* من طی شانزده سالی که در مجلس حضور داشتم سخنگوی کمیسیون
برنامه و بودجه مجلس بودم. در مجلس پنجم هم سخنگوی هیات رئیسه
بودم. در حزب اعتدال و توسعه هم کارم را با سخنگویی آغاز کردم
و در ستاد آقای روحانی هم در انتخابات گذشته وظیفه سخنگویی
برعهده من بود و حالا هم سخنگوی دولت هستم.
* آقای روحانی سالها در
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی حضور داشت. مرکز تحقیقات
استراتژیک مجمع تشخیص که آقای روحانی سالها در آنجا بود جایگاه
مهمی است. یعنی جایی که میشد دوستان دور هم باشند و بدون
توجه به مباحث سیاسی کار علمی انجام دهند. ما نهایتاً برای رشد
کشور
مدل توسعه
بومی را تدوین کردیم.
* صادقانه میگویم که آقای هاشمی خیلی برای ما محترم است و ما
قبولش داریم و وی را عنصر ارزشمندی برای تاریخ انقلاب اسلامی
میدانیم. بهرحال سال گذشته انتخاباتی برگزار شد و آقای روحانی
رای آورد. وی خودش انسان صاحب نظر و مستقلی است. اینکه ایشان
به خدمات و زحمات هاشمی احترام و اعتماد دارد به این معنا نیست
که دائماً با ایشان در ارتباط باشد و در مورد مسائل مختلف جلسه
داشته باشند.
فکر نمی کنم
جلسات
روحانی و هاشمی در این مدت به تعداد انگشتان دست برسد. البته
بهره گیری از نظرات ایشان و دیگر شخصیت های انقلاب در عرصههای
مختلف برای ما مهم است اما اینطور نیست که بگوییم دولت یازدهم،
دولت سوم هاشمی است.
* اینکه بگوییم هرکس که در انتخابات 88 به رئیس جمهور آن دوره
رای نداده حتماً فتنهگر است تصور درستی نیست.
حزب اعتدال و توسعه در سال 88 حامی میرحسین موسوی بود. در
مجموعه طیف بندیهای سیاسی، جریان اعتدال همیشه جریان میانه
بوده! ما برای آمدن موسوی به عرصه انتخابات نقش مشوق را بازی
نکردیم اما از بین دوستانی که نامزد شده بودند، کسی که در
نهایت رئیس جمهور شد مقبول ما نبود و اگر باز به آن زمان
بازگردیم ضمن احترام به وی باز هم معتقد نیستیم که وی
میتوانست جمهوریت نظام را ریاست کند.
به همین دلیل در نهایت بین آن
جمع ما میرحسین موسوی را مناسب تر از احمدی نژاد میدانستیم.
محمد باقر نوبخت
سخنگوی دولت در برنامه شناسنامه سیمای جمهوری اسلامی حضور یافت
و نکات زیر را در پاسخ به سئوالات پرسشگر سیما طرح کرد:
من طی شانزده سالی که در مجلس حضور داشتم سخنگوی کمیسیون
برنامه و بودجه مجلس بودم. در مجلس پنجم هم سخنگوی هیات رئیسه
بودم. در حزب اعتدال و توسعه هم کارم را با سخنگویی آغاز کردیم
و در ستاد آقای روحانی هم در انتخابات گذشته وظیفه سخنگویی
برعهده من بود و حالا هم سخنگوی دولت هستم.
نامزدی آقای روحانی برای انتخابات اینطور بود که ایشان در مرکز
تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص جایگاهی بود. سالها حضور در
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی داشت. یعنی جایی که میشد
دوستان دور هم باشند و بدون توجه به مباحث سیاسی کار علمی
انجام دهند. ما نهایتاً برای کشور
مدل توسعه
بومی را تعریف کردیم که به رشد کشور میپرداخت.
