ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

19 فروردین ماه  1393

infos@pyknet.net

 
 
 

مصاحبه با علی مطهری

دلیل واقعی وحشت

از هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی 
 
 
 
 

گفتگوی نوروزی "نامه‌نیوز" با علی مطهری نماینده تهران در مجلس که خبرگزاری ایسنا نیز آن را مخابره کرده است:

 

- توصیف شما از انتخابات 24 خرداد سال 1392 چیست؟

24 خرداد 92 را می‌توان روز اصلاح مسیر انقلاب یا روز به بار نشستن تلاش‌های مصلحان واقعی جامعه و منتقدان دلسوز دانست. کسانی که دلشان برای انقلاب می‌سوزد، مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری.

درباره دولت آقای روحانی باید بگویم که اصلاح دیپلماسی، گشایشی در اقتصاد فراهم کرد. گذشته از این، ایشان توانستند تورم را کنترل کنند و تورم نقطه به نقطه را پایین بیاورند. رشد اقتصادی کشور نیز از حالت منفی به سمت صفر در حال حرکت است. به نظر می‌رسد که در مجموع موفق بوده‌اند.

متعهد بودن دولت آقای روحانی به اجرای قانون، خود گام بلندی است. با دولت قبلی یک مشکل اساسی داشتیم و آن بی‌انضباطی مالی بود. بی‌انضباطی مالی دولت گذشته باعث بسیاری از نابسامانی‌های اقتصادی شد. مثلا بودجه مسکن مهر از راه غیرقانونی و با استقراض از بانک مرکزی تأمین شد و پایه پولی کشور آسیب ‌دید. یا در اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها تخلف صورت ‌گرفت. باید نیمی از درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی به خانواده‌ها پرداخت می‌شد و بقیه به بخش تولید و بخش دولتی تعلق می‌گرفت اما تمام این درآمد به علاوه مبالغی که از بخش‌هایی مانند شرکت نفت و وزارت نیرو برداشت ‌شد به خانواده‌ها تعلق گرفت که همه این عوامل، تورم‌زا بود. دولت طبق قانون به هر فرد فقط می‌توانست 15000 تومان پرداخت کند اما برای خودشیرینی 45500 تومان پرداخت کرد که این مشکلات را به وجود آورد. دولت گذشته بیشتر به دنبال تبلیغات بود. همین که دولت آقای روحانی بر پایبندی به قانون تأکید می‌کند، این امیدواری را تقویت می کند که اقتصاد را سر و سامان خواهد داد.

ما به اصول و مبانی اولیه انقلاب بازگشتیم. از ابتدا قرار نبود ارتباطمان با جهان قطع شود؛ بنابراین دوباره به راهبردی که از ابتدای انقلاب داشتیم و خواهان ارتباط با دنیا بودیم، بازگشتیم. در حال اصلاح سیاست خارجی خودمان هستیم. از ابتدای انقلاب نیز چنین تصمیمی نداشتیم که رابطه‌مان را با دنیا قطع کنیم. قطع رابطه ما با آمریکا از طرف آنها و در پی تسخیر سفارت آمریکا صورت گرفت و از ابتدا چنین تصمیمی وجود نداشت.

در انتخابات 92 اصولگرایان خیالشان آسوده بود که یک کاندیدای قوی اصلاح‌طلب یا مستقل وجود ندارد و فکر می‌کردند رقابت بین خودشان است. همچنین به رد صلاحیت‌های شورای نگهبان دل بسته بودند و رقیب سرسختی را در نظر نداشتند؛ بنابراین احساس نیاز به اتحاد نمی‌کردند و در واقع خود را از پیش پیروز می‌دانستند. از طرفی چون اصلاح‌طلبان تحت فشار و از نظر تعداد کاندیدا در اقلیت بودند، به راحتی متحد شدند.

نوع رفتار اصلاح‌طلبان در پیروزی آقای روحانی مؤثر بود. ورود آقای خاتمی و کنار رفتن آقای عارف مؤثر بود. آقای هاشمی رفسنجانی اصلاح‌طلب اصطلاحی نیستند ولی ثبت‌ نام و رد صلاحیت ایشان تأثیر بسیاری داشت. مهم‌تر از همه این عوامل، گرایش و تمایل مردم بود. مردم از رفتار دولت و هوادارانش در هشت سال گذشته راضی نبودند و به دنبال گفتمان جدید بودند. آقای روحانی در رقابت‌های انتخاباتی توانست این گفتمان را معرفی و جاذبه‌ای برای آن ایجاد کند. نوع رفتار و گفتمان آقای روحانی به دل مردم نشست؛ بنابراین ایشان توانست پیروز این انتخابات شود. به نظرم موفقیت آقای روحانی تنها به نوع رفتار اصلاح‌طلبان مربوط نمی‌شود؛ بلکه شخصیت و گفتمان خود ایشان هم تأثیر داشت.

