مرتضی الویری از زندان دیده های مذهبی دوران شاه است. همشهری
حسین شریعتمداری است. یعنی دماوندی است اما همفکر او نیست.
هرچند که مدتی با او در زندان شاه بود. مدت کوتاهی شهردار
تهران بود، رئیس مناطق آزاد بود، نماینده مجلس سوم شد، در
کودتای 88 مدت در جمع هیات های اعزامی نامردهای معترض انتخابات
88، از جمله فاطمه کروبی همسر شیخ مهدی کروبی و حجت الاسلام
منتجب نیا به بیت رهبری رفت. زبان به واقعیت گوئی درباره
تخلفات انتخابات باز کرد، گرچه رهبر خوشش نیآمد. بعدها گزارش
مشروحی از این دیدار و آنچه در آن گذشت را فاش ساخت و گفت که
خطبه های عقد او را رهبر خوانده است و سابقه آشنائی اش با
ایشان حتی به سالهای پیش از انقلاب می رسد. مدت کوتاهی پس از
این دیدار، او نیز بازداشت شد اما زیاد در بازداشت نماند. آزاد
شد اما سکوت کرد. تاکنون که در مصاحبه با آفتاب یزد دهان باز
کرده است. دهان باز کرده تا بگوید احمدی نژاد چه فاجعه ای برای
ایران بود. الویزی اکنون در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص
مصلحت مستقر است. محلی که تا پیش از انتخابات 92 روحانی ریاست
آن را برعهده داشت و بنیانگذار آن آیت الله خوئینی ها بود و
سالها ریاست آن را نیز برعهده داشت. البته در دوران آیت الله
خمینی و اندک زمانی پس از به رهبری رسیدن علی خامنه ای. او
اقتصاد دان است و باصطلاح سرش در حساب و کتاب. هر اندازه
شریعتمداری بی سیاست و با فراموش کردن آخرت امثال خود در رژیم
های گذشته و چشم بسته و یکسویه می تازد، الویری سیاستمدار است
و چند سویه به جامعه و حکومت نگاه می کند. حالا بخوانید خلاصه
مصاحبه او با آفتاب یزد را:
*
به نظر شما علت پیروزی روحانی در انتخابات خرداد 92 چیست؟
- علت اصلی پیروزی روحانی خطری بود که اکثریت مردم قبل از
انتخابات در مورد آینده نظام و وضعیت کشور احساس میکردند؛
نگرانی از تشدید تحریمها و نابسامانیهای داخلی، ذهنیتهایی
بود که دغدغه اصلی جامعه ایرانی برای تغییر وضع موجود را رقم
زده بود.
* آیا به نظر شما فاتحان 24 خرداد 92 به خواستههایشان رسیدند؟
- کارهای تخریبی معمولا سریع جواب میدهد ولی بازسازی
خرابیها مدتها طول میکشد. ترمیم ویرانگری که در هشت سال
اخیر مخصوصا در حوزه سیاست خارجی اتفاق افتاده است، در
کوتاهمدت امکانپذیر نیست. حدود 11 سال از سقوط صدام درعراق
میگذرد ولی هنوز تحریمهای بینالمللی در مورد عراق به
طورکامل برداشته نشده است؛ لذا نمیتوان انتظار داشت در حوزه
بینالمللی تحریمهای موجود و تبعات آنها به سرعت مرتفع شود.
در حوزه اقتصاد هم به همین صورت است. وقتی حجم نقدینگی در دوره
احمدینژاد 7 برابر میشود، یعنی 700 درصد رشد پیدا میکند اما
در همان دوره تولید ناخالص داخلی فقط 30 درصد رشد میکند! شما
نمیتوانید یک اقتصاد در حال احتضار را که بر اثر بیتدبیریها
یا سیاستهای غلط اعمالشده به این وضع افتاده در کوتاهمدت
اصلاح کنید
مردم ما به علت اینکه با مقولات و جزئیات تخصصی اقتصادی آشنایی
ندارند و از سویی درباره مسائل بینالمللی اطلاعات جامعی
ندارند، دچار تناقض در برداشت منطقی از یک مسئله پیچیده
میشوند. برخی از مردم ما تصور میکنند که حالا که ما با دنیا
رابطه تعاملی را آغاز کردیم، باید همه معضلات جامعه در
کوتاهترین زمان حل شود.
