نشریه "نگین کرمان" با انتشار این مقاله طنز با عنوان "کشور
خارج کجاست؟" باهجوم مهاجمین همیشه در صحنه روبرو شد و بدنبال
آن دستور توقیف باتهام توهین به مقدسات صادر شد!
کشور خارج کجاست؟
خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند!
مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند!
در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند!
کشور خارج جایی است که کراوات می زنند که همه میدانند یک جور
فلش و علامت راهنمای رو به پایین است!
خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها
!
مردم خارج، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر
!
اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل
هستیم بس که مودب و بافرهنگیم!
ما در ایران خیلی همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی
آزادی
اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را
نداریم، ولی مقاماتمان میگویند دارید!
و ما از بس که نفهم هستیم، اصرار می کنیم و می گوییم پس کو؟
آن وقت آنها مجبور میشوند گشت درست کنند و به زور به ما حالی
کنند که ایناهاش!
در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند!
خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد! آن ها برای لاک
زدن جریمه نمیشوند (و داخل ماشینشان حریم خصوصی است)!
در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است!
خارجی ها بس که رگ غیرت ندارند و دین و اعتقاد ضعیف است، با
دیدن موی نامحرم هیچ چیزیشان نمی شود!
اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم! بس که محکم
است اعتقاداتمان!
ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم!
خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند، نمی دانند ازدواج از نوع
موقت چیست!
خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و
هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر! هر 4 تا زن
میشود یک مرد!
آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود
روشن میکنند، در حالی که
همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب
است!
آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، در حالیکه
وقتی آدم با خدا حرف میزند، اجازه ندارد شاد باشد!
ما یک میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط یک مجسمه آزادی
دارند!
فیلم های ما در ایران هیچ وقت پایان غمگین ندارد بس که ما
شادیم
!
ولی خارجی ها همه افسرده هستند و همه اش در فیلم ها در حال خون
ریزی و کارهای بد بد
!
در حالی که همه میدانند لذت هر فیلمی به عروسی انتهای آن است!
آن ها بس که سوسول هستند هر 4 سال یک نفر میشود همه کاره
مملکتشان،
ولی ما همیشه گفته ایم که حرف مرد یکی است و ... عوض نمیشود!
ما در ایران خانواده خود را خیلی دوست داریم و هر وقت کاره ای
شدیم،
تمام فک و فامیل خود را میکنیم مدیر!
اما آن ها بس که بنیان خانواده قوی ندارند، این کارها را بلد
نیستند!
ما از این انشاء نتیجه میگیریم که خارج جای بدی است و قند توی
دل کسی آب نمی شود.
اما اینجا ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ 2000 ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺭﻭ ﻭﻗﺘﯽ 2000 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻣﯿﺨﺮﯾﻢ
ﻗﻨﺪ ﺗﻮ
ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺁﺏ ﻣﯿﺸﻪ
!
پیک نت اول دی |