گزارش تکان دهنده اجلاس کار گروه آسیبهای اجتماعی درباره تن
فروشی زنان، که به ابتکار معاونت زنان و خانواده دولت تشکیل
شد. درباره اهمیت این گزارش عنوان اصلی امروز پیک نت را نیز
بخوانید:
سخنان دکتر شادی طلب (جامعه شناس):
ویژگیهای ظاهری علل جذب زنان به تن فروشی، مشتریهای آنها و
غیره همگی در یک کار پژوهش بررسی شدند. تعداد کل زنان تن فروشی
که در این پژوهش قرار گرفتند حدود 300 نفر (به طور دقیق 289)
نفر بودند که عمدتا در خیابانها آنها را پیدا کردیم. مثلا در
خیابان شهید مطهری، زیر پل محمودیه، ابتدای اتوبان کردستان،
میدان ونک، همچنین توانیر و جنوب شهر تهران. از اقصی نقاط این
زنان را یافتیم.
در
این تحقیق که مربوط به 8 سال پیش است شامل 300 پرسشنامه کامل و
حدود 75 مصاحبه عمیق است.
ما برای تحقیق از زنان تن فروش به دلیل آنکه زنان از ساعت کار
خود زده و وقتشان را در اختیار ما قرار میدادند باید در ازای
پاسخ آنها به سئوالاتمان مبلغی را به آنها پرداخت میکردیم که
چنین مسئلهای در سایر پژوهشهای آسیبهای اجتماعی اعم از
اعتیاد هم صدق میکند. پژوهش در آسیبها به طور کلی پژوهشهای
گرانی هستند.
بررسی وضعیت زنان قبل از گرایش به تن فروشی در این پژوهش برای
ما از اهمیت بالایی برخوردار بود. 76 درصد زنان حاضر در این
پژوهش اظهار داشتند که هرگز سابقه فرار از منزل نداشتهاند. پس
این تصور که خیلیها گمان میکنند اکثر زنان تن فروش فراری از
خانه هستند اصلا صحت ندارد، زیرا تنها حدود یک سوم این افراد
تجربه فرار از منزل را داشتند. همچنین برخی تصور میکنند میان
مصرف مواد و تن فروشی ارتباط وجود دارد در حالی که تنها 23
درصد این زنان قبل از آغاز تن فروشی مصرف کننده بودهاند.
علاوه بر آن تنها 12 درصد زنان حاضر در این پژوهش قبل از گرایش
به تن فروشی تجربه ورود به زندان را داشتهاند.
کمتر از هفت درصد آنها اظهار داشتند که برای تامین هزینههای
مصرف مواد خود اقدام به تن فروشی می کنند و این در حالیست که
معمولا این تصور در جامعه وجود دارد که این افراد برای تامین
مواد خود تن فروشی می کنند.
9 درصد این زنان برای نخستین بار به اجبار شوهر، 18 درصد به
اجبار والدین (غالبا پدر) ناچار به تن فروشی شدهاند.
تعداد زیادی از آنها زنان و دختران جوان اند. به طوری که 70
درصد زنان حاضر در این پژوهش کمتر از 5 سال بود که تن فروشی را
آغاز کرده بودند و عمدتا شروع آنها نیز در 18 یا 19 سالگی بوده
است.
مهمترین عوامل در گسترش تن فروشی در کشور تامین مخارج چند نفر
در زمان تن فروشی است و سپس سابقه بازداشت و جرم پدر (اکثر
افرادی که توسط والدین مجبور به تن فروشی میشوند در این گروه
قرار دارند)، وضعیت تاهل (نوع رابطه با همسر در شروع تن فروشی
بیتاثیر نبوده است) و همچنین حضور در بین دوستان تن فروش و
معاشرت با افرادی که تن فروشی کردهاند در آخرین رتبه علل تن
فروشی است. تنها 22 درصد زنان تن فروش پیشتر شاغل بودهاند و
در واقع 80 درصد آنها گفتند که هیچ شغلی نداشته اند. از این
22 در صد هشت درصد کارمند امور اداری بازرگانی، هفت درصد منشی،
چهار درصد فروشنده، هفت درصد آرایشگر، پنج درصد کارگر و همچنین
دو درصد کار سیاه میکردهاند. ظاهرا مشاغل آنها قبل از تن
فروشی مخارج زندگی شان را تامین نمی کرده است.