رئیس جمهور در آن فاصله کتابهای مختلفی تالیف کرد و به وسیله
آن نگاه خودش را نسبت به کشورداری مطرح کرد. البته بین چیزی که
ما فکر میکردیم باید صورت بگیرد با چیزی که در آن ایام صورت
میگرفت تفاوت بود و ما جور دیگری میاندیشیدیم.»
با نزدیک شدن انتخابات همراه با روحانی و دیگر دوستان در مورد
وضعیت انتخابات صحبت میکردیم. جمع دوستانی که دور هم بودیم
همه بر این مساله تاکید داشتیم که ما تجارب خود را به عنوان یک
مدل کشور داری ارائه کردهایم و از طرف دیگر این توان نیز وجود
دارد که روحانی بتواند چیزی که مکتوب و ارائه کرده است را اجرا
کند.
آقای هاشمی، آقای روحانی را برای حضور در این عرصه تشویق و
ترغیب می کرد. ایشان با تحلیلی که از شرایط کشور داشت آقای
روحانی را برای آمدن تشویق می کرد. زمانی هم که آقای هاشمی ثبت
نام کرد ما فکر کردیم ماموریت و تکلیفی که حس میکردیم به
پایان رسیده است. همان شب هم من خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم
ارزیابی مثبتی که ما در مورد مدیریت شما داریم باعث میشود ما
از حضور شما خوشحال و خرسند باشیم و با این تفاسیر آمادگی
داریم که همگی در کنار شما باشیم. وی گفت روحانی باید حضورش را
ادامه دهد و شما هم باید در همان ستاد به فعالیت خود ادامه
دهید.
فردای آن روز ملاقاتی بین هاشمی و روحانی صورت گرفت که من در
آنجا حضور نداشتم اما ظاهراً اینطور جمع بندی شده بوده که
روحانی به این نتیجه رسید که باید به حضورش در انتخابات ادامه
دهد.
آقای هاشمی برای همه ما محترم بوده و هست، اما صحبت در مورد
اینکه در صورت تایید صلاحیت هاشمی و ورودش به رقابتهای
انتخاباتی روحانی چه تصمیمی میگرفت چندان راحت نیست، اما
قطعاً ارادت و احترامی که برای آقای هاشمی قائل هستیم روی
تصمیمان تاثیر گذار بود.
صادقانه میگویم که آقای هاشمی خیلی برای ما محترم است و ما
قبولش داریم و وی را عنصر ارزشمندی برای تاریخ انقلاب اسلامی
میدانیم. بهرحال سال گذشته انتخاباتی برگزار شد و آقای روحانی
رای آورد. وی خودش انسان صاحب نظر و مستقلی است. اینکه ایشان
به خدمات و زحمات هاشمی احترام و اعتماد دارد به این معنا نیست
که دائماً با ایشان در ارتباط باشد و در مورد مسائل مختلف جلسه
داشته باشند.
فکر نمی کنم
جلسات
روحانی و هاشمی در این مدت به تعداد انگشتان دست برسد. البته
بهره گیری از نظرات ایشان و دیگر شخصیت های انقلاب در عرصههای
مختلف برای ما مهم است اما اینطور نیست که بگوییم دولت یازدهم،
دولت سوم هاشمی است!
حزب اعتدال و توسعه در سال 88 حامی میرحسین موسوی بود. در
مجموعه طیف بندیهای سیاسی، جریان اعتدال همیشه جریان میانه
بوده! ما برای آمدن موسوی به عرصه انتخابات نقش مشوق را بازی
نکردیم اما از بین دوستانی که نامزد شده بودند، کسی که در
نهایت رئیس جمهور شد مقبول ما نبود و اگر باز به آن زمان
بازگردیم ضمن احترام به وی باز هم معتقد نیستیم که وی
میتوانست جمهوریت نظام را ریاست کند. به همین دلیل در نهایت بین آن جمع
ما میرحسین موسوی را مناسب تر از احمدی نژاد میدانستیم. ما
ستاد اصلی موسوی نبودیم و مانند خیلی دیگر از افراد از وی
اعلام حمایت کردیم و به عنوان یک ستاد فرعی در انتخابات حضور
داشتیم.
