ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

15 شهریور   ماه  1394

  pyknet@inmano.com

 
 
 

مصاحبه محمد رضا خاتمی

قدرت و ملت، با تجربه گذشته

میخواهند با هم کنار بیآیند!

 
 
 
 
 

 

محمد رضا خاتمی دبیرکل سابق جبهه مشارکت و نایب رئیس دوم مجلس ششم، گفتگوی نسبتا مشروحی کرده است با خبرگزاری آنا. این گفتکو را با حذف سئوالات و برخی پاسخ های تکراری و آن بخش که مربوط به حمایت از حزب اتحاد ملت ایران است با هدف خلاصه کردن آن در ادامه می خوانید:

 

آقای روحانی در این حال که در درون نظام است و عضوی از این نظام محسوب می‌شود، از لحاظ تفکر سیاسی و توسعه‌ای که در این نظام وجود دارد تا حدودی تافته جدابافته است. یعنی حرف‌هایی که آقای روحانی مطرح می‌کند و برنامه‌هایی که مد نظر دارد مورد قبول اکثریت در دو قوه دیگر و همچنین نهادهای دیگر مثل نهادهای نظامی و تبلیغاتی و از جمله صدا و سیما نیست.

از سوی دیگر، همه‌ می‌دانیم که اختیارات آقای روحانی و هیئت دولت چقدر است. البته به نظرم اختیار کمی نیست، یعنی اگر با برنامه‌ریزی درست از این اختیارات استفاده کنند، می‌توانند برنامه‌های خودشان را پیش ببرند. به هرحال رئیس‌جمهوری مظهر حاکمیت ملی و نماد آرای ملت است. وقتی آرای همه نمایندگان مجلس را روی هم بگذارید ممکن است مجموع آن‌ها به اندازه آرای رئیس‌جمهوری نشود. این تلقی را قانون‌ اساسی هم به رسمیت شناخته است.

بنابراین من فکر می‌کنم اگر آقای روحانی بخواهد با درایت، تدبیر، دوراندیشی، با یک برنامه‌ریزی درست و حسابی و با تعامل به دور از ایجاد تنش اهداف و وعده‌های انتخاباتی خود را محقق کند، حتما می‌تواند. من نمی‌خواهم بگویم که صددرصد موفق می‌شود ولی می‌تواند بالای پنجاه درصد وعده‌ها را محقق کند. مگر در مورد پرونده هسته‌ای نشد. وقتی رئیس‌جمهوری یک استراتژی مشخص، منظم و یک نقشه راه داشت، توانست دیگران را هم با خود همراه کند. در مسایل داخلی هم با حمایت ملت برنامه‌ها محقق خواهد شد.

بزودی درکشور انتخابات داریم. طبیعی است که نهادهایی وجود دارند که برای اینکه این انتخابات خوبی نشود، وارد عمل خواهند شد اما برگزارکننده اصلی انتخابات دولت است و دولت می‌تواند جلوی خیلی از انحرافات و ناهنجاری‌هایی را که در انتخابات‌های گذشته وجود داشته است، بگیرد. می‌توان آرایش قوا را به گونه‌ای تنظیم کرد که فعال مطلق و فعال مایشاء آن نهادهایی نباشند که به نوعی انتخابات‌های گذشته را رقم زدند.

مسئله وزارت کشور الان مطرح است. این انتقادات از اول به آقای روحانی وارد بود. او در وزارتخانه‌های امور خارجه، نفت، کشاورزی و تا حدی صنعت قوی‌ترین افراد را به کار گرفته است. در مورد وزارت ارشاد هم اوایل کار یک نگرانی‌هایی وجود داشت ولی بعدا معلوم شد که واقعا انتخاب شایسته‌ و بجایی انجام شده است. اما در مورد سیاست داخلی که وزارت کشور متولی امر است از اول به این انتخاب انتقادات وجود داشت.

کسی باید در وزارت کشور باشد که برنامه‌های انتخاباتی آقای روحانی را قبول داشته باشد و بخواهد آنها را اجرایی کند. همین الان هم اگر دولت اراده داشته باشد، برنامه‌های سیاسی خود را عملی کند، به دست همین وزیر کشور هم می‌تواند کارها را طبق برنامه خود عملیاتی کند. البته تحقق این امر نیازمند یک رابطه قوی میان رئیس‌جمهوری، معاون رئیس‌جمهوری و اعضای کابینه با وزارت کشور است.

من فکر می‌کنم که اگر انتخابات آزاد هم باشد، مجلس ششم با آن کیفیت عالی دیگر تکرار نخواهد شد. تاریخ تکرار نمی‌شود. فضای کنونی قابلیت مجلس ششم را ندارد و این را اصلاح‌طلبان هم فهمید‌ه‌اند. بنابراین حاضرند خیلی به کمتر از آن هم رضایت دهند. ما شرایط کشور را درک می‌کنیم که خطیر و بحرانی است و در حقیقت ما هنوز از آن لبه‌ پرتگاه دور نشدیم. اصلاح طلبان آماده‌اند برای نجات کشور و برای جلوگیری از ایجاد تنش از اعضای ارشد خود بگذرند و رضایت بدهند که نیروهای دیگر وارد این عرصه شوند.