بیشتر زنان تن فروش از خانواده های
پرجمعیت اند.
اغلب زنان تن فروش در سن 20 سالگی برای اولین بار تن فروشی
کردهاند. زنانی که دارای 5 سال سابقه کار بودند در حدود 25
سال سن داشتند.
اغلب زنان حاضر در این پژوهش در سن 15 تا 18 سالگی ازدواج کرده
بودند. حتی تعدادی جلوتر از 15 سالگی و این درحالی است که
مطابق قوانین بین المللی ازدواج کودکان جرم است.
تنها شش درصد زنان تن فروش بیسواد بودند. بیشتر آنها تحصیلات
راهنمایی و ابتدایی و دیپلمهها هستند.
حدود 14 درصد آنها دارای تحصیلات فوق دیپلم و لیسانس بودند که
این مسئله هشداری است برای کشور که حاکی از آن است که گرفتن
مدرک دانشگاهی لزوما به معنای کسب شغل برای تامین زندگی نیست.
11 درصد این زنان ازدواج کرده بودند، 42 درصد مجرد و 39 درصد
مطلقه، 4 درصد بیوه و همچنین تعداد کمی از آنها کسانی بودهاند
که بدون طلاق، جدا از همسر خود زندگی میکردند.
در حال حاضر مرز بین تن فروشی و ازدواج موقت بسیار مبهم است.
البته میدانیم ازدواج موقت دارای مزایایی همچون مشخص بودن پدر
فرزند، داشتن حق و حقوقی برای زن، مدت زمان مشخص و غیره است
اما با تمام اینها واقعیت این است که مرز
بین ازدواج موقت و تن فروشی
همچنان مبهم است.
اغلب مشتریان این زنان مردان 30 تا 50 ساله هستند که نیمی از
آنها متاهل بوده، 37 درصد دارای تحصیلات عالیه، 33 درصد
تحصیلات دبیرستانی هستند.
80 درصد آنها شاغل هستند و 44 درصد این مردان در گروههای
پردرآمد قرار دارند.
اغلب زنان تن فروش نخستین بار در کنار خیابان کار خود را شروع
کردهاند و سپس وارد شبکه شده اند. 42 درصد آنها از طریق شبکه،
22 درصد کنار خیابان و 25 درصد از طریق تماس تلفنی تن فروشی می
کنند.
تعداد زیادی از این زنان آگاهیهای بسیار کمی از ایدز دارند به
طوری که 68 درصد از زنان مجرد تن فروش و 75 درصد از زنان مطلقه
تن فروش هرگز آزمایش ایدز ندادهاند و یا از لوازم پیشگیری
استفاده نمیکردهاند.
دکتر مینو محرز،
استاد دانشگاه و متخصص بیماریهای عفونی نیز در ادامه سخنان
شادی طلب گفت:
پژوهش خانم دکتر ژاله شادی طلب و همکارانشان در حدود 8 سال پیش
صورت گرفته اما تحقیقات ما در سال 91 الی 92 بر روی 161 نفر
انجام شده است و وضع به مراتب بسیار بدتر از هشت سال پیش شده
است. در حال حاضر 500 زن معتاد خیابانی در شهر تهران هستند که
برای تامین مواد خود کارگر جنسی هستند که از هر 14 نفر آنها دو
نفر مبتلا به
HIV
مثبت است.
500 زن کارتن خواب خیابانی داریم در حالی که تا چندین سال قبل
از آن حتی یک زن کارتن خواب هم در کشور وجود نداشت.
دکتر محرز افزود: روزی نیست که فردی به مطب من مراجعه نکند که
مبتلا به
HIVمثبت
شده و خود خبر نداشته باشد.
متاسفانه در کشور تنها یک سوم افراد مبتلا به
HIV
مثبت را کشف میکنیم زیرا در مدرسه، آموزش و پرورش، صدا و سیما
اصلا به فرد آموزش داده نمی شود که وقتی وارد جامعهای پر از
آسیب و بی بند و باری میشود چگونه از جان خود محافظت کند و
متاسفانه نه پدر و مادر، نه خانواده، نه آموزش و پرورش و نه
رسانه هیچ چیز به جوانان امروز در خصوص موارد اینچنینی یاد
نمیدهند.