بعد از انتخابات فقط یک بار موسوی را ملاقات کردم و زمانی که
آن اتفاقات افتاد دیگر امکان تماس با ایشان وجود نداشت و شاید
ایشان با ستاد اصلی خود در ارتباط بود. حزب اعتدال و توسعه هم
در آن ایام با توجه به محدودیت هایی که برای احزاب وجود داشت
در حد صدور بیانیهها فعالیت داشت. ما همیشه معتقد بودیم که
همه باید به وحدت و انسجام ملی فکر کنیم.
آقای روحانی وعده ای داد و به درستی هم روی آن پافشاری کرد.
ایشان به مردم اعلام کردند که در تشکیل کابینه نگاه فراجناحی
دارند و در ادامه، هم از اصولگرایان و هم از اصلاحات برای
کابینه استفاده کرد. اینکه بگوییم هرکس که در انتخابات 88 به
رئیس جمهور آن دوره رای نداده حتماً فتنهگر است تصور درستی
نیست.
ما گاهی برای تسویه حسابهای سیاسی یکدیگر را به صفتی که فکر
می کنیم بد است نسبت میدهیم. اگر بگوییم هرکس که اصلاح طلب
است فتنه جوست، میتوان
حرف منتقدان که می گویند دولت از عناصر فتنه استفاده کرده را
قبول کرد اما این حرف بی پایه ایست. بسیاری از اصلاح طلبان
افرادی معتقد و چهارچوب داری هستند.
در بین اصولگرایان هم انسانهای فهیم، قابل احترام و خوش فکری
وجود دارند. چرا همیشه اینطور فکر میکنیم که باید یا اصولگرا
بود یا اصلاح طلب؟ فکر می کنم همه باید برای پیشرفت کشور در
کنار هم باشیم و از همه ظرفیتها به خوبی استفاده کنیم.
اگر در کارنامه اصلاح طلبان به یک نمره منفی برخورد کنیم، یکی
از این نقاط این است که آن ها به شخصیت ممتاز هاشمی به درستی
عمل نکردند و با ایشان به شایستگی رفتار نکردند. من این موضوع
را به عنوان یک اشتباه استراتژیک و بزرگ اصلاح طلبان می دانم
که البته بعدها خودشان در جهت اصلاح این اشتباه قدم برداشتند.
هاشمی، هاشمی است! همین شخصیت ممتازی که الان دارند آن زمان هم
داشتند
اما یک عده بنا به هر دلیلی چنین شخصیتی را برنمیتابیدند و
متوجه اشتباهشان هم شدند.
درجریان اصولگرایی با هاشمی چه کردند! هاشمی مستحق این نوع
برخورد و توهین و تحقیر نبود. نسبت به دیگر افرادی که در سابقه
فعالیتهای انقلابی خود نمرات درخشانی داشتند هم از سوی
جریانات افراطی اقدام به توهین و تهمت شد. در عرصههای بین
المللی هم ما معتقدیم باید از منافع مردم دفاع شود اما با
زبانی که تحریک آمیز نباشد و نشان دهنده فرهنگ و ادب پارسیان
باشد. متاسفانه ما برخی از ادبیات بین المللی را هم در آن زمان
افراطی میدانستیم که از حد اعتدال هم خارج بود و در این زمینه
هم اشتباهات بزرگی صورت گرفت. فکر میکنم به همین دلیل هم مردم
به اعتدال رای دادند تا جریان میانهای از معقولین و معتمدین
دو طرف حضور پیدا کنند و بار سنگین دولت یازدهم را به دوش
بکشند.
در هر صورت ما که هاشمی را میشناسیم و از صداقت و پختگی او با
خبر هستیم، برداشتمان با نسل سوم و چهارم انقلاب متفاوت است.
ما هاشمی را دوست داریم، کما اینکه همیشه به مقام معظم رهبری
عشق می ورزیدیم و عشق میورزیم و اینها را از هم جدا ناپذیر
میدانیم. ما نم توانیم از گذشته ای که داشته ایم فاصله
بگیریم.
