بخش هائی از مصاحبه محمود دولت آبادی درباره محمد رضا لطفی با
خبرگزاری ایسنا:
یک شب که من مثل قدیمها به دیدنش رفتم، متأسفانه دیدم روی
صندلی نشسته و آماده است صبح برای معالجه به سوییس برود و
تعریف کرد که در تبریز کنسرت داشته، زانویش خالی کرده، پس
افتاده و ستون فقراتش آسیب دیده است. فکر کردم میرود، معالجه
میشود و برمیگردد، اما در بازگشت سر از بیمارستان درآورد و
من به آنجا رفتم. چهل – پنجاه دقیقه با من صحبت کرد. استنباطم
این بود که دارد خانه روشنان میکند. اتفاقی بود که در ملاقات
من با احمد محمود هم رخ داد؛ او در بیمارستان بود که به دیدنش
رفتم، حدود چهل دقیقه حرف زد و بعد خاموش شد. در مورد لطفی هم
تقریبا همینطور بود.
از همه چیز
بیمارستانی که در آن بود و در آن در گذشت راضی بود و بخصوص از
دکتر پارسا، دکتر سمیعی و همکارانش سپاسگزار بود. پیدا بود که
بازگشتناپذیر است. متأسفانه وقتی از پا درآمد، به فکر مرمت
خود افتاده بود، نه پیش از آن.
در این یکی - دو سالی که لطفی از پا افتاده بود، دو نفر بیش از
همه او را تر و خشک میکردند؛ یکی همسرش و دیگری برادرش. شب
جمعه پیامی از همسر او دریافت کردم که محمدرضا را به آی سی یو
بردهاند و فقط در ساعتهای ملاقات میشود او را دید. جمعه به
سرعت خود را به تهران رساندم که به دیدن او بروم، اما در راه
خبر داند "لطفی 3 صبح تمام شد".
لطفی در نوازندگی و موسیقی، یک شخصیت استثنایی بود. من با
علایق او به بزرگان موسیقی آشنا بودم.
پیک نت 15 اردیبهشت |