در دولت جدید، اصول‌گرایان به بازی گرفته نشدند و همین، مهم‌ترین عامل انتقادات آنهاست. می‌توان گفت اکنون قدرت اجرایی بیشتر در دست اصلاح‌طلبان معتدل است. البته قدرت در نظام جمهوری اسلامی متمرکز نیست. گاهی حاکمیت دوگانه به وجود می‌آید که برای کشور مشکلاتی به همراه دارد. مثلا در مورد مطبوعات، دولت به تنهایی مسئول نیست. دولت از آزادی بیان و حمایت از مطبوعات آزاد صحبت می‌کند و خود را مسئول و توقیف را آخرین راه‌حل می‌داند ولی می‌بینیم که قوه قضائیه اعلام می‌کند که فلان روزنامه توقیف شد. بنابراین نمی‌توان همه مسئولیت را متوجه دولت دانست. یا در مورد فیلتر کردن سایت‌ها، کارگروه تعیین مصادیق جرایم رایانه‌ای سایت‌های خبری را فیلتر می‌کند، در حالی که طبق قانون، آنها زیر نظر هیئت نظارت بر مطبوعات هستند. پس این‌طور نیست که رئیس‌جمهور پس از رأی آوردن بتواند به همه تعهداتش درباره آزادی بیان یا حقوق شهروندی عمل کند.

آنها دوست دارند دولت آقای روحانی شکست بخورد و راهی که باز شده است به نتیجه نرسد. لذا به هر بهانه‌ای انتقاد می‌کنند. آنها که حسن نیت دارند نگرانند که نکند شرایط فرهنگی به دوره اصلاحات بازگردد؛ مثلا ترویج سکولاریسم دوباره زنده شود. گاهی پیش‌داوری می‌کنند در حالی که به صرف احتمال نمی‌توان اعتراض و اقدام کرد. به عبارت دیگر نباید قصاص قبل از جنایت کرد.

اصول‌گرایان حالا با وحدت حرکت خواهند کرد چون احساس می‌کنند رقیب سرسختی پیدا کرده‌اند. آنها تا قبل از انتخابات 92 تصور می‌کردند که جریان و گفتمان اصلاح‌طلبی از صحنه جامعه خارج شده است و شورای نگهبان نیز اجازه نخواهد داد که آنها برگردند ولی در فضای موجود، اصول‌گرایان بیشتر از گذشته به فکر اتحاد هستند.

 

- ترکیب مجلس دهم را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

به نظرم برای پیش‌بینی زود است و این موضوع به مسائل مختلفی مانند عملکرد دولت بستگی دارد. اگر دولت در مدت دو سال باقی‌مانده تا انتخابات مجلس عملکرد خوبی داشته باشد و رضایت مردم را جلب کند نبعا مردم بیشتر به هواداران گفتمان دولت رأی خواهند داد. همچنین ترکیب مجلس دهم به نوع رفتار شورای نگهبان بستگی دارد. اگر افراد مؤثر جریان اصلاحات یا مستقل را حذف کنند، مجلس خوبی نخواهیم داشت. به هر حال برای پیش‌بینی زود است ولی قاعدتا مجلس آینده افراد آزاده بیشتری خواهد داشت.

 

- مانند گذشته رد صلاحیت‌های گسترده اتفاق می‌افتد؟

به نظرم اتفاق می‌افتد و شورای نگهبان اجازه نخواهد داد یک مجلس مستقل یا اصلاح‌طلب به وجود بیاید و در مجموع ترکیبی با اکثریت اصول‌گرا و اقلیت قوی اصلاح‌طلب و مستقل ایجاد خواهد شد.

