حسن روحانی در مراسم تجلیل از استادان، محققان و هنرمندان
برجسته و نخبه کشور شرکت کرد و طی سخنانی گفت:
ما هنوز نتوانسته ایم نخبگان را جذب کنیم. متاسفانه به
بهانههای مختلف همدیگر را کنار میگذاریم و با انگهای مختلف
عدهای را منزوی میکنیم و از میان عکسها و فیلمها میگردیم
تا چیزی علیه آنها پیدا کنیم.
قرار بود فردی مسئولیتی را بپذیرد، اما کسی آمد و عکسی را به
من نشان داد که فلانی در آن زمان و در فلان جا اینجا بوده و من
گفتم که آن فرد، فرد داخل عکس نیست ولی آن فرد گفت که فلانی
قیافهاش همان است و من خطاب به وی گفتم که من مثل شما
قیافهشناس نیستم.
متاسفانه همه را به بهانههای مختلف کنار میگذاریم؛ یکی را به
دلیل قومیت، یکی را به دلیل مذهب، یکی را به دلیل اعتقاد
سیاسی، یکی را به دلیل روش و دیگری را به خاطر ویژگیهای
اخلاقی.
اگر ریلهای مختلف را برای اقتصاد و سیاست خارجی و فرهنگ انتخاب
کردیم این قطعات هیچگاه به یکدیگر نخواهد رسید. مگر می شود در
کشوری فرهنگ از اقتصاد و اقتصاد از سیاست خارجی و سیاست خارجی
از علم و فن آوری جدا باشد؟
اگر یک جامعه چند تکه شود و هر کس بگوید اولویت چیست به هدف
نخواهیم رسید. البته من نمیگویم در همه الویت ها باید اتفاق
نظر باشد؛ اما همه باید در بحث توسعه کشور، نرخ رشد و شکستن
رکود و آغاز رونق اقتصادی اتفاق نظر داشته باشیم و متعهد شویم.
کشور با شعار درمانی و گفتار درمانی درست نمی شود. بلکه نیاز
به برنامه و عمل، تحرک و وحدت است.
تمام کشورهایی که در حال توسعه هستند در یک اتحاد منطقه ای دور
هم جمع شده اند. این کشورها راهها، افکار، جادهها و پروژه های
علمی خود را مشترک و به یکدیگر نزدیک کردند.
در دنیا دهها پروژه علمی و پشت آن صنعت جهانی وحود دارد. بطور
مثال قرار است تا بیست سال آینده سی و پنج هزار هواپیمای
مسافربری ساخته شود. ما کجای این کار هستیم؟ همه کشورهای بزرگ
در پروژههای عظیم جهانی سهمی دارند و صنعت دنیای امروز در یک
کشور متمرکز نشده است.
در آینده ما یاد در پروژه های عظیم جهانی نقش داریم و یا این
که به دیگران فرصت دادیم که در این پروژه های نقش داشته باشند
و خودمان کنار رفتیم. البته مقصود من انزوای سیاسی نیست ما
باید در پروژه های صنعتی و هنری بزرگ نقش داشته باشیم.
دنیای آینده کاملاً با دنیای امروز متفاوت خواهد بود. صد سال
پیش کسی باورش نمیشد که دنیای ارتباطات چنین پیشرفتی داشته
باشد و حتماً
۵۰
سال دیگر هم دنیای دیگری خواهیم داشت.
هر چه بتوانیم به نخبگان خود تکیه کنیم و سازمانهای دولتی را
به بخش خصوصی متصل کنیم، موفقتر خواهیم بود اما اگر بنا است
دولت برای نخبگان قدمی بر دارد، خود آنها باید بگویند که ما چه
کار باید کنیم.
متاسفانه گاهی نخبگان ما نمیدانند در کشور ما چه میگذرد و ما
نیاز به چه چیزهایی داریم. درحالی که باید اطلاعات کافی را در
اختیار نخبگان قرار داد و برخی از درخواستها و نیازهایمان را
به آنها ارائه دهیم.
ما در اقتصاد مشکلاتی داریم و نخبگان باید در این زمینه به ما
کمک کنند. همه باید دست به دست هم بدهیم تا از دنیای نخبگی
استفاده کنیم. همچنین در عرصه هنر نیز باید به استفاده بیشتر
از پیشکسوتان توجه کنیم.
پیک نت 29 اردیبهشت |