بدنبال انتشار مقاله ای پیشنهادی به قلم و توصیه مسیح علی نژاد
روزنامه نگاری که چند سالی است از ایران خارج شده در باره حجاب
بحث پیرامون این مقاله و توصیه های آن برای راه حل حجاب اجباری
بالا گرفت و عده ای در باره آن نظر دادند. از فرخ نگهدار رهبر
سابق سازمان فدائیان تا فرمانده نیروی انتظامی در حاشیه سالگرد
سوم خرداد و بازپس گیری خرمشهر از ارتش صدام. محمد حیدری از
روزنامه نگاران با سابقه ایران و سردبیر روزنامه اطلاعات در
سال انقلاب 57 نیز در همین زمینه مقاله ای نوشته و روی فیسبوک
خود منتشر کرد که می خوانید:
خانمی که بیرون از مرزهای ایران می زید ، طرحی درانداخته است
با نام "آزادی های یواشکی"
بازده طرح تا کنون این بوده که چند خانم در جاهای خلوت درون
وبرون تهران و جاهای دیگر ایران روسری از سر برداشته اند و از
دم در خانه شان تا اوائل خیابان بی حجاب راه رفته اند و فیلم
آن را در شبکه های اجتماعی، از جمله فیس بوک به نمایش گذاشته
اند
.
از آن سو، خشک مغزان و جزم گراها در واکنش به این
کارها در برخی موارد از شنیع ترین ادبیات لومپنی استفاده کرده
اند و حتی یک نفرشان نوشته بود پس تجاوز به زن هائی که رعایت
حجاب را نمی کنند و موجب تحریکمان می شوند ، حق ما است
.
پرسش این است : آیا آزادی فقط محدود به حجاب خانم ها است یا
وجوه دیگری هم دارد؟ که البته دارد
:
آزادی بیان و رسانه ها ، آزادی انتشار کتاب بدون ممیزی ، ازادی
تشکیل احزاب ، ازادی تشکیل سازمان های مردم نهاد ، آزادی تشکیل
سندیکاها ، آزادی در انتخاب کاندیداهای مطلوب برای ریاست
جمهوری ، مجلس ، شوراهای شهر و آزادی های دیگری که در قانون
اساسی تشریح و تضمین شده و فهرست کردنشان در مجال این نوشتار
نیست
.
آیا می توانیم مطبوعات بی سانسور و کتاب بی ممیزی یواشکی منتشر
کنیم ؟ آیامی توانیم یک همایش یواشکی برگزار کنیم و حرف های
قانونی مان را بگوئیم ؟ آیا می توانیم یواشکی احزاب مستقل و
غیر دولتی تشکیل دهیم ؟ آیا می توانیم یواشکی سندیکاهای کارگری
و کارفرمائی آزاد تشکیل دهیم ؟ آیا می توانیم یواشکی
کاندیداهای خارج از دایره خودی های حاکم بر کشور را برای ریاست
جمهوری ، مجلس و شوراهای شهر برگزینیم و باور داشته باشیم از
صافی شورای نگهبان می گذرند .... ؟
می بینید که با این کارها ( رو سری برداشتن یواشکی ) حقوق و
آزادی های ملت ما را تا چه پایه به زیر فرو می کشند ؟
با تجربه هائی که از سر گذرانده ایم باید آموخته باشیم حجاب و
ماهواره ( و سلف آن ، یعنی ویدئو ) از ابزارهائی است که هر از
گاه ، و به وقت نیاز برای سرکار گذاشتن مردم ، ویا برگرداندن
نگاه جامعه از کاستی ها و یا مطالبات ، به کار گرفته می شود
.
حجاب مسئله است ، اما نه مسئله اصلی جامعه زنان ایران . این
جامعه حقوق اساسی تری برای استیفا دارد : از جمله حق حضانت
فرزند ، حق برخورداری از فرصت های برابر با مردان در اشتغال
وتصدی مشاغل گوناگون و....
آزادی یواشکی برای پوشش زنان حرکتی است در راستای همان منحرف
کردن افکار عمومی و سوار شدن بر موجی که از دنباله روی گروهی
جوان کم تجربه یا افرادی فرصت طلب برمی خیزد و بهانه ای هم
فراهم می آورد تا بگیر وببند ها برای آن بخش از جامعه که حجاب
را باور دارند، موجه جلوه کند
.
نه رضا شاه توانست بی حجابی را به مردم تحمیل کند ، نه در این
زمانه توانسته اند حجاب مورد نظر افراطی های جزم گرا را جا
بیاندازند
.
با این « ابداعات ! » جنجالی و بهانه آفرین ، مطالبات مردم را
در زمینه آزادی های سیاسی و مدنی تا بدین پایه به مغاک فرو
نکشید
. پیک نت 5 خرداد |