از
نیم قرن حضورم در عرصه موسیقی ایرانی، همیشه و در هر حال
کوشیدم و نه فقط پاسدار ارزشها، اصول، و شکوه و عظمت این سنت
موسیقایی، و نه فقط مفسر این فرهنگ غنی بلکه پاسدار این تمدن
باشم.
موسیقی ایرانی همیشه و در هر حال، بازتابدهنده جلوههای مختلف
این تمدن کهنسال و رنگارنگ بوده است، بازتابدهنده معماری و
مهندسی ایرانی از دل خاک و خشت و لعاب و آرامش و سکوت، خلوت
انسی که در آن موج میزند و از خلوص انسانی گفته است که در این
خانههای دلباز و روشن رو به نور، در دل حضور دائمی طبیعت و
خورشید و آب، در جستجوی لحظه آرامش و خلوت و آسایش و خلوص و
مهربانی بوده است. موسیقی ایرانی بازتابدهنده شعر و ادب غنی و
پربار این سرزمین و نظم دقیق و مهندسی شده حیرتانگیزش بوده که
در تمام طول تاریخ از خنیاگران کهن تا همه آن شاعران درخشان و
در گذر از همه پیچ و خمهای تاریخ، تنها نمایشدهنده حیرت
انسان این مرز و بوم از زیسته در چنین جهانی بوده و از پرستش و
حمد و ثنای خالق و خلق و آواها و نواهای موسیقی ایرانی هم چیزی
جز ستایش حضور در این جهان و حیرت و بهت از این نظم و تکامل
نیست.
هنرمند ایرانی، برعکس هنرمند غربی، فردیتش را، یعنی مایه رسیدن
به خلق و آفرینش هنری را همیشه در ستایش از این حیرت، در رثا و
ثنای این خلق و خالق به کار برده است. او فردیتش را همیشه در
حیرت از کشف و شهود این جهان با نظم و اصول صرف کرده است.
موسیقی ایرانی، جشن و شور درک این حیرت، این کشف و شهود، این
شکوه و عظمت است.
من در تمام طول این نیم قرن تنها کوشیدم تا این سنت کهنسال و
ریشهدار خنیاگری ایرانی را با همه زوایا و گوشهها، همه غنا و
عظمت و تنوعش حفظ کنم، پاس بدارم و سپس آن را به آیندگان منتقل
کنم. کوشیدم که این سنت خنیاگری را که ریشه در ژرفای این تمدن
کهنسال دارد، از چنگنوازان هخامنشی تا موسیقیدانان ساسانی و
سپس قاریان کلام وحی پاسداری کنم و اگر میتوانم چیزی بر آن
بیفزایم و اگر همیشه کوشش کردم تا پاسدار دقیق این سنت باشم
تنها به این هدف بوده که در غیاب آن معماری باشکوه، شعر و ادب
غنی، کتابت و خطاطی و مینیاتور و دیگر مایههای این تمدن،
اکنون موسیقی ایرانی، تنها بازمانده، حافظ، پاسدار و نماینده
تمدن کهنسال در حال نابودی یا دست کم در حال دگرگونی است.
موسیقی ایرانی سینه به سینه حفظ شده، از پستوای به گوشهای
پناه برده، طی قرنها پالایش و نظم یافته، فردیتهای هنرمندان
طی تاریخ به آن افزوده شده، غنا و تکامل یافته و اکنون
فشردهشده و خلاصهشده ویژگیهای یک تمدن است. من هم کوشیدم که
آن را حفظ کنم، به تمام و کمال آن خدشهای نزنم، حرمتش را
بدارم، اگر میتوانم- که نتوانستم و نشد- چیزکی به غنایش اضافه
کنم، تا دیگرانی شاید آن را متحول کنند و از آن چیزی کاملتر و
نوتر بسازند.
بر خود لازم میدانم که از سفیر محترم فرانسه در تهران،
نمایندهای از یک ملت دوست و عاشق هنر بابت این نشان و افتخار
تشکر کنم و از همه دوستانم، از همه حاضران، از همه سروران و
اصحاب هنر و تفکر که در این مجلس حضور دارند و مردمی را
نمایندگی میکنند که من عاشقانه دوستشان دارم، تشکر کنم و
خوشحالم که در همه زندگیام هرگز به مردم کشورم و سرزمینم پشت
نکردم، در کنارشان بودم، برای آنها تلاش کردم و خواهم کرد.
پیک نت 4
تیر |