آیت الله سیدعلی محمد دستغیب، همزمان با واکنش مخالفان روحانی
و غیر روحانی و نظامی و غیر نظامی به این سخن قانونی روحانی که
کار شورای نگهبان نظارت است و نه بیشتر و کار دولت برگزاری
انتخابات است، در نامهای به شورای نگهبان و مجلس خبرگان نوشت:
رمز و سِرّ نظارت استصوابی چیست؟ که وقتی از آن انتقاد می شود،
عده ای که فکر می کنند بزرگتر و قیّم مردم هستند موضع می
گیرند؟ آیا عمل به نظارت استصوابی نباید منافع جامع و منطقی و
مطابق با عقل داشته باشد؟ آیا بعد از بیست و شش سال نباید
منافع نظارت استصوابی معلوم شود؟ چند درصد مردم استمرار این
نظارت استصوابی را طالب هستند؟
نتیجه آن، خفقانی بود که همه جا را فرا گرفت. نمونه بارز آن
سال های (۸۴-۹۲)
بود. شخصی که از نظر قانون اساسی شرائط ریاست جمهوری را نداشت
بر ملّت عزیز ایران تحمیل کردند به این نحو که:
با معرّفی و تبلیغ و حمایت از شخص مورد نظر از ناحیه شورای
نگهبان و به کارگرفتن سپاه و تمام ارگان های مربوط و تخریب
اشخاص رقیب او از بیت المال که اسناد آن موجود است (تخریب آیت
الله هاشمی رفسنجانی) و در نهایت سرکوب مردم و زندانی کردن و
حصر مخالفان و تهمت زدن به افراد متعهد و متخصص به عنوان ضد
انقلاب، ضد ولایت فقیه، وابسته به خارج و ایجاد فتنه و فتنه گر
از ابتدای سال
۱۳۸۸
و… تا اینکه بالاخره راه را برای شخص مورد نظر برای دومین دوره
هموار کردند.
عملکرد شخص مذکور از نظر ارکان مملکت مخفی نبود، از جمله فساد
مالی و از کار افتادن چرخ اقتصاد و خالی شدن ذخائر، امّا
هیچکدام اعتراض نکردند و نمی توانستند اعتراض کنند، چون که
سپاه، اطلاعات، حراست ادارات، قوه قضاییه، نیروی انتظامی با
تمام قدرت برای ریاست جمهوری شخص مذکور به میدان آمدند. حال
چگونه اعتراض کنند! مجلس شورای اسلامی و خبرگان هم که بوسیله
نظارت استصوابی تعیین شده بودند و باید تابع باشند!
و امروز که آن همه فسادهای دینی و اخلاقی و اقتصادی از آن
“مورد نظر ها” ظاهر شد، اگر بخواهند محاکمه کنند نمی توانند
زیرا کسی که مورد حمایت قوه قضاییه بوده و به دستور عمل کرده
چگونه قوه قضاییه وی را محاکمه کند؟ ناچارند بگویند آقا شاکی
ندارد و پرونده مختومه است.
و یا آن شخصی که در نیروی انتظامی بوده و به دستور کار کرده و
حالا متّهم به فساد است چگونه وی را محاکمه کنند؟ باید به نحوی
مسکوت بماند.
از جمله نتایج سوء نظارت استصوابی کوتاه کردن دست مجتهدین و
علماء عظام از مشارکت در نظام و بی خبر گذاشتن آنها از آنچه می
گذرد و بریدن زبان انتقاد از آن ها می باشد.
چنانچه مردم و بزرگان دین از شورای نگهبان شکایت داشته باشند
به کجا و چه کسی شکایت کنند؟ از قوه قضاییه به کدام مرجع شکایت
کنند، اگر از سرداران سپاه و اطلاعات و نمایندگان مجلس شکایت
داشته باشند به کجا شکایت برند؟
اینجانب حسب وظیفه در مدت سه دوره در مجلس خبرگان به عنوان
وظیفه الهی مطالبی را به عرض رسانده ام و بخصوص نسبت به نظارت
استصوابی شورای نگهبان و از این به بعد به فضل خداوند به خیر
خواهی و نصیحت ادامه می دهم. شاید خداوند به این نصایح نور و
برکت بخشد و تأثیر گذارد.
والسلام علی من اتّبع الهدی
سیدعلی محمد دستغیب
۱۳۹۴/۶/۴پیک نت 7 شهریور |