زیر آن گنبد و بارگاه میگویند امام زاده ای
خوابیده بنام "طاهر" که بعید است حتی متولی اش بداند کی بوده؟
چه کرده؟ از کجا آمده؟ چرا در آنجا دفن شده؟ و ...
چند متر جلوتر از این گنبد و بارگاه شماری
از هنرمندان و اندیشه ورزان ایران خوابیده اند که نه همه مردم،
اما بسیاری از مردم ایران آنها را می شناسند. با شعرشان آشنا
هستند، با صدای آنها جوانی و سالمندی را طی کرده اند، در تئاتر
و سینما آنها را دیده اند، کتاب ها و داستانهایشان را خوانده
اند. آنها که مقلد داعش در جمهوری اسلامی اند با آن گنبد و
بارگاه کاری ندارند، اما سنگ قبر این پائینی ها و اطرافیان کار
دارند. آنها را تخریب می کنند و می شکنند. حتی شاید بدرستی هم
ندانند سنگ قبر چه کسی را می شکنند و قبر چه کسی را زیر و رو
می کنند، اما می کنند زیرا دستور و فرمان دارند؟
از جمله با قبر و سنگ قبر "بنان" چنان کرده
اند که می بینید. بنان نه زیر آن سنگ خفته و بوده، و نه با
شکستن سنگ قبر و زیر و رو کردن قبرش از یاد می رود، چرا که در
قلب و روح مردم ایران است. حتی بسیار بیش از گذشته و انقلاب.
کاش حکومتیان یک آماری می گرفتند تا حداقل خود بدانند چه شمار
از ایرانیان، حتی در میان نسل جوان کشور "بنان" را می شناسند،
ترانه ها و آوازهایش را می خوانند.
می گویند این سنگ قبر را شهرداری برای
همسطح سازی قبرها از جا کنده است. امیدواریم چنین باشد، گرچه
تا حالا هیچ مقام و مسئولی دراین مورد چیزی نگفته، حتی اعضای
شورای شهر تهران. چه رسد به متولی امام زاده طاهر و بنیاد امام
زاده در جمهوری اسلامی!
بقول حافظ:
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما
و باز به قول سیاوش کسرائی:
تا هست در زمانه یکی «جانِ دوستدار»
کی مرگ می تواند
نام مرا بروبد از یاد روزگار؟پیک نت 10 شهریور |