عمده ترین راه انتقال
HIV
مثبت در ایران تماس جنسی است که آمار مبتلایان به
HIV
مثبت در حال حاضر رو به افزایش است و نسبت جنسی آن اکنون به
صورت 60 درصد مرد و 40 درصد زن است.
خیلی از زنان مبتلا هیچ رفتار پرخطر جنسی نداشته اند بلکه تنها
ازدواج کرده بودند و حتی خود آنها نمی دانستند که مبتلا به
HIV
مثبت شده اند.
هر سه ماه حدود هزار تا دو هزار
نفر به تعداد مبتلایان به ایدز در کشور اضافه میشود و این یک
فاجعه است.
از 161 زنی که در پروژه تحقیقاتی ما مورد بررسی قرار گرفتند 5
درصد مبتلا به
HIV
مثبت بودند که در اقصی نقاط تهران تن فروشی می کنند. سن آنها
بین 18 تا 56 سال بود.
از بین 161 نفر حاضر در تحقیق ما 53 تن مطلقه بودند و 56 درصد
نیز اعلام کردند که تا به حال حداقل یکبار تجربه ازدواج موقت
را داشتهاند.
80 درصد آنها به محل کار و یا زندگی مشتری خود رفتهاند و
سایرین در خیابانها به کار خود ادامه میدادند؛ این زنان به
طور متوسط هفت روز کار می کنند و روزانه 4 مشتری دارند.
49.2 درصد این زنان معمولا سن مشتریهایشان را بین 35 تا 45
سال اعلام کردند.
ما نمیتوانیم وجود این زنان را انکار کنیم، آنها در جامعه
هستند و حداقل کاری که میتوانیم برای جلوگیری از آسیب بیشتر
به فرزندانمان انجام دهیم این است که آنها را سالم نگه داریم
تا جامعه از بیماریهای آنها مصون بماند.
میانگین سنی اولین رابطه جنسی زنان یاد شده در 16 سالگی بوده و
حتی در بین افراد حاضر در پژوهش ما فردی را داشتیم که در هشت
سالگی اولین رابطه جنسی خود را داشته است.
نباید این مسائل را در کشور انکار کنیم به طوری که طی تحقیقی
که چندی پیش بر روی کودکان کار و
خیابان داشتیم متوجه شدیم چهار درصد آنها رابطه جنسی داشتهاند.
فقط 44.1 درصد زنان در روابط جنسی از لوازم پیشگیری استفاده
میکنند. حتی این تعداد نیز در صورت گرفتن پول بیشتر هنگام
رابطه جنسی از این لوازم استفاده نمی کنند.
حدود 112 نفر از 161 نفر حاضر در پژوهش ما تجربه مصرف مشروبات
الکلی داشتند. همچنین مصرف شیشه نیز در زنان مذکور زیاد است.
استفاده از مواد روان افزا توسط جوانان در کشور در مهمانیهای
آنچنانی باعث بروز یک فاجعه و بی بند و باری جنسی در کشور شده
است که یکی از نتایج آن افزایش
HIV
مثبت در کشور است.
نتایج تحقیقات ما تکان دهنده است و من مطمئنم در حال حاضر
وضعیت به مراتب بسیار بدتر از دو سال گذشته شده است زیرا ما
هیچ اقدام راهبردی در این خصوص در کشور انجام نمیدهیم.
توصیه میکنم تاسیس کلینیکهای زنان آسیب دیده در کشور پیگیری
شود. ما نباید بر روی این زنان انگ بگذاریم، نباید سعی کنیم
شغل آنها را عوض کنیم بلکه باید آنها را سالم نگه داریم تا
جامعه مصون بماند. باید در جامعه کلینیکهایی سیار با قابلیت
غربالگری برای زنان آسیب دیده وجود داشته باشد.
بدنبال گزارش تکاندهنده دکتر مینو محرز، خانم هما داوودی،
حقوقدان گفت:
از اول انقلاب با این استدلال که پدیده تن فروشی در نظام
اسلامی و اخلاقی جای ندارد محله آنها را بستند و به اصطلاح سر
این دمل را بستیم که نتیجه آن منتشر شدن این عفونت در کل جامعه
و در تمام خیابانهای شهر است.
