یکی از خوانندگان پیک نت بنام "سیامک کریمی" در زیر خبر مربوط
به انتشار مانیفست حجتیه در ایران که در شماره روز گذشته منتشر
شد، پیام مشروح (در فیسبوک پیک نت) نوشته بود که ما ترجیح
دادیم این پیام را رونوشت کرده و بصورت مستقل در شماره امروز
منتشر کنیم. پیام آقای کریمی درحقیت نقل بخشی از یکی از
سخنرانی های آیت الله خمینی، پس از انقلاب، درباره حجتیه و
متحجرین مذهبی است که می خوانید:
«باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست از لایههای
تفکّر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکی از مسائلی که
باید برای طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه است که چگونه در
دوران وانفسای نفوذ مقدّسین نافهم و ساده لوحان بیسواد،
عدّهای کمر همت بستهاند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیّت
از جان و آبرو سرمایه گذاشتهاند.
اوضاع مثل امروز نبود، هرکس صد درصد معتقد به مبارزه نبود، زیر
فشارها و تهدیدهای مقدّسنماها از میدان به در میرفت؛ ترویج
تفکّر “شاه، سایه خداست” و یا با گوشت و پوست نمیتوان در
مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلّف به جهاد و مبارزه
نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چهکسی میدهد و از همه
شکننده تر، شعار گمراه کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان
ـ علیهالسلام ـ باطل است و هزاران «إن قلت» دیگر، مشکلات
بزرگ و جان فرسایی بودند که نمیشد با نصیحت و مبارزه منفی و
تبلیغات، جلوی آنها را گرفت؛ تنها راه حل، مبارزه و ایثار خون
بود که خداوند وسیلهاش را آماده نمود. علما و روحانیّت
متعهّد، سینه را برای مقابله با هر تیر زهرآگینی که به طرف
اسلام شلیک میشد، آماده نمودند و به مَسلخ عشق آمدند.
اوّلین و مهم ترین فصل خونین مبارزه در عاشورای
۱۵
خرداد رقم خورد. در
۱۵
خرداد
۴۲
مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود،
مقابله را آسان مینمود. بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودی،
گلوله حیله و مقدّس مآبی و تحجّر بود؛ گلوله زخم زبان و نفاق
و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان
را میسوخت و می درید. در آن زمان روزی نبود که حادثهای
نباشد، ایادی پنهان و آشکار آمریکا و شاه به شایعات و تهمتها
متوسّل شدند. حتّی نسبت تارکالصّلوه و کمونیست و عامل انگلیس
به افرادی که هدایت مبارزه را به عهده داشتند، میدادند.
واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت، خون میگریست که
چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می خواهند ریشه دیانت و اسلام را
برکنند و عدّهای روحانی مقدّسنمای ناآگاه یا بازیخورده و
عدّهای وابسته که چهره شان بعد از پیروزی روشن گشت، مسیر
این خیانت بزرگ را هموار مینمودند. آنقدر که اسلام از
این مقدّسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر
نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیّت و غربت امیرالمؤمنین ـ
علیهالسلام ـ که در تاریخ روشن است. بگذارم و بگذرم و
ذائقهها را بیش از این تلخ نکنم.
ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکّر این گروه همچنان
باز است و شیوه مقدّسمآبی و دینفروشی عوض شده است.
…
دستهای دیگر از روحانینماهایی که قبل از انقلاب، دین را
از سیاست جدا میدانستند و سر به آستانه دربار میساییدند،
یکمرتبه متدیّن شده و به روحانیون عزیز و شریفی که برای
اسلام آنهمه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت
وهابیّت و بدتر از وهابیّت زدند. دیروز مقدّس نماهای بیشعور
میگفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است،
امروز میگویند مسؤولین نظام کمونیست شدهاند! تا دیروز مشروب
فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امامزمان
ـ ارواحنافداه ـ را مفید و راهگشا میدانستند، امروز از این
که در گوشهای خلاف شرعی که هرگز خواست مسؤولین نیست رخ
میدهد، فریاد «وا اسلاما» سر میدهند! دیروز “حجتیّهای”ها
مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود
را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند،
امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند! “ولایتی”های دیروز
که در سکوت و تحجّر خود، آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند
و در عمل، پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و
عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده است، امروز خود
را بانی و وارث ولایت نموده و … . فریاد تحریم نبرد با دشمنان
خدا و بهسخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و
کنایهها نسبت به مشروعیّت نظام، کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟
خواصّ از چه گروهی؟ از بهظاهر معمّمین یا غیر آن؟ بگذریم
که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه
و در فرهنگ حوزههاست، و برخورد واقعی هم با این خطرات بسیار
مشکل و پیچیده است.»
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۶ اسفند |