ویرانگریای که در اثر افزایش نقدینگی از 67 هزار میلیارد
تومان به 500 هزار میلیارد
تومان در هشت سال گذشته صورت گرفت، ضربهای است که به مدیریت
کشور وارد شد و آثار تخریبی آن 10 تا 20 سال میتواند در جامعه
ما باقی بماند. تصور من این است که آثار اصلاحی را بهتدریج
میتوانیم شاهد باشیم. تورم نقطه به نقطه از بالای 40 درصد به
8/ 19 درصد رسیده است.
پروژه سیاست هستهای و حفظ دستاوردهای هستهای ایران در معرض
نابودی کامل قرار گرفته بود، الان دولت روحانی تماما سعی بر
حفظ آن در کشور دارد. بهعبارت دیگر اگر روال گذشته هستهای
ادامه پیدا میکرد، ما در درازمدت هیچ چیزی نداشتیم. لااقل در
این مقطع ما احساس میکنیم دانش هستهای را داریم حفظ میکنیم.
سیاستهای آقای روحانی فیالواقع ما را از یک بنبست کامل
بیرون آورده و سیاست خارجی ما را از مهلکه عجیب و غریب گذشته
نجات داده است.
روحانی دو موضوع را در
اولویت کاری خویش قرار داده است و متناسب با این اولویت دوگانه
بقیه مسائل را در مراحل بعدی قرار داده است. انتقادها هم
عمدتا روی این مسائل وجود دارد. آقای روحانی اولویت اولش را
متمرکز بر حل مسائل بینالمللی و حل مسائل هستهای کرده است و
سپس اولویت دوم را بر حل معضلات و مشکلات اقتصادی قرار داده
است. در مرحله سوم به رتق و فتق مشکلات اجتماعی و سیاست داخلی
میپردازد. تصور ایشان این است که اگر بخواهد به مسائل سیاست
داخلی زیاد تکیه کند، ممکن است حمایتهای لازم در حوزههای
اقتصادی و بینالمللی را از دست بدهد. یعنی به هر حال ایشان
میخواهد حمایت قوای دیگر را هم داشته باشد. با این رویکرد خود
به خود احساس میکند که بایستی فتیله اصلاحات سیاسی را پایین
بکشد. طبیعتا این رویکرد روحانی مورد انتقاد اصلاحطلبان قرار
میگیرد. تلقی من این است که بالاخره برای اینکه روحانی بتواند
حمایت مردمی را داشته باشد، باید برای پیشبرد امور کشور
اولویتبندی مرحلهای کند. روحانی باید وارد تعامل و گفتوگو
با سایر قوای کشور (مجلس و قوهقضائیه) شود تا بتواند مشکلات
سیاست داخلی را حل کند، چرا که حل مشکلات اقتصادی، سیاسی و
بینالمللی در صورت عدم همکاری سایر قوا امکانپذیر نیست.
ما با چالشهای جدی مواجه هستیم و در این راستا چارهای نداریم
جز اینکه وحدت و یکپارچگی کامل و گفتمان واحدی را بین
اصلاحطلبان و دولت و جریانهای متعادل دیگری که وجود دارند،
ایجاد کنیم. اگر با این نگاه حرکت کنیم آن وقت ممکن است
اصلاحطلبان همانطور که به آمدن روحانی رای دادند با علم به
اینکه میدانستند روحانی اصلاحطلب نیست و در بین گزینههای
موجود در رقابتهای انتخاباتی تنها کسی است که میتواند رویکرد
اعتدالی را جایگزین افراطیگری کند، ابتدا و قبل از انتخابات
دوره یازدهم ریاست جمهوری، در انتخابات سال 94 (مجلس دهم) برای
حفظ کشور و منافع ملی دست به یک ائتلاف بزرگ بزنند و چهرههایی
را به مجلس بفرستند که عنوان اصولگرایی مثل علی مطهری دارند و
میتوانند از حقوق مردم و منافع ملی در مجلس دفاع کنند.