حداقل اگر آنها در یک محل مشخصی حضور داشتند میتوانستیم طول و
عرض و ابعاد آنها را مشخص کنیم، برایشان برنامههای پیشگیری
اجرا کنیم اما حالا که آنها به صورت پنهانی در کل جامعه پخش
شدهاند شاهد آن هستیم که جامعه شناس با سختی، مشقت، ترس از
پلیس، درگیری و همچنین خطر این افراد را پژوهش میکند تا به
عمق و عرض و ارتفاع آنها در جامعه دست یابد.
اگر بخواهیم جلوی این مسئله را بگیریم آمار تجاوز به عنف و
ربودن زنان زیاد میشود.
نتیجه آن بازرسیهای خیابانی از زن و مردی که کنار هم در
خیابان دیده میشدند و کنترلهای شدید به کجا رسید؟
برخوردهای انتظامی با این افراد بسیار زیاد بود. همین مسئله
باعث شد وقتی یک بار یک فرد را به این جرم بازداشت میکردند و
حتی فرد مورد بازجویی قرار میگرفت و سپس رها میشد کم کم قبح
این عمل در جامعه ریخته شد. الان وضعیت کشور با 30 سال پیش
اصلا قابل مقایسه نیست. وقتی میگوییم 500 زن کارتن خواب کارگر
جنسی در تهران حضور دارند، جامعه شناسان باید تحقیق کنند که چه
کار کردهایم که به این آمار در کشور رسیدهایم؟.
سست شدن باورهای اخلاقی، آموزش ناکافی و غیره علت شیوع چنین
مسئلهای در کشور است و باید تحقیق شود که حتی اگر کسی به لحاظ
احتیاج مالی اقدام به تن فروشی کرده است زمانی که احتیاجش رفع
میشود این کار را ادامه میدهد یا خیر؟ باید این پدیده در
کشور مورد پیگیری قرار گیرد زیرا این زنان هم بزه دیده هستند
هم بزهکار. آنها قربانی جرم خود هستند. این زنان قربانی شرایط
بد اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی خود هستند.
لیلا ارشد،
مددکار اجتماعی و مدیرعامل خانه خورشید سخنران بعدی بود که
گفت:
وقتی زنان کارتن خواب در پارکها، شیشه مصرف میکنند و اقدام
به برقراری روابط جنسی میکنند باردار شده و کودکان حاصل از
این روابط تبدیل به دغدغهای برای آنها میشود.
پیشنهاد میکنم و امیدوارم اجازه دهند زنان فاقد صلاحیت و
معتاد تنفروشی که در سازمان بهزیستی نیز دارای فرزند هستند و
تمایلی به فرزندآوری مجدد ندارند، توسط پزشک زنان تحت عمل
توبکتومی قرار گرفته و بدین ترتیب مانع بارداریهای آنها شویم
تا شاهد آسیب کمتری در کشور و بارداریهای حاصل از روابط جنسی
پرخطر نباشیم.
شهربانو امانی، نماینده مجلس پنجم و ششم نیز در همین نشست گفت:
کارگران جنسی در کشور در حال فعالیت هستند و بیشترین علت آن
نیز "فقر" است. حتی یک درصد از زنانی که اقدام به تن فروشی
میکنند به علت لذت جنسی نیست، بلکه مسائل دیگری همچون فقر علت
این مسئله است. باید مسائل اجتماعی را در حوزه اجتماعی ببینیم
و برای آن راه حل ارائه کنیم. اینها در جامعه رها شدهاند. بر
روی آنها تحقیق و پژوهشی در جهت حل مشکلات و آسیبهای آنان
انجام نمی شود چون این مسئله در کشور تابوست و خطهای قرمز
کشور آنقدر در این حوزه زیاد است که متخصصان و کارشناسان
نمیدانند چه کار کنند. به متخصصان علوم اجتماعی و علوم پزشکی
بدون اینکه بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم و یا بزرگ نمایی
کنیم باید اجازه بدهیم به تحلیل وضعیت موجود بپردازند و راه حل
ارائه دهیم.
پیک نت
28 مهر |