مدت هاست از سیمای جمهوری اسلامی، در برخی مصاحبه ها با وزیران
سابق همدوره و همکار، در دولت پر افتخار اصلاحات، سخنانی در
باره ی اینجانب گفته می شود. گاه مجری خود نقش رهبری کننده و
مبتکرانه دارد. گاه نیز افراد خود در بیان خاطره ای و یا تفسیر
مطلبی به رد و نقد و هتک اینجانب پرداخته اند. همانند مصاحبه
آقایان مهندس میرسلیم و بشارتی وزیر سابق کشور و نیز مظفر وزیر
سابق آموزش و پرورش. ضرورتی ندیدم که به آن موارد بپردازم و یا
توضیحی بدهم. اخیرا آقای مظفر اشاره به جلسه ی نخستین دولت
جناب آقای خاتمی با مقام رهبری کرده اند و نکاتی را از آن جلسه
نقل کرده اند:
روایت مظفر از جلسه:
- اول شهریور کار دولت آقای خاتمی شروع شد. روز دوم کار دولت
حضرت آقا ملاقات دادند و خدمت ایشان رفتیم. در آنجا ایشان یک
سری رهنمودهای عمومی را دادند. نمیدانم حضرت آقا راضی هستند
که این جلسه را بگویم یا نه. شما هم با احتیاط مطرح کنید. به
نظرم جمله ی بدی نیست و پیشبینیهای خیلی خوب حضرت آقا را
میرساند. ایشان فرمودند: «دوربینها را خاموش کنید و
خبرنگارها نباشند»، چون با شما حرف خصوصی دارم. همه منتظر
ماندیم که حضرت آقا چه میخواهند بفرمایند. یک مرتبه فرمودند:
«من میخواهم با آقای مهاجرانی صحبت کنم. و فرمودند: آقای
مهاجرانی! من شما را خوب میشناسم دیدگاههایتان را هم
میشناسم و به آنها نقد هم دارم. نمیخواستم مقابل آقای خاتمی
ایستادگی کنم و نگذارم شما را وزیر کند، اما با توجه به شناختی
که از شما و دیدگاههایتان دارم نمیخواهم در کارهایتان کاری
کنید که ضد انقلاب خوشحال شود.»
روایت مهاجرانی:
در آن جلسه، در صحبت مقام رهبری، پیرامون دولت جدید که تمرکز
سخن در باره ی جناب آقای خاتمی و ذکر خیری از پدر ایشان بود،
ناگاه رهبری فرمودند:
مثلا این آقای مهاجرانی! من ایشان را خیلی خوب می شناسم. اصلا
ایشان را من خودم به عنوان وزیر به آقای خاتمی معرفی کردم!
آقای خاتمی یکی از آقایان علما را معرفی کرده بودند.
آقای خاتمی ناگاه وارد بحث شدند و اشاره کردند: ایشان هم از
علما هستند!
مقام رهبری با خنده ای نمکین گفتند: بله، شما همین آقای موسوی
لاری را معرفی کرده بودید!
نقطه ی مرکزی هر دو روایت معرفی اینجانب به عنوان وزیر فرهنگ و
ارشاد است. آقای مظفر فرموده اند، آقای خاتمی مرا معرفی کردند
و رهبری هم نخواستند، در برابر آقای خاتمی بایستند. یعنی ایشان
به عبارت دیگر از این معرفی ناخشنود بودند. بر عکس در آن جلسه
رهبری فرمودند، ایشان مرا معرفی کرده اند. اتفاقا به همین دلیل
در دوران وزارتم بسی افتاد مشکلها.
در آن جلسه همکاران دولت بودند و نیز افرادی از بیت مقام
رهبری. به گمانم عدالت اقتضا می کند که دفتر در باره این دروغ
آقای مظفر با توجه به مذاکرات جلسه روشنگری کنند. تا طرفداری
از ولایت در غوغا سالاری افرادی دروغزن و بی استعداد و بد زبان
محصور نماند.
برای دوست کم سواد، سست اندیش و بی حافظه، آقای مظفر، دانش و
توانایی اندیشیدن و انصاف و عدالت و مروت در داوری امید دارم.
بقیه ی سخنان ایشان را بایست نادیده گرفت: گفتگوهای جهان را
باد برد
...
اگر میخانه ساقی صاحب نظری داشت و کارها اصول و روال شایسته و
منطقی و از وزیر آزمون سواد و استعداد و اندکی حافظه به عمل می
آمد، حتما نوبت وزارت به آقای مظفر نمی رسید. تا از دروغ جامه
ای ببافد و بر آفتاب افکند! پیک نت 7 خرداد |