به هر حال عبور از شرایط نامطلوب سیاسی احتیاج به صبر دارد. من
به عنوان یک کنشگر در جریان محدودیتهای سالهای قبل که از
سوی برخی از دولتیها ایجاد شده بود، بودهام. تغییر کنونی در
وضعیت سیاسی جامعه را با گوشت و پوستم احساس میکنم. به عبارت
دیگر قبل از خرداد 92 من اینجا حق مصاحبه نداشتم، اگر چه هیچ
دادگاهی من را محکوم نکرده بود ولی شرایط موجود به نحوی بود که
امکان هیچگونه گفتوگو و صحبتی با جراید برای من وجود نداشت
در حالیکه الان فضا عوض شده است. بسیاری از گروهها و احزاب
اجازه تشکیل مجامع عمومی نداشتند. در حالی که الان فعالیتهای
حزبی و گروهی اصلاحطلبان بدون مانع در جریان است. بدون تردید
بسیاری از هنرمندان، فیلمسازان و نویسندگان این تغییر فضا را
احساس میکنند اما برخی این تغییر فضا را کافی نمیدانند.
* بعد از وقایع پیشآمده سال 88 برخی از اصولگرایان میگفتند
که اصلاحطلبان از عرصه سیاست داخلی حذف شدند. آیا حذف یک جناح
امکانپذیراست؟
- من فکر نمیکنم حتی کسانی که این عبارات را بر زبان
میآورند باوری به این حرف داشته باشند. شما نگاه کنید برخی
روزنامههای تندروی جناح مقابل به صورت روزمره به جریان
اصلاحطلب حمله میکنند. اگر واقعا جریان اصلاحات محو شده است
و اصلاحطلبان از بین رفتهاند، چه ضرورتی دارد که شب و روز
علیه اصلاحطلبان حرف میزنند! پس معلوم میشود یک نگرانی جدی
دارند و با توجه به اتفاقی که در خرداد 92 افتاد این حقیقت
کاملا آشکار شد. علیرغم تبلیغات شبانهروزی رسانههای منتسب به
جریان تندرو به محض اینکه مردم یک زمینهای برای ابراز وجود
پیداکردند، در طی 4 روز توانستند یک کاندیدای 8 درصدی را به 51
درصد برسانند. پس مشخص میشود، همین نگرانی برای آقایان وجود
دارد که افکار عمومی اصلاحطلبان را قبول دارد. انتخابات نشان
داد که خواستههای اصلاحطلبی همان خواسته
عامه مردم است. خواستههای
اصلاحطلبان برآمده از اسلامیت و جمهوریت نظام است، بنابراین
اصلاحطلبی موضوعی نیست که قابل حذف باشد!
* شما 3 نقد به احمدینژاد داشتید، در 3 زمینه. این نقدها را
امکان دارد به تفصیل توضیح دهید؟
- نقدهای من به احمدینژاد خیلی گسترده و فراگیرتر از این
حرفهاست، همانطور که می توان برای یک رئیسجمهور شرایط ایجابی
فراوانی را فهرست کرد. برای اینکه این فرد بتواند این سمت را
دارا باشد باید حداقل شرایط را داشته باشد. اگر ما یک لیست
وارونهای را تنظیم کنیم و بگوییم چه فردی به هیچ وجه
صلاحیت ریاست جمهوری را ندارد، آن موقع واقعا میتوان
آقای احمدینژاد را یک سمبل مصداقی ذکر کرد. اما نقد من به
احمدینژاد روی سه شاخصه جدیتر است. به طور اخص یکی از
نقدهایی که به ایشان دارم نقد اخلاقی است. یک فرد که در این
سمت قرار میگیرد، همانطوری که در قانون اساسی آمده است بایستی
دارای صداقت و تقوا باشد. بارزترین مشخصه تقوا، راستگویی و
صداقت است اما با کمال تاسف، عملکرد و بیانات ناصواب و
خلاف واقع ایشان موجب شد که
در میان بسیاری از مردم به عنوان یک فردی که خلف وعده میکند
شهرت پیدا کند. این مورد هم بحث یکی و دو تا و 10 مورد نیست.
