آنها که 8 سال مملکت را غارت کردند و با شعارها و سیاست های
خود ایران را به چاله شورای امنیت ملی سازمان ملل و بند 7 آن
انداختند و تحریم های جهانی را موجب شدند، حالا بیمناک از شرکت
آگاهانه مردم در انتخابات دو مجلس شورا و خبرگان که در اسفند
ماه برگزار میشود، مخالفت با دولت و کارشکنی علیه آن را سرعت
بخشیده اند. از هر بهانه و حادثه ای در این جهت استفاده می
کنند و اگر بهانه و حادثه ای هم وجود نداشته باشد، آن را می
سازند. هنوز تنور حادثه مکه گرم بود و عملا رئیس جمهور را
زودتر به ایران بازگرداندند تا جلوی مذاکرات و گفتگوها را در
نیویورک بگیرند، که رئیس جمهور بازگشته و تنور مکه کمی سرد
شده، دست دادن ظریف وزیر خارجه با اوباما را در بوق کرده اند.
آنچنان این کارشکنی ها و توطئه ها سرعت گرفته و رسوا شده که
حتی مردم بتدریج و با فاش شدن حضور شماری از فرماندهان سپاه و
ماموران امنیتی در میان کشته شدگان، ماجرای پر تلفات مکه را هم
به حساب حکومت می گذارند و عملا حکام عربستان سعودی را در
حاشیه قرار می دهند.
حادثه مکه که موجب کشته شدن چند هزار تن از حجاج و از جمله چند
صد
تن از هموطنان ما شد، در ایران با سر وصدایی بسیار توام شد.
با آنکه مشابه این حادثه هر چند وقت یک بار در عراق و کربلا
رخ می دهد و در سال 1366 که شیخ مهدی کروبی امیرالحجاج بود
مشابه آن با تلفاتی به مراتب بیشتر ایرانیان روی داد، کک هیچ
یک از رهبران جمهوری اسلامی نگزید، اما این بار قضیه فرق کرد.
در آن رویداد سال 66 کسی خواهان برکنار نخست وزیر و رئیس جمهور
(موسوی و خامنه ای) و احضار ولایتی وزیر خارجه وقت به مجلس نشد
و جنجال علیه دولت هم برپا نشد. اما این بار رهبر عزای عمومی
اعلام کرد. امامان جمعه، فرماندهان نظامی، نمایندگان دست راستی
مجلس و محافل نزدیک به بیت رهبری بلافاصله به فکر بهره برداری
سیاسی از این حادثه علیه دولت افتادند. برخی آن را نشانه بی
کفایتی مقامات سعودی دانستند و برخی حتی آن را عمدی قلمداد
کردند. برخی دیگر خواهان استعفا، دستگیری، برکناری، مجازات و
حتی اعدام کسانی شدند که به ادعای آنان مسبب این حادثه در
عربستان بوده اند. البته مرگ زوار و نقش مقامات عربستان بهانه
است. هدف گرفتن ابتکار دیپلماسی از دست دولت و منفعل نشان دادن
وزارت خارجه است چرا که سیاست دولت روحانی تنش زدایی جهانی و
منطقه ای به منظور ایجاد شرایط غلبه بر بحران اقتصادی و
اجتماعی و پیشرفت در داخل کشور است و طبعا با سیاست های جنجالی
و بهره گیری سیاسی از اینگونه فجایع موافق نیستند.
رهبران عربستان هر چه باشند و هر نقشی در این حادثه داشته
باشند، این یک واقعیت است که در هر حال در مراسمی در چنین
ابعاد و در محلی محدود هر حادثه کوچکی می تواند به یک فاجعه
بزرگ ختم شود. مشابه چنین حوادثی در همه جای جهان روی می دهد و
شاید ایران خود رکورددار در این زمینه باشد.
امروز مسئله اصلی مردم ایران بازسازی کشور و پایان دادن به
بقایا و پیامدهای هشت سال دوران نکبت بار احمدی نژاد و حامیان
دست راستی و به اصطلاح "اصولگرا"ی اوست. برای دستیابی به چنین
هدفی علاوه بر وحدت ملی در داخل نیاز به فضای مساعد و مسالمت
آمیز و بدون درگیری و دغدغه های بزرگ در منطقه و جهان است.
رهبران عربستان هرچه هستند به مردم عربستان مربوط می شود.
دیپلماسی ایران، اگر بیت رهبری و فرماندهان سپاه و امامان جمعه
و "اصولگرایان" اجازه می دادند و فرصتی برای روحانی و وزارت
خارجه می گذاشتند، می توانست از این حادثه همچون امکانی برای
ابراز همدردی و یاری و کمک صادقانه و نزدیکی با عربستان و
تقویت مواضع جناحهایی از هیئت حاکمه آن کشور که با مواضع
ماجراجویانه رهبری جدید عربستان موافق نیست بهره گیرد.
پیک نت
۹ مهر |