دل ما با کسی که سال 84 پیروز شد اصلاً صاف نشد و هیچ وقت
نتوانستیم او را به عنوان مظهر جمهوریت مردم فهیم و با فرهنگ و
صادق ایران بدانیم. شاید هم اشتباه میکردیم.
نظر آقای روحانی درباره انتخاب کابینه این بود که ما فرصت
آزمون و خطا نداریم. باید قبول کنیم که جوانان انرژی زیادی
دارند و باید از آن استفاده کنیم اما کشور در شرایطی است که
باید افراد با تجربه وارد عرصه شوند. کشور برای عبور از این
دریای طوفانی نیاز به قایقران ندارد، بلکه به ملوان احتیاج
دارد. روحانی ملوانها را پیدا کرد. واقعاً بسیاری از دوستانی
که در دولت حضور دارند در حوزه خودشان با تجربه، پخته و استاد
هستند. شاید امروز برای عبور از این مرحله به این نیروهای
باتجربه نیاز داریم. البته شاید بعداً روحانی احساس کند که
باید از نیروهای جوانتر استفاده کند.
الان در دستگاههای مختلف ما از نیروهای جوان استفاده میکنیم
و در حوزه اجرا از تجربه خودمان و انرژی آنها بهره میگیریم.
درباره صدا و سیما هم دولت در هیات وزیران از ریاست سازمان صدا
و سیما دعوت می کند تا وی هم در جلسات حضور داشته باشد.
همانطور که ممکن است ما گاهی از بعضی از وزارتخانهها انتظارات
بیشتری داشته باشیم از صدا و سیما هم گاهی انتظارات بیشتری
داریم. مثلاً در مورد بحث سبد کالا آقای روحانی ناراحت شد. ما
1500 میلیارد تومان هزینه کردیم تا مردم راضی باشند اما مردم
منتقد بودند و می گفتند کرامت مردم ایجاب نمی کند مردم در صف
بایستند و نباید با مردم به این شکل برخورد کرد. دولت برای
بیان صحبت هایش شبکه ای در اختیار ندارد اما باید قبول کنیم
دولت نیاز به زبان و شبکه ای مختص به خودش را دارد. اما در هر
صورت همه این ها در رسانه ملی تجمیع شده و رسانه ملی باید در
پاره ای موارد به انتظارات دولت هم توجه کند. در برخی موارد
انتظاراتی بیش از چیزی که الان دیده می شود، وجود دارد. البته
الان تعامل خوبی بین دولت و صدا و سیما وجود دارد.
ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با ریاست معاون اول رئیس جمهور
به طور مرتب تشکیل می شود و از سطوح بالای قوای دیگر هم در این
جلسات شرکت می کنند. چه دلیلی دارد که عده ای نمی توانند
مطالباتی که از بانک ها دریافت کرده اند را پرداخت کنند؟ خب یک
عده ای قصد کلاه برداری دارند اما عده ای هم هستند که افراد
سالمی هستند اما به دلیل شرایط اقتصادی که وجود نداشت توان
پرداخت را نداشتند. فکر می کنم ما باید یک سری کارهای ریشه ای
نسبت به اصلاح ساختار اقتصاد کشور انجام دهیم تا افراد محترم ِ
بازرگان و تاجر به این وضعیت مبتلا نشوند که نتوانند مطالبات
را پرداخت کنند. آقای رئیس جمهور به شدت نسبت به فساد در
ادارات حساس هستند و روی نظارت بر این مساله تاکید زیادی دارند.
تا جایی که بتوانیم با نشر اطلاعات اقتصادی سعی داریم کسی از
رانت ویژه استفاده نکند. خودم هم به عنوان سخنگوی دولت تلاش می
کنم مصوبات دولت را اطلاع رسانی کنم و هم سایت های مرتبط با
دولت مثل سایت بانک مرکزی و سایت آمار به صورت مرتب اطلاعات را
منتشر میکند.
پیک نت 31 خرداد |