با آمدن دولت آقای روحانی هم فضای اجتماعی ما و هم فضای درون حاکمیت ما عوض شده است. یعنی عامه مردم به این نتیجه رسیده‌اند که راه پیموده شده در این یک دهه، راه اشتباهی بوده است. خود آقایان اصولگرا هم به این نکته پی‌بردند که استراتژی‌ها و سیاست‌های آنان درباره کشور شکست خورده است. بنابراین کشور آماده یک تحول است. آقایان از قدرت خودشان احساس خطر می‌کنند یعنی می‌گویند که در صورت ایجاد تحول، جای ما کجاست؟ جای آقایان روی فرق سر همه ملت است، ولی اجازه بدهند مردم انتخاب کنند. الان کسی دنبال این نیست که انتقام بگیرد و بگوید که دیدی من گفتم. این ادبیات در درون اصلاح‌طلبان وجود ندارد. اصلاح‌طلبان می‌گویند که بیایید همه دست‌ در دست هم به این مردم اعتماد کنیم، مردم هر کسی را خواستند، طبق موازین قانونی انتخاب کنند، سلیقه‌های سیاسی خود را اعمال نکنید. اگر قانون می‌گوید عضو خبرگان باید یک آدم مجتهد و سالم باشد اجازه حضور بدهید. اینکه حتما باید حسن، حسین یا فلانی در خبرگان باشند و اگر نباشند آسمان به زمین می‌آید، یک تفکر استبدادمآبانه است. می‌گویند که اگر ما نباشیم همه چیز به هم می‌خورد. نه، اصلا اینطور نیست و امور خیلی بهتر اداره می‌شود.

من فکر می‌کنم که این ناشی از خودخواهی یک عده‌ای است که با این تغییر و تحولاتی که قرار است اتفاق بیفتد، از آینده خودشان احساس نگرانی می‌کنند. البته من داز درون مجلس خبرگان خبرندارم و نمی‌دانم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است ولی می بینیم که در عرصه رسانه‌ها این هشدار را مطرح می‌کنند و متأسفانه سعی دارند که جامعه را متشنج کنند و به فضای دو قطبی که نانشان در آن است، برگردانند.

اصلاح‌طلبان به دخالت‌های بجا و نابجا و نقش رسانه‌های عمومی و تریبون‌ها نیز دل نبسته‌اند که اینها طبق قانون عمل کنند.

فرض اصلاح‌طلبان این است که همه اینها سرجای خود قرار دارند و طبق قانون عمل می‌کنند. اما چه اتفاقی در انتخابات سال ۹۲ افتاد؟ یعنی در انتخابات سال ۹۲ اراده غالب این بود که نامزد مد نظر خود را بیاورند و همه مقدماتش هم فراهم کردند. اجازه ندادند که آقای خاتمی بیاید و آقای هاشمی را هم رد صلاحیت کردند. در درون اصلاح‌طلبان هم رقابت ایجاد کردند تا به این ترتیب آرا را بشکنند و تا یک هفته قبل از انتخابات هم موفق بودند چون آقای روحانی ۸ درصد و آقای عارف ۶ درصد از آرا را داشتند. اما اصلاح‌طلبان با یک برنامه روشن، شفاف و اعتمادساز با مردم متحد شدند و نتیحه را تغییر دادند. ما این کار را می‌توانیم در انتخابات اسفند هم انجام دهیم، یعنی مهم نیست چقدر از نیروهای اصلاح‌طلب را رد صلاحیت کنند؛ آن‌قدر نیروهای اصلاح‌طلب در جامعه ما گسترده است که امکان حذف کاملشان وجود ندارد. به شرطی که اتحاد و انسجام را روی نامزدها داشته باشیم، می‌توانیم به نتیحه مطلوب خود برسیم.

اصلاح‌طلبان میلیون‌ها نفرند و کم نمی‌آیند. از طرفی خودشان می‌گویند ما بنا نداریم که اصلاح‌طلبان را حذف کنیم.

من فکر می‌کنم انتخابات آتی خیلی مهم خواهد بود. چون ما تجربه ده سال گذشته را داریم. شما سیر حوادث را ببینید از انتخابات مجلس هفتم که آن حذف شروع شد و بعد در انتخابات ریاست جمهوری که ماها دچار تفرق شدیم و بعد در انتخابات سال ۸۸ که آن حوادث تلخ رخ داد و بعد انتخابات سال ۹۲، مجموعه حوادث همه را سر عقل آورده است که باید در چنین مسیری حرکت کرد. من فکر می‌کنم که این عقلانیت و رشد عقلانیت فقط مختص به اصلاح‌طلبان نیست. معقتدم که اصولگرایان و نهادهای حاکمیتی که تصمیم‌گیر هستند هم این رشد را پیدا کرده‌اند.

به نظرم آنچه در سال‌‌های گذشته اتفاق افتاده، انحراف از آرمان‌های انقلاب است. هرکسی انتخاب بشود و دلسوز باشد، باید این قطار را روی ریل اصلی برگرداند. آقای روحانی یک قسمتی از این کار را انجام داد. یک مقداری عقلانیت را آورد و در عرصه بین‌الملل تنش‌زدایی کرد. شعارهای اصلی انقلاب این است که ما صلح می‌خواهیم، ما تعامل می‌خواهیم، ما با هیچ کسی نمی‌جنگیم و ما دنبال تنش نیستیم. در داخل هم خیلی از اصول انقلاب روی زمین مانده است. می‌توانیم در این انتخابات با تجربیاتی که در گذشته داریم، با تدبیر و دوراندیشی بخشی از این اصول بر زمین مانده را احیا کنیم و به این کار امیدواریم.

پیک نت 15 شهریور

 
 

اشتراک گذاری: