قتل، سرقت، تجاوز، آدمربايي، دعوا و ...اینها چرا و چگونه
اتفاق می افتند.
خبرآنلاین یک میز گرد با کارشناسان و روانشناسان اجتماعی تشکیل
داده تا بلکه پاسخ این سئوالات را پیدا کند. نتیجه و خلاصه
اظهار نظرها اینست:
*خشونت ساختاری آسیب بدنی و روانی به افراد میزنند بدون آنکه
عامل و کنشگرمشخصی داشته باشند. مثلا کودکی که درحاشیه تهران
به دنیا میآید به خاطر فقر مادر و سوءتغذیه و محیط غیربهداشتی
همانقدر آسیب بدنی میبیند که اگر کتک میخورد بلکه هم بیشتر.
دیده شده که ساختار مغزی و بدنی این کودکان عموما صدمه خورده
است، اما فرد خاصی این صدمه را وارد نکرده است بلکه فقر و
محرومیت، این صدمات را ایجاد کرده است؛ این خشونت ساختاری
امکان تبدیل به خشونت عامدانه را دارد. یعنی وقتی خشونت
ساختاری وارد میشود روابط بین انسانها را زهرآگین و آلوده می
کند و میتواند به صورت خشونت عامدانه خود را بروز دهد. خشونت
ساختاری فقر، محرومیت، نابرابری و از همه مهمتر تبعیض در جامعه
است. وقتی دولتها مردم را به سمت کالایی شدن و دریای مواجی هل
دهند که برای هر چیزی باید پول بدهند در حالی كه عده زیادی
چنین توانی ندارند و مسیری برای موفقیت و كسب اعتبار پیدا
نمیكنند، چندان عجیب نیست كه منزوی و پرخاشگر شوند. با این
حال، تنها كاری كه در مقابل این افراد انجام میشود، زندان و
مجازات است نه پیدا كردن راهكار و تمهيداتي براي پیشگیری.
* آرامش مردم پایین رفته و آنها در مقابل کمترین مشکل واکنش و
رفتار خشونتآمیز نشان میدهند. درگیری و استفاده از ابزارهای
خاص مثل چاقو و سلاح گرم در رفتار مردم غیرقابل انکار است،
متاسفانه امروز شاهد استفاده از سلاح گرم در منازعات هستیم به
طوری که مردم در اولین لحظه از وقوع یک منازعه از سلاح گرم
استفاده میکنند. هرچند پیش از این نیز درباره اقداماتی برای
كنترل خشم شهروندان حرفهایی به میان آمده بود و وعده تشكیل
مراكز كنترل خشم داده شده بود اما باید دید این مراكز چقدر جدی
گرفته شدهاند و آیا میتوان به كاهش آمارهایی مانند آمار
سازمان پزشكی قانونی از میزان درگیریهای فیزیكی بین مردم
امیدوار بود یا نه؟
خشونت، خشونت میآفریند. به نظر میرسد این ویروس مسری به جان
خوانندههای اخبار خشونتآمیز هم افتاده است. میبینیم كه چطور
«بیرحمی» در نظرهای بعضی از مخاطبان به چشم میخورد و به گفته
یك جامعه شناس مردم به دنبال انتقام هستند، بخشش دیگر در میان
آنها جایی ندارد و به دنبال این هستند تا به بدترین شیوه از هم
انتقام بگیرند. تمام رویدادها مانند حلقه های به هم پیوسته در
یک زنجیرهاند. پاسخ خشونت با خشونت داده میشود و این پدیده
زشت بازتولید میشود.
در هر حال شاید نگاهی به خشونت در مدارس، خشونت در خانهها یا
حتی خشونتهای شهری و زرنگیهای اجتماعی یادآور كم تحمل شدن
مردم باشد.
در کتاب «اسلام دین رحمت نه خشونت» آمده: یکی از مشخصههای
دینی بودن جامعه، وفور صلح، صفا، مهر و گذشت است و اگر دیدید
از در و دیوار جامعهای خشم، خشونت، انتقام و کینهتوزی
میبارد، در دینی دانستن آن جامعه تردید کنید.
پیک نت
اول مهر |