 

- شما یکی از منتقدان آقای هاشمی رفسنجانی بودید اما در انتخابات 92 از ایشان دعوت کردید تا کاندیدا شوند. چرا این تغییر نگاه در شما اتفاق افتاد؟

منتقد بودم و الان نیز به بعضی از رفتارها در دوران سازندگی انتقاد دارم و تغییر نگاهی رخ نداده است ولی در هشت سال اخیر آقای هاشمی زودتر از همه درباره به انحراف کشیده شدن انقلاب اعلام خطر کردند. ایشان مظلوم واقع شدند و حملات بسیار ناجوانمردانه‌ای علیهشان صورت گرفت و لازم بود که از ایشان دفاع شود. راهی که پیشنهاد می‌کردند راه درست و راه نجات کشور بود؛ بنابراین از ایشان حمایت کردم.

 

- چرا هشدارهای آقای هاشمی رفسنجانی از جانب اصول‌گرایان جدی گرفته نشد؟

 

تلقی نادرستی از آقای هاشمی رفسنجانی داشتند که بیشتر ناشی از کینه شخصی بود. البته معتقدم اگر آقای هاشمی اوایل دولت نهم مقداری با دولت همراهی و حمایت می‌کرد و صرفا به انتقاد نمی‌پرداخت شاید صحبت ایشان بهتر پذیرفته می‌شد ولی چون از ابتدا فقط انتقاد کردند کمتر پذیرفته شد.

هر کس که مظلوم واقع شود، مردم از او حمایت می‌کنند. در هشت سال گذشته آقای هاشمی رفسنجانی خیلی مظلوم واقع شدند و به شدت به ایشان حمله می‌کردند و قصد حذف ایشان از انقلاب را داشتند. عده‌ای معتقد بودند همان‌طور که آقای منتظری حذف شد، ایشان نیز باید حذف شود. بزرگ‌ترین اشتباه آقای احمدی‌نژاد تلاش او برای حذف آقای هاشمی بود. مردم از این نوع رفتارها خوششان نمی‌آید؛ در نتیجه کسانی که مخالف آقای هاشمی بودند، حامی ایشان شدند و وقتی ایشان ثبت‌ نام کرد شور و هیجانی در کشور ایجاد شد.

 

- تحلیل شما از رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی و تاثیرش بر نتایج انتخابات چیست؟

اگر بخواهیم خوش‌بین باشیم، باید بگوییم که به دلیل کهولت سن بود. احساس کردند که رئیس‌جمهور باید جوان‌تر باشد و اگر بخواهیم بد‌بین یا واقع‌بین باشیم باید بگوییم که اینها ترسیدند که آقای هاشمی بیاید و بسیاری از رشته‌های آنها در این هشت سال پنبه شود و حقایق و اسراری آشکار شود.

 

- نقش آقایان هاشمی، خاتمی و ناطق نوری در انتخابات 92 و متعاقب آن تأثیر آنها در فضای فعلی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

در انتخابات 92 هر سه نقش اساسی داشتند و در حال حاضر آقای هاشمی تأثیر خوبی دارد ولی آقای خاتمی و ناطق نوری خیلی تأثیرگذار نیستند چون آقای خاتمی اجازه صحبت ندارند و آقای ناطق نوری نیز خودشان کمتر وارد می‌شوند، شاید به ملاحظه تندروها.

 

- آقای ناطق نوری را مرد پشت پرده سیاست ایران می‌دانند. تصور می‌کنید ایشان می‌تواند شخصیت‌های میانه‌روی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا را در کنار یکدیگر قرار دهد؟

بله می‌تواند. ایشان در انتخابات اخیر نقش مؤثری داشت.

 

- به نظرتان این اتفاق در انتخابات مجلس دهم می‌افتد؟

ایشان قدرت هماهنگ کردن افراد و گروه‌های معتدل را دارد و از مقبولیت خوبی برخوردار است.

 

- تحلیلتان در مورد رفتار و منش آقای خاتمی چیست؟

به نظرم خوب است. ایشان تا به حال عاقلانه رفتار کرده و از ایجاد تنش جلوگیری کرده است. ایشان راضی به ایجاد تنش نیستند و می‌خواهند فضا به مرور آرام و مساعد شود.

 

- بعضی از اصول‌گرایان سعی دارند آقای خاتمی را خارج از این نظام تعریف کنند. شما آقای خاتمی را درون نظام می‌دانید یا بیرون از نظام؟

درون نظام. برای چه خارج از نظام؟

 

- بعد از اتفاقات سال 88 عده‌ای وی را خارج از نظام تعریف می‌کنند.

