جمهوری اول
با پیروزی انقلاب آغاز شد، جمهوری دوم دو دوره هاشمی است و
جمهوری سوم، دو دوره سیدمحمد خاتمی است که هر کدام ویژگیهایی
دارد. مثلا آقای هاشمی وقتی آمد که جنگ تمام شده بود و
رزمندگان بازگشتند و دیدند زمانی که آنها در جبهه میجنگیدند،
عدهای در اینجا بزم اقتصادی بر پا کردهاند. اختلافات بالا
گرفت و امروز بسیاری از آنها که مخالفت میکنند دوستان قدیم
هستند چون آنها به جبهه رفتند و جنگیدند اما برخی به نام آنها
چه کارها که نکردند و نمیکنند. جمهوری چهارم واکنش نیروهای در
حال خروج از صحنه است. همه از احمدینژاد دفاع کردند و حالا
واکنش به دو دوره احمدینژاد، جمهوری پنجم است.
من به این
جمهوری معتقدم و ادامه پیدا خواهد کرد. روحانی لنگلنگان به
جلو خواهد رفت اما در نقطهای قرار گرفته است که خواهناخواه
بقای همه در این است که او بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند.
آقای روحانی در جایگاه مهم تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم
در این رابطه در وضعیت حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که
بپذیریم روحانی راهش را ادامه دهد. روحانی هم با درک بالایش و
به تناسب ۱۸میلیون
رای حرف بزند و مطالبه کند.
دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران
گفتگوی مشروحی کرده است با روزنامه آرمان که بخش هائی از آن را
میخوانید:
همان دعوایی که امروز هست با آقای خاتمی هم
بود. چه کسانی دعوا میکردند. آقای خاتمی مگر نگفت هر
۹ روز یک بحران
برای من درست میکنند و مشکلاتی در بسیاری حوزهها پدید
میآوردند. چه نیروهایی این کار را میکردند؟ خوب مشخص است.
ببینید، بیش از ۳۰
و اندی سال از انقلاب گذشته و ما دائما با چنین پدیدهای
روبهرو هستیم. چه باید کرد؟
همه با هم بگومگو داشتند نه اینکه
نمیخواستند خاتمی از بین برود بلکه نمیتوانستند چون
میدانستند اگر او از بین برود، خودشان هم از بین میروند.
الان هم همینطور است نه اینکه نمیخواهند هاشمی نباشد،
میخواهند اما سه قدم که به جلو میروند، میبینند که اگر
جلوتر بروند، زیرآب خودشان هم زده خواهد شد. آنچه در سال
۶۳ گفتیم،
در سال ۹۲
به چشم دیدیم. الان اگر بخواهیم یک برش مانند آسیبشناسها از
جامعه بدهیم و بگذاریم زیر میکروسکوپ، به شما میگویم که چه
دیده میشود. تلاش کردند آقای هاشمی را ساکت کنند اما
نتوانستند، تلاش میکنند آقای روحانی را ساکت کنند اما
نمیتوانند. نه اینکه نمیخواهند، تندروها میخواهند اما
میدانند اگر او را ساکت کنند، خودشان هم مجبور به سکوت
میشوند.
شما فکر میکنید آقای روحانی میانهرو
است؟
- ببینید بحث من میانهروی نیست. بحث من
این است که چینش نیروهای سیاسی در ایران به نقطهای رسیده است
که به آن تعادل ناپایدار میگوییم. ما اکنون در تعادل ناپایدار
هستیم و یک حادثه میتواند تعادل را به هم بزند.
روحانی میتواند این تعادل را حفظ کند؟
فقط روحانی نیست که در موضوع حفظ تعادل نقش
دارد. روحانی در جایی قرار گرفته است که میخواهد این تعادل
حفظ شود. هر حادثهای میتواند رخ دهد که روحانی نتواند
شعارهایش را عملی کند.
یا اصلا روحانی تغییر کند! آقای
شریعتمداری هشدار داده که اصلاحطلبان درصدد هستند آقای روحانی
را به سمت خود بکشند لذا درصدد جذب او هستند.
این نظرات از سوی این اشخاص طبیعی است. همه
حرفهایی که میزنند علامت این است که میخواهند روحانی را
بردارند اما زورشان نمیرسد لذا میخواهند او را جذب کنند که
بازهم نمیتوانند. آلترناتیو دیگری وجود ندارد. حالا شما سوالی
میکنید که کسی نمیتواند به آن پاسخ دهد. جناح راست روی
احمدینژاد سرمایهگذاری کرد اما احمدینژاد ارزش آن
سرمایهگذاری را نداشت لذا همه آنها منفعل هستند. چرا اکنون
مدام میگویند کاری به کار احمدینژاد نداشته باشید؟ چون هر
وقت صحبت کارهای انجام شده در آن زمان میشود، ضمیر مرجع خودش
را پیدا میکند و آنها نمیخواهند داغشان تازه شود اما واقعیت
این است.