نقد دوم من به رئیسجمهور سابق،
قانونگریزی ایشان است. من بین مدیران ارشد جمهوری
اسلامی هیچکس را مثل آقای احمدینژاد در این زمینه پیشتاز
نمیدانم. من فکر میکنم که وی واقعا در این زمینه رکورددار
هستند. شما گزارشهای دیوان محاسبات را اگر دقت کنید در مورد
تفریغ بودجه نشان میدهد که وی تا چه اندازه قانونگریز است.
در طول تاریخ جمهوری اسلامی و حتی قبل از انقلاب به این میزان
تخلف از قانون دیده نمیشود. سومین نقدی که به ایشان دارم،
دارا بودن روحیات پوپولیستی یا سیاستهای
پوپولیستی است که در کلیه
حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره ریشه دوانیده است.
ایشان فقط توجه میکرد که چگونه میتوان به وسیله کشیدن شکل
مار، آنچنان نماید تا افکار و نظرات مردم را به خودش نزدیک
کند. شما بارها در سخنرانیها و جاهای مختلف رفتارهای
پوپولیستی را از وی میبینید. وقتی که یارانهها اعلام شد،
ایشان با جدیت در تلویزیون بیان کرد که این پول امام زمان (عج)
است و این چیزی جز یک حرکت پوپولیستی نیست. ادعا کرد با
دستیابی به تکنولوژی هستهای ظرف 5 سال به اندازه 50 سال کشور
جلو میرود در حالی که همگان میدانند حتی اگر در تکنولوژی
هستهای خیلی هم جلو برویم تازه به پاکستان یا کره شمالی می
رسیم. بعید است که یک استاد دانشگاه اطلاع نداشته باشد که
تکنولوژی هستهای در توسعه کشورها چه جایگاهی دارد. اینها چیزی
به جز حرکتهای پوپولیستی و
فریبکارانه نیست.
حرکتهای پوپولیستی در کوتاهمدت جواب میدهد، شاید جواب خیلی
خوبی هم بدهد، اما پس از مدتی مانند موجی که به ساحل میخورد،
برمیگردد. با گذر زمان و خوابیدن شعارهای تو خالی، واقعیتها
خودش را آشکار میکند. به عنوان مثال در انتخابات اخیر بیشتر
کسانی که در معرض و تحت تاثیر سیاستهای پوپولیستی احمدینژاد
بودند به روحانی رای دادند. در یک مقطعی که این یارانهها را
به مردم داد، بسیاری از مردم را تنبل کرد. کارگران و افراد
کمدرآمد ترجیح میدادند با همین پول زندگی کنند و کار نکنند.
در شهرستانها و مناطق روستایی کسانی که رای به روحانی دادند،
افرادی نبودند که تحت تاثیر شعارهای اصلاحطلبانه خاتمی یا
هاشمی به کمپین حمایتی روحانی ورود کرده باشند، بلکه اینها
کسانی بودند که واقعیتهای تلخ را کاملا احساس کرده و پی برده
بودند که اقدامات احمدینژاد درست نبوده است. مردم فهیم ما
دیدند در ازای دریافت یارانه ضرر هنگفتی کردهاند.
*موفقیت روحانی و حمایت مردم؟
- با توجه به فشارهای خارجی و داخلی در سیاست خارجی چقدر جلو
خواهیم رفت، در مورد مسائل اقتصادی با توجه به حجم عظیم بیکاری
و وضعیت ناگوار رکود تورمی که جزء بیماریهای اقتصادی کشور
ماست تا چه مقداری میتواند دولت روحانی کارش را جلو ببرد و
... . با توجه به کارشکنیهای زیادی که افراطیون دارند، مشخص
نیست که در زمینه سیاست داخلی، اجتماعی و فرهنگی چقدر اهداف
دولت پیش خواهد رفت. اینها همه عواملی است که فکر نمیکنم کسی
بتواند اینها را پیشبینی و از حالا ارزیابی کند!
پیک نت 13 خرداد |