به نظرم عملکرد ایشان طبیعی بود. ایشان کاندیدا شد و بعد از آن کنار رفت و به نحوه برگزاری انتخابات و رفتاری که با معترضان شد، اعتراض و انتقاد داشت. افراد زیادی نسبت به رفتار آقای احمدی‌نژاد در یکی از مناظره‌ها و عدم عکس‌العمل مقامات عالی کشور نسبت به آن و رفتارها و حملاتی که در روز انتخابات نسبت به ستادهای دو تن از کاندیداها صورت گرفت و به نحوه اعلام نتیجه انتخابات اعتراض داشتند، ایشان نیز مانند بقیه اعتراض داشتند. من ندیدم ایشان تحریک به آشوب کرده باشند.

آقای خاتمی برای ارتباط با غرب مناسب هستند، خوب است که ایشان به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در بعضی از مأموریت‌ها شرکت کنند و از آقای هاشمی رفسنجانی نیز می‌توان برای بهبود روابط با کشورهای عربی استفاده کرد. ولی اخیرا آقای روحانی آقای خاتمی را مأمور کرد که از طرف ایران در مراسم تشییع جنازه ماندلا شرکت کند ولی به ایشان اجازه داده نشد. از آقای احمدی‌نژاد هم می‌شود در بهبود روابط با کشورهای آمریکای لاتین استفاده کرد.

 

- اصول‌گرایان بارها در مورد نزدیک شدن آقای روحانی به آقای خاتمی هشدار داده‌اند. به نظر شما نزدیک شدن آقای روحانی به شخصیتی مانند آقای خاتمی به نفع ایشان است یا ...

نیازی به متحد شدن نیست. همین که آقای خاتمی بتواند حضور اجتماعی و سیاسی داشته باشد و احترام ایشان حفظ شود، کافی است. افرادی هستند که نگران نزدیک شدن آقای روحانی به آقای خاتمی نیستند بلکه نگران ورود آقای خاتمی به اجتماع هستند چون از پایگاه اجتماعی خوب ایشان آگاهی دارند و نمی‌خواهند ایشان مطرح شود. البته آقای خاتمی هم کمی محافظه‌کار و ملاحظه‌کار است.

از پایگاه اجتماعی آقای خاتمی می‌ترسند و می‌خواهند فضایی که در هشت سال گذشته وجود داشته است، حفظ شود. البته آقای خاتمی باید با جسارت بیشتری عمل کند. به نظرم خوب بود در راهپیمایی 22 بهمن در تهران شرکت می‌کرد. ممکن بود بعضی تندروها ایشان را تحت فشار قرار دهند، به نظرم اشکالی ندارد و ایشان باید به وظیفه خود عمل کند. پشت سر هم عقب‌نشینی خوب نیست.

خیلی وقت‌ها نطقی در مجلس می‌کنم و موضعی می‌گیرم و نمایندگان بسیاری به طور خصوصی می‌گویند حرف شما درست است ولی ما جرأت بیان آن را نداریم. این امر نشان‌دهنده این است که نمایندگان یک تیپ نیستند. وقتی با آنها خصوصی صحبت می‌کنیم، بسیاری از آنها حرف من را قبول دارند. در نطق اخیری که درباره قوه قضائیه داشتم، بیش از نیمی از نمایندگان با من موافق بودند.

 

- شاید از منزوی شدن ترس دارند یا رای نیاوردن در دوره بعد و ...

فضای رعبی که در جامعه وجود دارد آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آنها به فکر آینده خود هستند و بسیاری قصد دارند در آینده نیز کاندیدا شوند و معتقدند که اگر حرفی بزنند رد صلاحیت خواهند شد یا از طرف برخی گروه‌های فشار تحت فشار قرار می‌گیرند، مثلا در نماز جمعه شهرشان علیهشان شعار می‌دهند. این اتفاقات امروز کمتر شده ولی در دوره هشتم و زمان نزدیک به حوادث سال 88 این نوع اتفاقات زیاد بود. تا کسی صحبتی می‌کرد، بلافاصله در حوزه‌ انتخابیه‌اش علیه او تظاهرات می‌کردند و شعار می‌دادند و او را بی‌بصیرت می‌نامیدند. ولی یک مقدار هم ذاتی است. افراد شخصیت‌های متفاوت دارند. بعضی مانند من نمی‌توانند در لفافه صحبت کنند و حرفشان را صریح بیان می‌کنند.