ادامه وضع موجود به نفع دموکراسی تمام
خواهد شد برای اینکه شما نمیتوانید به زور به این جریان
بگویید بیا و تسلیم شو! این باید ادامه پیدا کند تا خودش به
این جمعبندی برسد که فایده ندارد.
وقتی آقای خاتمی روی کار آمد برخی
تحلیلگران گفتند خاتمی گورباچف ایران است اما من درمصاحبهای
با واشنگتنپست گفتم که اینطور نیست بلکه خاتمی خروشچف ایران
است.
خروشچف وقتی بعد از استالین بر سر کار آمد،
گفت: وضع خیلی بد است و رفت در کنگره حرفهائی را زد که بعدها
گورباچف زد اما تاثیری نداشت. او را فرستادند به همان دهی که
آمده بود و تا آخر عمر در همان ده زندگی کرد و آنجا فوت کرد.
اگر کنگره حزبی کمونیست شوروی، خروشچف را پذیرفته بود، تاریخ
به گورباچف نیاز نداشت اما نپذیرفت. حالا معتقدم روحانی آن
برنامههای اصلاحی خودش را انجام دهد. آیا تصمیمسازان پیام
آقای روحانی را میگیرند و میپذیرند میتوانم بگویم که
امیدوارم بپذیرند.
چه تفاوتی میان انتخابات
۹۲ با انتخاباتهای
گذشته است؟
انتخابات اول ریاستجمهوری رقابتی بود.
انتخابات دوم تا پنجم درونگروهی بود. انتخابات ریاستجمهوری
ششم رقابتی بود یعنی طرفین یک کاندیدا بیشتر نداشتند. انتخابات
۸۴ رقابتی
بود ولی اصلاحطلبان با چند کاندیدا شرکت کردند و هیچ یک حاضر
نشدند به نفع دیگری کنار بروند. آقای هاشمی به مرحله دوم رفت
و او از یک پدیده اجتماعی غفلت کرد و مردم به احمدینژاد رای
دادند. در سال ۸۸
بازهم اصلاحطلبان دو کاندیدا داشتند و هرچه تلاش کردیم که یک
کاندیدا وارد میدان شود، موفق نشدیم و هر دو باختند.
در انتخابات
۹۲ آقای عارف هم
کاندیدا بود اما واقعگرایی از خود نشان داد و به نفع آقای
روحانی کنار رفت. این فقط یک رفتار فردی نبود بلکه مجموع
فشارهای پیرامونی سبب شد تا آقای عارف آن تصمیم را گرفت. در
این انتخابات یک کاندیدای روحانی با ۶
کاندیدای غیرروحانی حضور داشتند و مردم به کاندیدای روحانی رای
دادند که تغییر در الگوی رفتاری جامعه است. بعد از انتخابات در
خیابانها راهپیمایی به راه میافتاد و من فیلمهای آن را
دیدم. در چنین فضایی جوانان کمتر به سر دادن شعارهای غلط
انداز پرداختند چون یاد گرفته بودند شعار درست بدهند. پس
علائم فراوانی است که همه داریم یاد میگیریم و یاد گرفتهایم.
به همین دلیل میگویم جمهوری پنجم
جمهوری پایداری خواهد بود.
جمهوری پنجم؟ یعنی چه؟
جمهوری اول با پیروزی انقلاب آغاز شد،
جمهوری دوم دو دوره هاشمی است و جمهوری سوم، دو دوره سیدمحمد
خاتمی است که هر کدام ویژگیهایی دارد. مثلا آقای هاشمی وقتی
آمد که جنگ تمام شده بود و رزمندگان بازگشتند و دیدند زمانی که
آنها در جبهه میجنگیدند، عدهای در اینجا بزم اقتصادی بر پا
کردهاند. اختلافات بالا گرفت و امروز بسیاری از آنها که
مخالفت میکنند دوستان قدیم هستند چون آنها به جبهه رفتند و
جنگیدند اما برخی به نام آنها چه کارها که نکردند و نمیکنند.
جمهوری چهارم واکنش نیروهای در حال خروج از صحنه است. همه از
احمدینژاد دفاع کردند و حالا واکنش به دو دوره احمدینژاد،
جمهوری پنجم است.
من به این جمهوری معتقدم و ادامه پیدا
خواهد کرد. روحانی لنگلنگان به جلو خواهد رفت اما در نقطهای
قرار گرفته است که خواهناخواه بقای همه در این است که او
بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند. آقای روحانی در جایگاه مهم
تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم در این رابطه در وضعیت
حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که بپذیریم روحانی راهش
را ادامه دهد. روحانی هم با درک بالایش و به تناسب
۱۸میلیون رای حرف
بزند و مطالبه کند.
پیک نت 24 فروردین |