مصاحبه خبرگزاری "آنا" با غلامعلی رجائی مشاور فرهنگی هاشمی
رفسنجانی را که در عنوان اول شماره امروز پیک نت اشاره به نکات
برجسته آن شده در ادامه می خوانید:
* انتخابات سال 92 اولین انتخاباتی بود که بعضی از
مراجع نجف وارد مقوله انتخابات ایران شدند و نظر دادند.
البته این خبر تکذیب شد چون مصلحت اینطور ایجاب میکرد، ضمن
اینکه نوعی جانبداری از نامزد خاصی هم بود؛ لذا بیوت مراجع
عظام مایل نبودند این خبر رسانهای شود. زمانی که من از
آیتالله هاشمی درباره توصیه آیتالله سیستانی به ایشان برای
نامزدی پرسیدم که صحت دارد، گفتند بله، ایشان حتی به من پیام
دادهاند که نگرانیم و شما باید بیایید و کشور را به سامان
برسانید. در قم هم علمایی همچون آیتالله وحید خراسانی پیغام
دادند که آیتالله هاشمی در انتخابات حضور یابد تا بتوان
مشکلات کشور را برطرف کرد.
* بعد از اعلام نظر شورای نگهبان زمانی که آقای هاشمی دیدند
اسمشان بین کاندیداهای نهایی نیست، هیچ عکسالعملی نشان
ندادند. به نظر من شورای نگهبان یکی از بزرگترین اشتباهات خود
را در طول مدت عملکردش انجام داد زیرا رد صلاحیت هاشمی به
بهانههایی مثل کهولت سن، ایراد قانونی نبود و کاملا عیان و
مشخص بود که اصل قضیه رد صلاحیت ایشان چیز دیگری است. ما
اطلاعاتی داشتیم مبنی بر اینکه وزیر اطلاعات وقت با معاونین
خود به جلسه بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان رفتند و
درخواست شرکت در جلسه شورا را داشتند که با اعتراض برخی از
اعضای شورا مواجه شدند. حتی بعضی از اعضا به دلیل مخالفتشان با
این ورود، جلسه را به حالت اعتراض ترک میکنند؛. بنابراین
میبینیم که تا به حال سابقه نداشته مقامات امنیتی در جلسه
شورای نگهبان حضور یابند. حتی اگر هم گفته شود مثلا قرار بوده
گزارشی ارائه دهند، خب میشود گفت گزارش را میتوانند مکتوب به
شورای نگهبان بدهند و برای همین ضرورتی برای این حضور وجود
نداشت. با این حال در نهایت هم شورا به این جمعبندی میرسد که
تنها وزیر اطلاعات و بدون معاونینش در جلسه حضور یابد. ما از
تکذیب این موضوع از سوی سخنگوی شورای نگهبان تعجب کردیم
زیرا مذاکرات شورای نگهبان ثبت و ضبط میشود و اعضایی که در
این جلسه حضور داشتند مطالب را انتقال دادند. در این جلسه گفته
شده بود در حال حاضر طبق نظرسنجیهای دقیق وزارت اطلاعات رای
هاشمی بالای 70 درصد است و
امکان این وجود دارد که این 70 درصد رای به 90 درصد برسد و در
آن صورت بقیه کاندیداها محلی از اعراب نخواهند داشت و 10-15
درصد باقی مانده بین بقیه کاندیداها تقسیم شود. به همین خاطر
چند راه حل داده بودند و در نهایت یکی از سه راه حل مطرح شده
رای آورد و آن این بود که اساسا نگذارند نام ایشان در بین
نامزدها باشد. البته این را هم بگویم که همین گزینه هم در شورا
مخالفانی داشت و روی این تصمیم اجماع نشد.
* در رد مشکل کهولت سن میتوانم بگویم که ساختمان مجمع حدود 38
پله دارد و آیتالله هاشمی هر روز صبح که وارد میشود این
پلهها را به حالت نیمدو طی میکند. آقای هاشمی یک بار هم به
من گفت که در منزل هر روز روی تردمیل با شیب تند میدود و در
محوطه خانه پیادهروی میکند. همین چند روز قبل هم که از
نمایشگاهی بازدید میکردند و من در خدمتشان بودم حدود 3 ساعت
راه رفتند و غرفهها را بازدید کردند.
* آیتالله هاشمی بعد از رد صلاحیت خود منتظر بودند تا بعضی که
میخواهند از صحنه کنار بروند، کنار رفته و آرایش نهایی
نامزدها معلوم شود. ایشان نمیخواستند با اعلام فوری حمایت خود
از یک نامزد، بقیه نامزدها را نگران کنند. از طرفی بحث
کنارهگیری آقای عارف مطرح بود. برخی از ایشان میخواستند با
دکتر عارف صحبت کند تا به نفع روحانی کنار بکشد. حاج آقا گفتند
خودشان میدانند، من این کار را نمیکنم. آقای هاشمی در ابتدا
به صورت کلی دکتر روحانی را تایید میکرد. وقتی روحانی از
ایشان خواست در حمایت از وی بیانیه بدهد، به ایشان پیغام داد
که اجازه دارید از گفتهها و تصاویر من در فیلمهای تبلیغاتی
خود استفاده کنید. چند روز آخر مانده به انتخابات هم بیانیه
روشنی در حمایت از روحانی دادند و با موافقت ایشان بعضی از
نیروهای ستادشان به کمک ستاد روحانی رفتند.
* آقای روحانی یک شخصیت مستقل است و در عین حال همانگونه که
متاثر از برخی افراد است از آیتالله هاشمی نیز که دوستی 30
ساله با ایشان دارد تاثیر میپذیرد.
* یکی از تمایزهای دولت روحانی با دولت قبلی حضور در جلسات
مجمع تشخیص مصلحت نظام است که در این دوره هم خود رئیسجمهور و
هم معاونین و وزرای وی در جلسات مجمع شرکت میکنند و مصوبات
مجمع را اجرا میکنند. احمدینژاد در مورد مصوبات مجمع صریحا
میگفت که من مصوبات مجمع را اجرا نمیکنم. بعد از آن همه زحمت
و کار کارشناسی که مصوبات مجمع به امضای رهبری میرسید
احمدینژاد این مصوبات را کنار میگذاشت و اجرایی نمیکرد و
اساسا یک بخش از شخصیت احمدینژاد تضاد و چالش با هاشمی بود.
وی یک تضاد و چالش با رهبری هم بر سر قضیه مشایی داشت. او حتی
با مجلس هم در افتاد و بعضا مصوبات مجلس را ابلاغ نمیکرد تا
جایی که مجلس خودش مصوبات را به بدنه دولت او ابلاغ میکرد.
باید خاطرتان باشد که کار به شکایت مجلس از شخص رئیس دولت به
دلیل این تخلف آشکار قانونی هم کشید.
* به نظر من شخصیت احمدینژاد هنوز جای
واکاوی دارد. احمدینژاد یک
شخصیت دارای فراز و فرود است. زمانیکه وی استاندار و شهردار
بود، تعابیر و تعاریفی از هاشمی دارد که زمانی که رئیسجمهور
شد، این تعابیر برعکس میشود. معتقدم اگر اینها را کنار هم
بگذاریم متوجه میشویم این آدم به نوعی دچار یک تضاد در خویش
است. احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری خود کاملا در جهت حذف
هاشمی از صحنه سیاست و کشور تلاش میکرد. برای نمونه به
تشریفات وزارت خارجه گفته بود که میهمانان خارجی که به ایران
میآیند را به ملاقات هاشمی نبرید و به نوعی حکم به محاصره
تبلیغی ایشان داده بود، یعنی همچون کاری که در حال حاضر
صدا و سیما انجام میدهد و
دیدارهای خارجی و سخنرانیهای مهم هاشمی را غالبا حذف میکند.
* آیتالله هاشمی در رابطه با
رفع حصر
با رهبر معظم مستمرا صحبتهایی داشتهاند و به دنبال حل مسأله
هستند و بنده میدانم که تدبیر رهبری و آیتالله هاشمی در جهت
حل مشکل است.
ملاقاتهای هاشمی با رهبر معظم انقلاب به صورت ادواری و خیلی
صمیمانه برگزار میشود ولی زمان مشخصی ندارد.
* دولت روحانی میراثدار وضعیت مناسبی نیست. تا سال 90 حدود
307 هزار نیروی مازاد از دولت قبل استخدام شدهاند که اینها
دولت را فربه کرده است. حتی در بین افراد استخدامشده اشخاص
بیسواد و زیر دیپلم و دیپلمی وجود دارند که بر خلاف
قانون به استخدام آموزش و پرورش
درآمدهاند. در دولت گذشته استخدامها بسیار بیضابطه بود به
طوریکه با یک نامه رئیسجمهور سه نفر از یک خانواده استخدام
دولت شدهاند.
* وزارت خارجه عملکرد خوبی داشت و در طول این مدت توانست تابوی
عدم مذاکره با آمریکا را
بشکند و این اقدام کمی نبود. ظریف از تیم آقای ولایتی است و او
هم وزیر خارجه دولت هاشمی بوده است. انصافا کارش را خوب بلد
است اما از نظر من وزارت کشور عملکرد قابل قبولی در طول این
مدت نداشته است. تغییرات مدیریتها در استانها کند و
نگرانکننده و برای بعضی طرفداران روحانی یاسآور است. وزرا
باید بیشتر در بین مردم دیده شوند.
پیک نت 28 خرداد |