 

- در مجلس گذشته جزو پیشروان طرح سؤال از آقای احمدی‌نژاد بودید. امروز نیز عده‌ای از نمایندگان طرح سؤال از حسن روحانی را مطرح می‌کنند. به نظرتان چه تفاوتی میان آن سؤال و این سؤال وجود دارد؟

مقایسه این دو، قیاس مع‌الفارق است. شبیه یکدیگر نیستند. آقای احمدی‌نژاد به صراحت بیان می‌کرد که قانون را اجرا نمی‌کنم، قانونی را که خودم تشخیص بدهم منطبق با قانون اساسی است اجرا می‌کنم و قانونی را که شخصا تشخیص بدهم منطبق با قانون اساسی نیست، اجرا نمی‌کنم. مثلا درباره قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران که قرار بود 2 میلیارد دلار بدهند، به صراحت بیان کرد که آن را قانون نمی‌دانم و اجرا نمی‌کنم. به عقیده من مجلس باید ایشان را همان زمان که گفت قانون را اجرا نمی‌کنم، عزل می‌کرد.

آقای مصباحی‌مقدم در زمان خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد بیان کردند که مجلس را جمع کنید چون یک اتفاق ویژه افتاده است و باید درباره آن تصمیم بگیریم. به نظرتان چرا هیچ‌گاه مجلس به آن سمت نرفت و چرا آقای احمدی‌نژاد عدم کفایت نگرفت؟

به این دلیل که نمایندگان احساس می‌کردند که نظر رهبری بر ماندن ایشان است. یعنی اگر خود نمایندگان مستقلا تصمیم می‌گرفتند حتما ایشان را عزل می‌کردند ولی احساس همه این بود که رهبری به این کار راضی نیستند بنابراین وارد نمی‌شدند.

مقام رهبری مایل نبودند که چنین کاری انجام شود. فتنه سال 88 نیز بهانه‌ای بود که نمایندگان می‌گفتند اگر رئیس‌جمهور عزل شود باعث تقویت آنها خواهد شد؛ بنابراین بهتر است که این کار صورت نگیرد. آقای احمدی‌نژاد نیز احساس می‌کرد که مجلس در بن‌بست قرار دارد. از طرفی به بهانه فتنه سال 88 نمی‌تواند کاری انجام دهد و از طرف دیگر رهبری راضی به این کار نیستند. برای همین هر کاری دوست داشت انجام می‌داد. ولی به نظر من مجلس باید ایشان را همان زمانی که گفت قانون را اجرا نمی‌کنم، بلافاصله عزل می‌کرد. هر رئیس‌جمهوری چنین حرفی بزند، چه آقای احمدی‌نژاد و چه دیگران، مجلس نباید حتی یک روز هم تأمل کند.

 

- در موضع‌گیری‌هایتان درباره اتفاقات سال 88 بیان کردید که اگر سال 88 درست مدیریت می‌شد، آن حوادث اتفاق نمی‌افتاد. بعد از انتخابات 92 نیز بسیاری انتظار داشتند که مباحث انتخابات سال 88 کم‌رنگ شود ولی هنوز کسانی هستند که نانشان در بازگو کردن آن اتفاقات است. به نظرتان تا چه زمانی نظام باید برای این تندروی‌ها هزینه بدهد و از جانب آن آسیب بخورد؟

به نظرم باید زودتر از اینها خاتمه پیدا می‌کرد. سخت‌گیری‌ها درباره زندانیان سیاسی و حصر آقایان باید زودتر به پایان می‌رسید اما عده‌ای در داخل حکومت نمی‌خواهند این فضا از بین برود و همچنان می‌خواهند سوار بر موج فتنه کاسبی سیاسی کنند و رقبا را از میدان بدر کنند.

حیات چنین انسان‌هایی در چنین فضاهایی است؛ یعنی اگر این فضا از بین برود و ملاک، کار، فعالیت، هنر و لیاقت باشد، آنها جایگاهی ندارند. چنین انسان‌هایی همیشه در فضاهای دوقطبی رشد می‌کنند تا به افراد حمله کنند و به این وسیله مطرح باشند ولی وقتی وحدت ایجاد شود و دشمن داخلی وجود نداشته باشد، آنها بیکار خواهند شد. لذا آنها دوست دارند که داستان فتنه ادامه داشته باشد.

