| 
                  
                   
					
					  
					
					
					بدنبال انتشار خبر فراخواندن واحدهای نظامی روسیه از سوریه و 
					پخش تصاویر تلویزیونی این بازگشت، از روز گذشته تفسیرهای 
					گوناگونی درباره آن منتشر شده، بویژه در فضای مجازی. این 
					تفسیرها بیشتر جنبه تخیلی و ذهنی دارد و اغلب نیز متکی است به 
					اخباری که طی 4 سال گذشته و یا در ماه های گذشته درباره سوریه 
					از سوی رسانه های غربی منتشر شده است. 
					
					
					این درحالی است که بموجب گزارش های رسمی و منتشر شده در رسانه 
					های روسیه، واحدهای نظامی روسیه برای استقرار دائم و یا اشغال 
					سوریه به این کشور نرفته بودند، بلکه هدف سرکوب داعش، پس راندن 
					آنها از مناطقی که در خاک سوریه اشغال کرده بودند، جلوگیری از 
					غارت نفت سوریه و انتقال آن به ترکیه و دفاع از حکومت مرکزی 
					سوریه برای حفظ تمامیت ارضی این کشور و خاتمه دادن به خیزی بود 
					که داعش از سوریه برداشته بود تا خود را به قفقاز برساند. در 
					جریان این حضور، جهان به یکباره با قدرت نظامی روسیه و مدرن 
					ترین تجهیزات زمینی و هوائی ارتش روسیه آشنا شد و دانست که 
					قدرتی برای جلوگیری از یکه تازی امریکا درجهان وجود دارد و یا 
					دوباره ظهور یافته است. مدرن ترین سامانه ضد هوائی ساخت روسیه 
					(اس 400) در سوریه مستقر شد و همه نوع سلاح در اختیار ارتش این 
					کشور برای دفاع در برابر تهاجم خارجی قرار گرفت. این فعل و 
					انفعالات همزمان بوده است با آموزش لازم ارتش سوریه. بنابراین، 
					ارتش روسیه به سوریه نرفته بود که آنجا بماند، بلکه برای اهداف 
					معینی رفته بود و زمانی که به این اهداف دست پیدا کرد، طبیعی 
					است که خاک سوریه را ترک کند. بویژه که به خواست دولت سوریه 
					رفته بود و در همآهنگی کامل با دولت سوریه واحدهای خود را به 
					روسیه بازگرداند. در جریان این حضور، مرزهای ترکیه و سوریه به 
					روی داعش بسته شد، واحدهای نامنظم نظامی کردهای سوریه به ارتشی 
					منظم تبدیل شد که در مرزهای سوریه و ترکیه مستقر شده است، نقش 
					دولت ترکیه در حمایت از داعش و غارت نفت سوریه برای جهانیان 
					آشکار شد و یک سلسله دستآوردهای دیگر. از جمله عقب نشینی 
					امریکا و اتحادیه اروپا برای تبدیل کردن سوریه به لیبی دوم و 
					پذیرش این اصل مهم که سرنوشت سوریه را مردم خود آن کشور باید 
					در یک انتخابات تعیین کنند و نه "ناتو". در حاشیه این اهداف، 
					این واقعیت نیز وجود داشت که سوریه خاکریز اول بود برای تبدیل 
					لبنان به سوریه دوم و نابود ساختن حزب الله لبنان و سپس رسیدن 
					به سنگر اصلی، یعنی ایران. این استراتژی امریکا و اسرائیل و 
					قدرت های اصلی اروپا نیز تا اینجا خنثی شده است. این که ما چه 
					نظری در باره عملکرد جمهوری اسلامی در داخل کشور خودمان داریم 
					یک امر داخلی است و به خود مردم ایران مربوط است. اما هر نظری 
					هم که داشته باشیم، مخالف تبدیل ایران به عراق و سوریه و لیبی 
					و افغانستان هستیم و در چارچوب این مخالفت است که از متوقف شدن 
					ماشین جنگی غرب در سوریه و متلاشی شدن داعش در آن کشور نمی 
					توانیم خرسند نباشیم. در مورد سوریه نیز، این مردم خود آن کشور 
					هستند که باید نوع نظام و رژیم خود را تعیین کنند و ما طرفدار 
					این استراتژی هستیم. 
					 
					
					
					
					
					
					به تلگرام پیک نت بپیوندید 
					
					
					
					https://telegram.me/pyknet 
					@pyknet 
					 
					
					 پیک نت ۲۶ اسفند  |