 

- پیشنهاد شما برای مقابله با افراط‌گری‌ها و کسانی که تازه وارد انقلاب شده و قصد حذف کردن انقلابیون گذشته را دارند چیست؟

به نظرم باید آگاهی‌بخشی کرد، همان‌طور که در چند سال اخیر آگاهی‌بخشی‌ها مؤثر بوده است. اگر آگاهی‌بخشی صورت نمی‌گرفت اتفاق 24 خرداد 92 رخ نمی‌داد. حقایقی که بیان شد و عده‌ای در مقابل آنها ایستادند، بسیار مؤثر بود. اگر آگاهی‌بخشی صورت نمی‌گرفت آنها انقلاب را دو شقه می‌کردند و به جنگ داخلی می‌کشاندند. به نظرم همین راه باید ادامه یابد.

 

- چه زمانی حس کردید که در فضای سیاسی کشور خلاء شهید مطهری‌ها وجود دارد؟

شهید مطهری یکی بیشتر نبود. امام (ره) وقتی طلاب مدرسه شهید مطهری خدمت ایشان رفتند، فرمودند امیدوارم در این مدرسه یک مطهری تربیت شود چون پیدایش شخصیتی مانند ایشان کار بسیار مشکلی است. خلأ ایشان از همان زمان که شهید شدند، مشخص بود. ایشان از سال 42 تا زمان شهادت نقش اساسی در پیشبرد نهضت اسلامی داشتند. در چند ماه منتهی به پیروزی انقلاب، برخی ابتکارات و اقدامات داشتند که مؤثر بود. مثلا بعد از اعتصاب کارکنان صنعت نفت، وقتی مردم برای تهیه نفت سفید در فشار قرار گرفتند یک هیئت سه‌نفره مرکب از آقایان مهندس بازرگان، مهندس کتیرایی و هاشمی رفسنجانی را به امام معرفی کردند تا برای تأمین نفت داخلی به خوزستان بروند. همین طور است معرفی مهندس بازرگان به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت به امام (ره) که در پیروزی سریع‌تر انقلاب مؤثر بود. یا در تعیین رئیس کمیته‌ انقلاب اسلامی، امام (ره) در ابتدا حکم آقای لاهوتی را که به مجاهدین خلق گرایش داشت و پسرانش در سازمان مجاهدین خلق حضور داشتند امضا کرده بودند و پس از توضیحات شهید مطهری که گفتند آقای لاهوتی در دو سال آخر زندان به مجاهدین خلق گرایش پیدا کرده، امام بلافاصله حکم را تغییر دادند و از ایشان خواستند فردی را برای ریاست کمیته انقلاب اسلامی معرفی کنند و شهید مطهری آقای مهدوی‌کنی را معرفی کردند. آقای مهدوی‌کنی می‌گویند من حکم خودم به ریاست کمیته انقلاب اسلامی را به خط شهید مطهری و امضای امام دارم.

اگر ایشان در تدوین قانون اساسی حضور داشتند قطعاً قانون اساسی قوی‌تری می‌داشتیم و در حوادثی مانند سرنوشت آقای بازرگان و قضیه آقای بنی‌صدر و جنگ هشت ساله و تسخیر سفارت آمریکا و یا مسئله قائم مقامی آقای منتظری تغییراتی صورت می‌گرفت؛ بنابراین خلأ ایشان از لحظه شهادت احساس می‌شد.

 

- نظرتان درباره سیاست‌های فرهنگی دولت آقای روحانی چیست؟

نگاهی که دولت روحانی و شخص ایشان به نویسندگان، هنرمندان، سینماگران و اصحاب فرهنگ و هنر دارند این است که باید به آنها اعتماد کنیم و ضوابط و قوانین باید شفاف و روشن باشد، نگاه خوبی است. اینکه بخشی از ممیزی را به عهده خود آنها بگذاریم و آنها را در موضع لجاجت قرار ندهیم و با آنها دستوری برخورد و رفتار نکنیم مثلا نگوییم صرفا در این مورد فیلم بسازید و کارهای سفارشی به آنها ندهیم، رویکرد خوبی است. طبعا باید نظارت هم باشد.

 

- بسیاری منتظرند که آقای روحانی در بحث هسته‌ای و بحث اقتصادی زمین بخورد ولی مردم همچنان امیدوار هستند.

من در مجموع امیدوار هستم. به نظرم مذاکرات هسته‌ای به نتیجه خواهد رسید چون دو طرف اراده حل مسئله را دارند و تا زمانی که آقای اوباما هست باید این مسئله پایان یابد. این موضوع تأثیر مستقیم بر وضعیت اقتصادی ما دارد؛ البته نباید متکی به آن باشیم.

 

پیک نت 19 فروردین 

 
 

اشتراک گذاری: